گنجور

شمارهٔ ۲۷

ای خجل گل ز رنگ و بوی شما
سرخ گشته ز شرم روی شما
سرو من تا تو بر لب جوئی
آبروی‌ است آب جوی شما
ای که تو آرزوی جان منی
سوخت جانم در آرزوی شما
استخوان شدم مگر افتم
در قبول سگان کوی شما
نوبهارست و لاله‌ها از خاک
برزده سر به جستجوی شما
صوت مرغان ز گفتهٔ ناصر
نبود غیر گفت و گوی شما

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خجل گل ز رنگ و بوی شما
سرخ گشته ز شرم روی شما
هوش مصنوعی: ای گل، از رنگ و عطر شما خجالت زده شده و به خاطر شرم از چهره شما، به رنگ سرخ درآمده‌اید.
سرو من تا تو بر لب جوئی
آبروی‌ است آب جوی شما
هوش مصنوعی: سرو من تا زمانی که تو بر لب جوی آب بروی، نمایشی از زیبایی و شکوه توست. آب جوی شما در واقع نمایانگر آن زیبایی است.
ای که تو آرزوی جان منی
سوخت جانم در آرزوی شما
هوش مصنوعی: ای کسی که تو آرزوی روح من هستی، جانم در آرزوی تو سوخته است.
استخوان شدم مگر افتم
در قبول سگان کوی شما
هوش مصنوعی: من به حالتی افتاده‌ام که تنها استخوانی از من باقی مانده است، تا شاید در نزد سگان کوی شما مورد قبول واقع شوم.
نوبهارست و لاله‌ها از خاک
برزده سر به جستجوی شما
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و لاله‌ها از خاک سر برآورده‌اند و به دنبال شما هستند.
صوت مرغان ز گفتهٔ ناصر
نبود غیر گفت و گوی شما
هوش مصنوعی: صدای پرندگان ناشی از گفته‌های ناصر نیست، بلکه فقط گفت‌وگوهای شماست که موجب این صداها می‌شود.