شمارهٔ ۳۰۶
هم چو چشم بدرقیبان از تو دورم میکنند
زار میگریم که دور از تو به زورم میکنند
من که چون فرهاد شیر از جوی شیرین خوردهام
شور عشق و تلخی می تلخ و شورم میکنند
بیشتر خواهم چو مار خسته پیچیدن به عشق
گر لگدکوب ملامت همچو مورم میکنند
صد قیامت دارم از عشقت، چه غم دارم از آنک
غصه و غم زنده هر ساعت به گورم میکنند
من در آتش غرق و هرکس گویدم دل جمع دار
پندگویان بر سر آتش صبورم میکنند
زلف و خالش بسکه میآیند در چشمم چو دود
هر شبی تا صبحدم از گریه کورم میکنند
ناصر از مهر بتان چون ماه روشن میشود
گر چه همچون ماه نو بیتاب و نورم میکنند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هم چو چشم بدرقیبان از تو دورم میکنند
زار میگریم که دور از تو به زورم میکنند
هوش مصنوعی: چشمهایم مانند دلهای دردمند، از تو فاصله میگیرند و به همین خاطر با حالتی غمگین گریه میکنم؛ زیرا دوری از تو، به اجبار بر من تحمیل میشود.
من که چون فرهاد شیر از جوی شیرین خوردهام
شور عشق و تلخی می تلخ و شورم میکنند
هوش مصنوعی: من که مانند فرهاد از شیرینی زندگی و عشق نوشیدهام، حالا این شور و تلخیهاست که مرا درگیر کرده و به حالت تلاطم میاندازد.
بیشتر خواهم چو مار خسته پیچیدن به عشق
گر لگدکوب ملامت همچو مورم میکنند
هوش مصنوعی: میخواهم به عشق، همچون ماری خسته خود را بپیچم و با وجود اینکه ممکن است دیگران مرا زیر پا بگذارند و به من انتقاد کنند، باز هم ادامه میدهم.
صد قیامت دارم از عشقت، چه غم دارم از آنک
غصه و غم زنده هر ساعت به گورم میکنند
هوش مصنوعی: من از عشق تو به اندازهای درد و رنج دارم که دیگر نسبت به غم و اندوهی که هر لحظه مرا به خاک میبرد، نگران نیستم.
من در آتش غرق و هرکس گویدم دل جمع دار
پندگویان بر سر آتش صبورم میکنند
هوش مصنوعی: من در آتش غرق شدهام و هر کسی که به من میگوید آرام باش، در واقع خودشان در آتش صبر و تحمل میسوزند.
زلف و خالش بسکه میآیند در چشمم چو دود
هر شبی تا صبحدم از گریه کورم میکنند
هوش مصنوعی: موهای او و چهرهاش آنچنان در چشمانم مجذوبکننده است که هر شب مانند دودی افشان میشود و تا صبح با اشکهایم چشمانم را کور میکند.
ناصر از مهر بتان چون ماه روشن میشود
گر چه همچون ماه نو بیتاب و نورم میکنند
هوش مصنوعی: ناصر از زیبایی و محبت بتان درخشان و چون ماه میشود، اگرچه گاهی مانند ماه نو بیتاب و درخشش کمتری دارد.

ناصر بخارایی