شمارهٔ ۲۶۷
یوسف دل ز زنخدان تو در چَه شد
خضرِ جان در ظُلمات خط تو گُمره شد
دی اگر سرو بُد، امروز قدت طوبیٰ گشت
پار استاره بُد، امسال جمالت مَه شد
دوش در گلشن روی تو صبا گُل میچید
نرگس مست تو در خواب خُمار آگه شد
تا تو بنیاد نهادی به جهان خوی پلنگ
پیش سرپنجهٔ تو شیرِ فلک روبَه شد
گر ببیند خم ابروی تو را تُرک سپهر
قوس از سهم بیندازد و در خرگه شد
زلف از روی برافکن که جهان شد تاریک
مهر از جیب برون آر که شب بیگه شد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یوسف دل ز زنخدان تو در چَه شد
خضرِ جان در ظُلمات خط تو گُمره شد
هوش مصنوعی: دل من مانند یوسف به زیبایی تو اسیر است و همچون خضر که راهنما و زندگیبخش است، در تاریکیهای خط چشم تو گم شده و بر سرگردان است.
دی اگر سرو بُد، امروز قدت طوبیٰ گشت
پار استاره بُد، امسال جمالت مَه شد
هوش مصنوعی: اگر دیروز مثل سرو نیرومند و قوی بودی، امروز مثال درخت طوبیٰ زیبا و دلانگیز شدهای. پارسال هم که ستارهای درخشان بودی، اما امسال زیباییات به مانند ماه است.
دوش در گلشن روی تو صبا گُل میچید
نرگس مست تو در خواب خُمار آگه شد
هوش مصنوعی: دیروز باد بهاری در باغ چهره زیبای تو را میچید و نرگس مست و گنگ تو در خواب، ناگهان به واقعیت آگاه شد.
تا تو بنیاد نهادی به جهان خوی پلنگ
پیش سرپنجهٔ تو شیرِ فلک روبَه شد
هوش مصنوعی: زمانی که تو پایههای خود را در این دنیا استوار کردی، پلنگ در مقابل قدرت تو به یک شیر ضعیف تبدیل شد.
گر ببیند خم ابروی تو را تُرک سپهر
قوس از سهم بیندازد و در خرگه شد
هوش مصنوعی: اگر ترک سپهر، یعنی آسمان، خم ابروی تو را ببیند، چنان تحت تاثیر قرار میگیرد که سهم خود را از خوشیها و زیباییها کنار میگذارد و به حالت عبادت در میآید.
زلف از روی برافکن که جهان شد تاریک
مهر از جیب برون آر که شب بیگه شد
هوش مصنوعی: موهایت را کنار بزن تا نور و روشنی به دنیا برگردد. از جیب خود مهر و محبت را بیرون بیاور تا شب تاریک به پایان برسد.