شمارهٔ ۲۹۶
گلها شکفت و جلوه به صد رنگ و بو کند
هرکس طواف در چمن و طرف جو کند
آب روان به پیش گل و عکس گل در آب
ماند به شاهدی که در آئینه رو کند
ما را که از فراق خزان دید باغ عمر
کی سبزه در دل آید و گل آرزو کند
گل پرده برگشاد، گل اندام من کجا است
تا باز پردهٔ گل ز خجالت فرو کند
افتاد کلاه از سر سرو بلند اگر
خواهد که یک نظر سوی بالای او کند
از عاشقان ادب بر معشوق خامی است
بلبل چرا به مجلس گل گفت و گو کند
هردم شراب داند و ناصر به روز هجر
تیغیست زهرناک که اندر گلو کند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گلها شکفت و جلوه به صد رنگ و بو کند
هرکس طواف در چمن و طرف جو کند
هوش مصنوعی: گلها شکوفا شدند و با رنگها و عطرهای مختلف نمایان شدند. هر کسی به دور چمن و کنار آب میچرخد و از زیباییها لذت میبرد.
آب روان به پیش گل و عکس گل در آب
ماند به شاهدی که در آئینه رو کند
هوش مصنوعی: آب در حال حرکت به سمت گل است و تصویر گل در آب باقی مانده، مانند شاهدی که در آینه ظاهر میشود.
ما را که از فراق خزان دید باغ عمر
کی سبزه در دل آید و گل آرزو کند
هوش مصنوعی: ما که از جدایی خزان در باغ عمرمان دیدهایم، چگونه میتوانیم در دلمان سبزهای بروید و آرزوی گلی داشته باشیم؟
گل پرده برگشاد، گل اندام من کجا است
تا باز پردهٔ گل ز خجالت فرو کند
هوش مصنوعی: گل پرده را کنار زد، اما من چه کردم؟ گل اندام من کجا است که از شرم، دامن گل را پایین بیاورد؟
افتاد کلاه از سر سرو بلند اگر
خواهد که یک نظر سوی بالای او کند
هوش مصنوعی: کلاه از سر درافتاد، اگر او بخواهد یک نگاهی به بالای این سرو بلند بیندازد.
از عاشقان ادب بر معشوق خامی است
بلبل چرا به مجلس گل گفت و گو کند
هوش مصنوعی: عاشقان ادب از معشوق خود انتظار دارند که درک و فهمی عمیق داشته باشد. بنابراین، جای تعجب است که بلبل چرا در حضور گل درباره این موضوع صحبت میکند، در حالی که خود گل هنوز خام و ناتوان است.
هردم شراب داند و ناصر به روز هجر
تیغیست زهرناک که اندر گلو کند
هوش مصنوعی: هر لحظه شراب مینوشد و ناصر در روز جدایی، تیغی مرگبار دارد که به گلو میزند.