گنجور

۴- در صفت آفرینش عالم

جهان آفرین رازق ذوالکرم
چو بنهاد بر لوح امکان قلم
به اول قلم عقل کل آفرید
و ز آن تخم صد گونه گل آفرید
و ز و کرد چون نفس اول پدید
چنان از هدایت به ناصر رسید
و زین هر دو جوهر که کردم بیان
به توفیق دارای هر دو جهان
به شش روز نُه چرخ گردان شدند
مدار شب و روز دوران شدند
بر افراخته اختران چون چراغ
کواکب ریاحین، فلک صحن باغ
ز ارکان در او چار ارکان نهاد
پس آن گه درو درّ‌ پنهان نهاد
ولی دو شریک دگر دارد این
بگویم گشاد زبان یقین
به اول نبات است، یعنی گیا
که او هست محسوس روح نما
دوم را معادن نشان کرده‌اند
کزو طوق تاج شهان کرده‌اند
خلاف حکیمان کوته نظر
که از مغز دین‌شان نباشد خبر
سبب با مسبب در آمیخته
ولی از میان هر دو بگریخته
اگر مرد رائی و دانای کار
تمامی ازو بین، سبب در گذار
من از خلق آوردم این بار بیش
اگر امر خواهی ببین جان خویش
تن و جان به معنی یکی دایره است
که مرد موحد درو سایر است
یکی نیمه اعلی دگر اسفل است
هر آن کس که اسفل بود مهمل است
تنت سفلی و روح علوی شناس
وزین هر خود را همی کن قیاس
تنت ساکن اندر سرای فناست
ولی جان از آن ملک بی انتهاست
ز جان تو هم پرتو عقل تست
چو تن حاصل آمد از آن نفس رست
ترا عقل و جان ره به یزدان برد
ولی نفس و تن ره به شیطان برد
مبادا که اغیار غالب شود
بر اسب خرد دیو راکب شود
حواس تو هر یک بر آرند سر
شود سر به سر جمله خیر تو شر
کژ آید ترا دایره در شمار
گرفتار گردی به روز شمار
ولیکن اگر ره به مرکز بری
برد معشر کون را سروری
ترا استقامت دهد مرکزت
نباشد گرفتارئی هرگزت
کدام است مرکز رسول امم
سرادق نشین جهان کرم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جهان آفرین رازق ذوالکرم
چو بنهاد بر لوح امکان قلم
هوش مصنوعی: خالق جهان، بخشنده ودارای بزرگواری، زمانی که قلم را بر صفحه امکان نهاد و سرنوشت‌ها را نگاشت.
به اول قلم عقل کل آفرید
و ز آن تخم صد گونه گل آفرید
هوش مصنوعی: در آغاز، خداوند عقل کامل را خلق کرد و از آن تخم چهارهزار نوع گل و زیبایی ایجاد کرد.
و ز و کرد چون نفس اول پدید
چنان از هدایت به ناصر رسید
هوش مصنوعی: وقتی اولین نفس ایجاد شد، به گونه‌ای به هدایت رسید که مانند ناصر به یاری آمد.
و زین هر دو جوهر که کردم بیان
به توفیق دارای هر دو جهان
هوش مصنوعی: از این دو ویژگی که به تو توضیح دادم، به لطف خداوند، مالک هر دو جهان شدم.
به شش روز نُه چرخ گردان شدند
مدار شب و روز دوران شدند
هوش مصنوعی: در مدت شش روز، چرخ‌های آسمانی به گردش درآمدند و شب و روز به ترتیب و نظم خاصی حرکت کردند.
بر افراخته اختران چون چراغ
کواکب ریاحین، فلک صحن باغ
هوش مصنوعی: ستاره‌ها مانند چراغ‌هایی در آسمان می‌درخشند و آسمان به مانند باغی مملو از گل‌هاست.
ز ارکان در او چار ارکان نهاد
پس آن گه درو درّ‌ پنهان نهاد
هوش مصنوعی: برای ساختن یک پایه محکم، چهار رکن را قرار داد و سپس درون آن، گوهر پنهانی را جای داد.
ولی دو شریک دگر دارد این
بگویم گشاد زبان یقین
هوش مصنوعی: این سخن را بگویم که دو شریک دیگر نیز وجود دارند که در این مورد اهمیت دارند و مطمئناً باید از آن‌ها یاد کرد.
به اول نبات است، یعنی گیا
که او هست محسوس روح نما
هوش مصنوعی: این جمله به گونه‌ای اشاره دارد که گیاه در واقع نمود و تجلی روح است. یعنی وجود گیاه، حس و روحی را به ما نشان می‌دهد.
دوم را معادن نشان کرده‌اند
کزو طوق تاج شهان کرده‌اند
هوش مصنوعی: دوم را معادن معرفی کرده‌اند که از آن طوق و زینت تاج پادشاهان ساخته شده است.
خلاف حکیمان کوته نظر
که از مغز دین‌شان نباشد خبر
هوش مصنوعی: افرادی که به ظاهر به فکر دین هستند، اما از عمق و اصل آن بی‌خبرند، مانند حکیمان محدود و کوته‌نظرند.
سبب با مسبب در آمیخته
ولی از میان هر دو بگریخته
هوش مصنوعی: عامل و معلول به هم پیوسته‌اند، اما هر یک به گونه‌ای از دیگری جدا شده است.
اگر مرد رائی و دانای کار
تمامی ازو بین، سبب در گذار
هوش مصنوعی: اگر مردی حکیم و دانا باشید، باید تمام کارها را از دید او ببینید و در عوامل و دلایل آن تأمل کنید.
من از خلق آوردم این بار بیش
اگر امر خواهی ببین جان خویش
هوش مصنوعی: من از مردم این بار بیشتر آمده‌ام. اگر خواسته‌ای داری، خودت را بشناس.
تن و جان به معنی یکی دایره است
که مرد موحد درو سایر است
هوش مصنوعی: تن و جان در واقع به یک کل واحد اشاره دارند که در آن فرد موحد حضور دارد و بقیه افراد در این مجموعه قرار می‌گیرند.
یکی نیمه اعلی دگر اسفل است
هر آن کس که اسفل بود مهمل است
هوش مصنوعی: یک نفر در مقام بالا قرار دارد و دیگری در مقام پایین. هر کسی که در مقام پایین باشد، بی‌فایده و بی‌اهمیت است.
تنت سفلی و روح علوی شناس
وزین هر خود را همی کن قیاس
هوش مصنوعی: بدن تو از پایین و روح تو از بالا است. بنابراین هر کدام از خودت را با دیگری بسنج.
تنت ساکن اندر سرای فناست
ولی جان از آن ملک بی انتهاست
هوش مصنوعی: بدن تو در دنیای فانی آرام و ساکن است، اما جان تو از قلمرو بی‌پایان و اثرپذیر است.
ز جان تو هم پرتو عقل تست
چو تن حاصل آمد از آن نفس رست
هوش مصنوعی: از جان تو روشنایی عقل به وجود آمده است، همان‌طور که جسم از نفس انسان شکل می‌گیرد.
ترا عقل و جان ره به یزدان برد
ولی نفس و تن ره به شیطان برد
هوش مصنوعی: عقل و روح تو را به سوی خداوند هدایت می‌کنند، اما هوا و هوس و جسم تو می‌توانند به سمت شیطان بروند.
مبادا که اغیار غالب شود
بر اسب خرد دیو راکب شود
هوش مصنوعی: نگذار که دیگران بر اندیشه‌ات تسلط پیدا کنند و اجازه نده که افکار منفی بر تو غلبه کند.
حواس تو هر یک بر آرند سر
شود سر به سر جمله خیر تو شر
هوش مصنوعی: اگر به حواست خوب توجه کنی، همه چیز در زندگی به نفع تو خواهد بود و هر چیزی که به نظر بد می‌آید، در واقع می‌تواند به خوبی تبدیل شود.
کژ آید ترا دایره در شمار
گرفتار گردی به روز شمار
هوش مصنوعی: اگر دایره‌ای را در محاسباتت به شکلی نادرست ببینی، دچار مشکل و سردرگمی خواهی شد و در نهایت به درستی نتایج نمی‌رسی.
ولیکن اگر ره به مرکز بری
برد معشر کون را سروری
هوش مصنوعی: اگر به مرکز حقیقت و مغز مطلب برسی، بر تمام موجودات و کائنات تسلط و سروری خواهی یافت.
ترا استقامت دهد مرکزت
نباشد گرفتارئی هرگزت
هوش مصنوعی: اگر بر مرکزیت و هدف خود استوار باشی، هرگز در دام مشکلات گرفتار نخواهی شد.
کدام است مرکز رسول امم
سرادق نشین جهان کرم
هوش مصنوعی: این بیت به دنبال شناسایی یا معرفی شخصیتی است که در مرکز توجه و احترام همه مردم قرار دارد و نشانی از صفات نیک و بزرگوار دارد. اشاره به فردی می‌کند که در دنیای اخلاق و سخاوت، جایگاه ویژه‌ای دارد و به نوعی نماینده فضائل انسانی است.