گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۶

چون فروماندی ز بد کردار خویش
پارسا گشتی کنون و نیک خو
آن مثل کز پیش گفتند، ای پسر،
من به شعر آرم کنون از بهر تو
گند پیری گفت که‌ش خردی بریخت
«مر مرا نان تهی بود آرزو»

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون فروماندی ز بد کردار خویش
پارسا گشتی کنون و نیک خو
هوش مصنوعی: وقتی که از رفتار ناپسند خود ناامید شدی، حالا به انسان صالح و نیکوکار تبدیل شده‌ای.
آن مثل کز پیش گفتند، ای پسر،
من به شعر آرم کنون از بهر تو
هوش مصنوعی: آنچه قبلاً به تو گفته بودند، حالا من آن را به نثری زیبا برات می‌نویسم.
گند پیری گفت که‌ش خردی بریخت
«مر مرا نان تهی بود آرزو»
هوش مصنوعی: پیری از کم‌خردی و ناتوانی‌اش شکایت می‌کند و می‌گوید که دیگر امیدی به داشتن نان یا زندگی خوب ندارد.