گنجور

شمارهٔ ۳

ننهاد نقطه‌ای ز وفا در نهاد دهر
آن کس که شکل دایرهٔ ماه و خور کشید
مهری ندید دیدهٔ عقلم ورای مهر
هرگه که سر به جبّهٔ اندیشه درکشید
ای یار اگر ز گل طلبی بوی اتحاد
این پنبه را ز گوش تو باید به درکشید
نقاش بر جریدهٔ امکان به کلک امر
هر صورتی که هست به نوع دگر کشید
چون غنچه تنگدل نتوان شد ز خار غم
گل خنده بیش زد که جفا بیشتر کشید
آگه شوی ز قاعدهٔ چرخ یک به یک
گر باطل تو کحل خرد بر بصر کشید
ایمن ز سر محنت او نیست صحن باغ
از چتر گل نگر که به سر در سپر کشید
برگش نداد هرگز و آزاده نام کرد
آن را که همچو سروسهی خویش برکشید
دل در جهان مبند که باد اجل تو را
خواهد به سوی خاک از این رهگذر کشید
گردد در آسیای فلک خرد چون سبوس
هرکس که همچو سنبله از کبر سر کشید
ناصر به بال همت از اجرام درگذر
دون همتی است منت دورقمر کشید

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ننهاد نقطه‌ای ز وفا در نهاد دهر
آن کس که شکل دایرهٔ ماه و خور کشید
هوش مصنوعی: آن کسی که شکل دایرهٔ ماه و خورشید را خلق کرد، در سرشت زمان وفایی نهاد.
مهری ندید دیدهٔ عقلم ورای مهر
هرگه که سر به جبّهٔ اندیشه درکشید
هوش مصنوعی: عقل من هیچ گاه جاذبهٔ عشق را درک نکرد، چرا که هر بار که تلاش کردم تا به عمق اندیشه‌ام بروم، این عشق مرا از درک حقیقت باز می‌دارد.
ای یار اگر ز گل طلبی بوی اتحاد
این پنبه را ز گوش تو باید به درکشید
هوش مصنوعی: ای یار، اگر بخواهی از گل بوی اتحاد را حس کنی، باید این پنبه را از گوش تو خارج کرد.
نقاش بر جریدهٔ امکان به کلک امر
هر صورتی که هست به نوع دگر کشید
هوش مصنوعی: نقاش در دنیای ممکنات با قلم خود هر شکلی را که وجود دارد به سبکی دیگر ترسیم کرد.
چون غنچه تنگدل نتوان شد ز خار غم
گل خنده بیش زد که جفا بیشتر کشید
هوش مصنوعی: غم و مشکلات شبیه خارهایی هستند که افراد را آزار می‌دهند، اما باید مانند غنچه‌ای که هنوز باز نشده، در برابر آن‌ها تسلیم نشویم. در عوض، باید با ایجاد شادی و لبخند، این سختی‌ها را بیشتر تحمل کنیم. انسان باید به رغم سختی‌ها، روحیه مثبت و خنده‌رو به خود بگیرد.
آگه شوی ز قاعدهٔ چرخ یک به یک
گر باطل تو کحل خرد بر بصر کشید
هوش مصنوعی: اگر از قوانین گردش روزگار آگاه شوی، هر یک از آنها مانند کحل (سرمه) بر چشم بصیرتت خواهد نشسته و روشنگر خواهد بود.
ایمن ز سر محنت او نیست صحن باغ
از چتر گل نگر که به سر در سپر کشید
هوش مصنوعی: در باغ، گل‌ها به گونه‌ای سرپناهی ایجاد کرده‌اند که می‌تواند از مشکلات و سختی‌ها جلوگیری کند. این نشان می‌دهد که حتی در میان زیبایی‌ها، ممکن است با چالش‌هایی روبرو شویم که به‌راحتی نمی‌توان از آن‌ها دوری کرد.
برگش نداد هرگز و آزاده نام کرد
آن را که همچو سروسهی خویش برکشید
هوش مصنوعی: هیچ‌گاه برنگشت و آن را آزاده نامیدند، زیرا مانند سرو سرراست خود را بالا کشید.
دل در جهان مبند که باد اجل تو را
خواهد به سوی خاک از این رهگذر کشید
هوش مصنوعی: دل را در دنیا اینقدر مشغول نکن که مرگ ناگهانی تو را به سمت خاک و فروپاشی بکشاند.
گردد در آسیای فلک خرد چون سبوس
هرکس که همچو سنبله از کبر سر کشید
هوش مصنوعی: هر کس که از روی بزرگ‌منشی و تکبر، سرش را بلند کند و یا خود را بالاتر از دیگران بداند، در نهایت در دنیای پر تغییر و گذرا به مانند سبوس گندم در آسیاب زمان خرد و نابود خواهد شد.
ناصر به بال همت از اجرام درگذر
دون همتی است منت دورقمر کشید
هوش مصنوعی: ناصر با اراده و عزم راسخ خود از میان اجسام و پستی‌ها عبور می‌کند و در حالی که بسان دور قمر به دورانی زیبا و بلندپروازی می‌رسد.