شمارهٔ ۲۹۹
ابر میگرید به زاری، گل تبسم میکند
لاله ساغر میدهد، بلبل ترنم میکند
صوت مطرب راه اسلام خلایق میزند
چشم ساقی غارت ایمان مردم میکند
شادمانیم از دم عشقش که هر دم بیحجاب
میدرآید در دل و بر جان تقدم میکند
این مذلت بین که من مهجور و دایم چشم من
با خیالت دست درگردن تنعم میکند
رهنمای ساکنان قدس یعنی عقل کل
میرسد بر جوهر فرد تو ره گم میکند
بر درت خاک رهم اما براق همتم
نُه سپهر و چار عنصر زیر یک سم میکند
زار میگریند بر احوال ناصر قدسیان
بس که هر شب در غم عشقت تظلم میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ابر میگرید به زاری، گل تبسم میکند
لاله ساغر میدهد، بلبل ترنم میکند
هوش مصنوعی: ابر با اندوه اشک میریزد، در حالی که گل با لبخند خود شادی میآفریند. لاله نوشیدنی میریزد و بلبل میخواند و شادی را بسراید.
صوت مطرب راه اسلام خلایق میزند
چشم ساقی غارت ایمان مردم میکند
هوش مصنوعی: صدای موسیقی در مسیر دین مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و نگاه ساقی باعث سلب ایمان از مردم میشود.
شادمانیم از دم عشقش که هر دم بیحجاب
میدرآید در دل و بر جان تقدم میکند
هوش مصنوعی: از عشق او خوشحالیم زیرا هر لحظه به طور آشکار در قلب ما وارد میشود و بر زندگیمان تاثیر میگذارد.
این مذلت بین که من مهجور و دایم چشم من
با خیالت دست درگردن تنعم میکند
هوش مصنوعی: این شرمندگی را ببین که من از تو دور افتادهام و همیشه چشمانم با خیال تو در حال لذت بردن است.
رهنمای ساکنان قدس یعنی عقل کل
میرسد بر جوهر فرد تو ره گم میکند
هوش مصنوعی: عقل کل که به عنوان راهنمای ساکنان قدس شناخته میشود، بر اصل وجود تو میرسد، اما در این مسیر ممکن است که راه را گم کند.
بر درت خاک رهم اما براق همتم
نُه سپهر و چار عنصر زیر یک سم میکند
هوش مصنوعی: اگرچه من به درگاه تو خاکِ ره هستم، اما بلند همتی دارم که میتواند تمام آسمانها و چهار عنصر را زیر یک سم به تسخیر درآورد.
زار میگریند بر احوال ناصر قدسیان
بس که هر شب در غم عشقت تظلم میکند
هوش مصنوعی: زبان زار و نزار از احوال ناصر قدسیان میزند ناله، چرا که هر شب به خاطر غم عشق تو شکایت میکند.