شمارهٔ ۲۸۰
خاک تو را ز آب لطافت سرشتهاند
در وی به غیر تخم سعادت نکشتهاند
جانهای عاشقان تو ز آنروی چون پری
دیوانه میشوند اگر خود فرشتهاند
بر صفحهٔ عذار تو خطی به دود دل
حکمیست کز قضای الهی نوشتهاند
زلف تو را به دزدی دل صد هزار بار
بگرفتهاند و بسته ولی باز هشتهاند
ناصر مباش تافته گر نایدت به دست
سر رشتهٔ مراد که هرگز نرشتهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خاک تو را ز آب لطافت سرشتهاند
در وی به غیر تخم سعادت نکشتهاند
هوش مصنوعی: خاک تو را با آب نرم و ملایم آمیختهاند و در این خاک تنها بذر خوشبختی و سعادت کاشتهاند.
جانهای عاشقان تو ز آنروی چون پری
دیوانه میشوند اگر خود فرشتهاند
هوش مصنوعی: عاشقان تو با روحهای پرشور و سرکششان شبیه دیوانگان میشوند، حتی اگر خودشان فرشته باشند.
بر صفحهٔ عذار تو خطی به دود دل
حکمیست کز قضای الهی نوشتهاند
هوش مصنوعی: بر چهرهٔ تو نشانی وجود دارد که مانند دودی از دل برایت نوشته شده است و این نوشته نتیجهای است که از ارادهٔ الهی برآمده.
زلف تو را به دزدی دل صد هزار بار
بگرفتهاند و بسته ولی باز هشتهاند
هوش مصنوعی: زلف تو دلهای بسیاری را دزدیده و به اسارت گرفته است، اما همچنان افراد زیادی هستند که به خاطر زیباییات گرفتار میشوند.
ناصر مباش تافته گر نایدت به دست
سر رشتهٔ مراد که هرگز نرشتهاند
هوش مصنوعی: ای ناصر، اگر به خواستهات نرسی، خود را مستشار و راهنما ندان. چون هرگز کسی نتوانسته به تمامی آنچه میخواهد برسد.