قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰
ای روا کرده فریبنده جهان بر تو فریب،
مر تو را خوانده و خود روی نهاده به نشیب
این جهان را به جز از بادی و خوابی مشمر
گر مقری به خدای و به رسول و به کتیب
بر دل از زهد یکی نادره تعویذ نویس
تا نیایدش از این دیو فریبنده نهیب
بهرهٔ خویشتن از عمر فرامشت مکن
رهگذارت به حساب است، نگه دار حسیب
دامن و جیب مکن جهد که زربفت کنی
جهد آن کن که مگر پاک کنی دامن و جیب
زیور و زیب زنان است حریر و زر و سیم
مرد را نیست جز از علم و خرد زیور و زیب
کی شود عز و شرف بر سر تو افسر و تاج
تا تو مر علم و خرد را نکنی زین و رکیب؟
خویشتن را به زهِ بهمان، وَ احسنت فلان
گر همی خنده و افسوس نخواهی، مفریب
خجلت عیب تن خویش و غم جهل کشد
کودکی کو نکِشد مالش استاد و ادیب
پند بپذیر و چو کرهٔ رمکی سخت مرم
جاهل از پند حکیمان رمد و کره ز شیب
سخن آموز که تا پند نگیری ز سخن
پند را باز ندانی ز لباسات و فریب
نه غلیواج تو را صید تذرو آرد و کبگ
نه سپیدار تو را بار بهی آرد و سیب
سر بتاب از حسد و گفتهٔ پر مکر و دروغ
چوب بر مغز مخر، جامهٔ پر کیس و وریب
ای برادر، سخن نادان خاریست درشت
دور باش از سخن بیهدهش، آسیب، آسیب!
زرق دنیا را گر من بخریدم تو مخر
ور کسی بر سخن دیو بشیبد تو مشیب
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای روا کرده فریبنده جهان بر تو فریب،
مر تو را خوانده و خود روی نهاده به نشیب
هوش مصنوعی: ای دنیای فریبنده، تو به ما فریب دادهای و خودت را در مقام پایینتری قرار دادهای.
این جهان را به جز از بادی و خوابی مشمر
گر مقری به خدای و به رسول و به کتیب
هوش مصنوعی: این دنیا را به جز از نوسانات و خوابها چیز دیگری نپندار، اگر به خدا، پیامبر و کتابهای آسمانی ایمان داری.
بر دل از زهد یکی نادره تعویذ نویس
تا نیایدش از این دیو فریبنده نهیب
هوش مصنوعی: یک فرد زاهد و بااخلاق، دعایی بنویسد تا از دست این شیطان فریبنده مصون بماند و آسیبی به او نرسد.
بهرهٔ خویشتن از عمر فرامشت مکن
رهگذارت به حساب است، نگه دار حسیب
هوش مصنوعی: در زندگیات هرگز نعمتهای خود را فراموش نکن. افرادی که به تو اهمیت میدهند و در مسیر زندگیات هستند، باید مورد توجه و احترام قرار گیرند.
دامن و جیب مکن جهد که زربفت کنی
جهد آن کن که مگر پاک کنی دامن و جیب
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده که لباس و جیبات را برای زری بافتن پاک کنی، بلکه تلاش کن که دامن و جیبات را از آلودگی پاک کنی.
زیور و زیب زنان است حریر و زر و سیم
مرد را نیست جز از علم و خرد زیور و زیب
هوش مصنوعی: زنان با زینتهایی چون حریر و طلا و نقره زیبا میشوند، اما مردان برای زیباتر شدن به علم و خرد نیاز دارند.
کی شود عز و شرف بر سر تو افسر و تاج
تا تو مر علم و خرد را نکنی زین و رکیب؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوان بر تو شکوه و افتخار نهاد و تو هنوز علم و دانش را پشت گوش بیندازی و به آن اهمیت ندهی؟
خویشتن را به زهِ بهمان، وَ احسنت فلان
گر همی خنده و افسوس نخواهی، مفریب
هوش مصنوعی: به خودت فکر کن و در انتخابهای خوبت تأمل کن. اگر میخواهی از زندگی لذت ببری و از درد دلها دوری کنی، گول خودت را نزن.
خجلت عیب تن خویش و غم جهل کشد
کودکی کو نکِشد مالش استاد و ادیب
هوش مصنوعی: کودکی که از عیبهای خود شرمنده است و بابت جهلش ناراحت، نمیتواند از استاد و ادیب چیزی یاد بگیرد.
پند بپذیر و چو کرهٔ رمکی سخت مرم
جاهل از پند حکیمان رمد و کره ز شیب
هوش مصنوعی: پند را بپذیر و مانند کرهای که به سختی از شیب پایین میآید، دور از نادانی باش و از نصایح حکیمان فرار نکن.
سخن آموز که تا پند نگیری ز سخن
پند را باز ندانی ز لباسات و فریب
هوش مصنوعی: سخن را بشنو و یاد بگیر، زیرا اگر از سخن درس نگرفتی، نمیتوانی تفاوت میان نصیحت واقعی و فریب را تشخیص دهی.
نه غلیواج تو را صید تذرو آرد و کبگ
نه سپیدار تو را بار بهی آرد و سیب
هوش مصنوعی: نه زیباییهای تو میتواند تو را شکار کند و نه درختان سپیدار میتوانند میوههایی خوشمزه و زیبا برای تو به ارمغان بیاورند.
سر بتاب از حسد و گفتهٔ پر مکر و دروغ
چوب بر مغز مخر، جامهٔ پر کیس و وریب
هوش مصنوعی: از حسد و سخنان پر از نیرنگ و دروغ دوری کن، و به دیگران آسیب نرسان. همچنین، از زرق و برق ظاهری و فریبندگی دوری کن.
ای برادر، سخن نادان خاریست درشت
دور باش از سخن بیهدهش، آسیب، آسیب!
هوش مصنوعی: ای برادر، حرفهای نادان مثل خارهای زبر و تیز هستند، پس از سخنان بیهوده دوری کن که ممکن است به تو آسیب برسانند!
زرق دنیا را گر من بخریدم تو مخر
ور کسی بر سخن دیو بشیبد تو مشیب
هوش مصنوعی: اگر من به زرق و فریب دنیا اهمیت بدهم، تو این کار را نکن و اگر کسی به سخنان شیطانی گوش داد، تو هیچگاه به آنها گوش نده.
حاشیه ها
1395/01/18 22:04
parvaresh
در بیت 7 «شوی» به «شود» تغییر یابد
کی شود عزّ و شرف بر سر تو افسر و تاج تا تو مر علم و خرد را نکنی زین و رکاب؟
و در بیت 14 «درو» به «دور» تغییر یابد:
ای برادر، سخن نادان خاریست درشت دور باش از سخن بیهدهش آسیب، آسیب!
این اشکالات با قیاس با تصحیح استادان مینوی-محقق اصلاح پذیرفته است. امید است سودمند افتد!
1396/02/26 07:04
محمد
در بیت نهم کلمهی قافیه که "ادیب" باشد، اشتباه است، زیرا ناصر خسرو و دیگر شاعران این دوره قواعد تلفظی را رعایت میکردند و این کلمه برای در جایگاه قافیهی این شعر بودن باید ممال باشد که نیست.