شمارهٔ ۳۰۸
عاشقان کوی تو را زحمت غوغا ندهند
به سر آیند و به دو درد سر پا ندهند
طوطیانند شده از لب لعلت گویا
مگسان را شِکرِ شُکر تو گویا ندهند
چون کریمی تو به فردا ندهی وعدهٔ وصل
غالباً اهل کرم وعدهٔ فردا ندهند
شکن زلف تو هردم شکند دین درست
زانکه سررشتهٔ کفرست و بدینها ندهند
دل ز پستی قد رعنای تو بر بالا برد
سرو را این همه حُسن قد و بالا ندهند
عشق چون قطره مرا در دل دریا انداخت
عقل گفتا که به قطره دل دریا ندهند
گر دهی بوسه ز پیشت نرود ناصر زود
به که در کام مگس لذت حلوا ندهند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقان کوی تو را زحمت غوغا ندهند
به سر آیند و به دو درد سر پا ندهند
هوش مصنوعی: عاشقان تو را از دردسر و شلوغی بینیاز نمیکنند، بلکه با عشق و شوق به سراغت میآیند و مشکلات را به جان میخرند.
طوطیانند شده از لب لعلت گویا
مگسان را شِکرِ شُکر تو گویا ندهند
هوش مصنوعی: طوطیها از لب زیبایت سخن میگویند و به نظر میرسد مگسها هم از شیرینی تو بینصیب بمانند.
چون کریمی تو به فردا ندهی وعدهٔ وصل
غالباً اهل کرم وعدهٔ فردا ندهند
هوش مصنوعی: وقتی تو انسانی بخشنده هستی، به فردا وعده ی وصال نمیدهی. معمولاً خداوندان کرم و بزرگواری وعدههای آینده نمیدهند.
شکن زلف تو هردم شکند دین درست
زانکه سررشتهٔ کفرست و بدینها ندهند
هوش مصنوعی: موهای زلف تو هر لحظه در حال شکستن و از هم گسیختن است، چرا که ریشه و اساس کفر به آنها مرتبط است و به این موضوع توجهی نمیشود.
دل ز پستی قد رعنای تو بر بالا برد
سرو را این همه حُسن قد و بالا ندهند
هوش مصنوعی: دل از زیبایی و قامت رفیع تو به اوج رسید، و هیچکس نمیتواند به این اندازه زیبایی و بلندی را به درخت سرو نسبت دهد.
عشق چون قطره مرا در دل دریا انداخت
عقل گفتا که به قطره دل دریا ندهند
هوش مصنوعی: عشق مرا مانند یک قطره در دریا غرق کرد، اما عقل میگفت که نباید به این قطره اهمیت داد و آن را در دل دریا قرار داد.
گر دهی بوسه ز پیشت نرود ناصر زود
به که در کام مگس لذت حلوا ندهند
هوش مصنوعی: اگر بخواهی برای کسی بوسهای بدهی، بهتر است که به جای آن از چیزی خوشمزه مثل حلوا به مگس ندهی، چون هیچ چیز به شیرینی بوسهی تو نمیرسد.

ناصر بخارایی