گنجور

شمارهٔ ۲۸۵

هرکس حکایتی ز جمالت شنیده‌اند
ور نه به دیده صورت رویت ندیده‌اند
چون رو به روی تو ننهادند از چه روی
عشاق را چو زلف تو سرها بریده‌اند
در جست‌و‌جوی قامت سرو تو عاشقان
بی پا و سر چو آب به هر سو دویده‌اند
پروانگان که در طلب شمع می‌پرند
پرها بسوختند و به همت پریده‌اند
آنان که تشنهٔ لب شیرین تو شدند
فرهاد‌وار کوه و بیابان بریده‌اند
تا شکّر وصال تو کی می‌رسد به کام
باری به نقد زهر جدائی چشیده‌اند
گلها که می‌دهند دل خویش را به باد
از باد صبح بوی وصالت شنیده‌اند
ناصر ز جان گذشت در این ره که صادقان
از جان گذشته‌اند و به جانان رسیده‌اند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکس حکایتی ز جمالت شنیده‌اند
ور نه به دیده صورت رویت ندیده‌اند
هوش مصنوعی: هر کسی داستانی از زیبایی‌های تو شنیده است، وگرنه خودشان هرگز چهره‌ات را ندیده‌اند.
چون رو به روی تو ننهادند از چه روی
عشاق را چو زلف تو سرها بریده‌اند
هوش مصنوعی: چرا وقتی که روی تو را به نمایش گذاشتند، عاشقان به خاطر زلف تو این‌گونه سرهایشان بریده شده است؟
در جست‌و‌جوی قامت سرو تو عاشقان
بی پا و سر چو آب به هر سو دویده‌اند
هوش مصنوعی: عاشقان برای دیدن تو همچون آب که به هر طرف می‌ریزد، بی‌سر و پا به هر سو دویده‌اند تا قامت دل‌ربایت را پیدا کنند.
پروانگان که در طلب شمع می‌پرند
پرها بسوختند و به همت پریده‌اند
هوش مصنوعی: پروانه‌ها که به دنبال شمع می‌پرند، پرهای خود را در این راه می‌سوزانند و با اراده به پرواز ادامه می‌دهند.
آنان که تشنهٔ لب شیرین تو شدند
فرهاد‌وار کوه و بیابان بریده‌اند
هوش مصنوعی: افرادی که به شدت به عشق و محبت تو نیاز دارند، مانند فرهاد که برای رسیدن به معشوقش سختی‌های زیادی را تحمل کرد، برای رسیدن به تو از کوه‌ها و دشت‌ها عبور کرده‌اند.
تا شکّر وصال تو کی می‌رسد به کام
باری به نقد زهر جدائی چشیده‌اند
هوش مصنوعی: تا وقتی که شیرینی دیدارت به کامم برسد، به ناچار باید تلخی جدایی را بپذیرم و بچشم.
گلها که می‌دهند دل خویش را به باد
از باد صبح بوی وصالت شنیده‌اند
هوش مصنوعی: گل‌ها که دلشان را به باد سپرده‌اند، از نسیم صبح عطر وصالت را استشمام کرده‌اند.
ناصر ز جان گذشت در این ره که صادقان
از جان گذشته‌اند و به جانان رسیده‌اند
هوش مصنوعی: ناصر از جان خود گذشت، زیرا در این مسیر، کسانی که صداقت را پیشه کردند و جانشان را فدای راستی کردند، به محبوب واقعی رسیدند.