گنجور

شمارهٔ ۲۶۴

در کوی ماه‌روئی پایم به گل فرو شد
سر خیل نیکنامان رسوای شهر و کو شد
ای صبرِ پای برجا منزل به کوی او کن
کان دل که بود وقتی اکنون از آنِ او شد
عقلم ز دور بینی جان گفت لعل او را
با عقل خرده دانم بسیار گفت و گو شد
هستیِ ما ز مهرش چون ذره شد هوائی
خاک وجود عاشق بر بادِ آرزو شد
در دیده عکس رویش عکس گلی در آب است
در دل خیال لعلش، چون باده در سبو شد
گفتم نکو شود دل از درد عشق روزی
این هم که سوخت کلّی از درد آن نکو شد
تنها نگشت ناصر در راه عشق گمره
در وادی مَحبت صد کاروان فرو شد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در کوی ماه‌روئی پایم به گل فرو شد
سر خیل نیکنامان رسوای شهر و کو شد
هوش مصنوعی: در کوچه‌ای که محبوبی زیبا زندگی می‌کند، پایم در گل گیر کرده و به همین خاطر به جمع مردم خوب و با نام نیک پیوسته‌ام، سرمست و در عین حال رسوا در این شهر شده‌ام.
ای صبرِ پای برجا منزل به کوی او کن
کان دل که بود وقتی اکنون از آنِ او شد
هوش مصنوعی: ای صبر، که در برابر مشکلات استواری، به این کوی او برو و در آنجا آرامش کن، چون دلی که در گذشته متعلق به کسی بوده، حالا به او تعلق دارد.
عقلم ز دور بینی جان گفت لعل او را
با عقل خرده دانم بسیار گفت و گو شد
هوش مصنوعی: عقل من به خاطر دوری و جدایی، به من گفت که این فرد مانند لعل است. من هم با عقل خودم به این نتیجه رسیدم که او را بشناسم و درباره‌اش بحث و گفت و گوی زیادی داشتیم.
هستیِ ما ز مهرش چون ذره شد هوائی
خاک وجود عاشق بر بادِ آرزو شد
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق او مانند ذره‌ای در فضا هستیم و وجود عاشق‌مان بر باد آرزوهاست.
در دیده عکس رویش عکس گلی در آب است
در دل خیال لعلش، چون باده در سبو شد
هوش مصنوعی: در چشمم تصویری از چهره‌اش همچون گلی در آب نمایان است و در دل آرزویم، سنگی با ارزش مثل لعل، شبیه به باده‌ای در ظرف قرار دارد.
گفتم نکو شود دل از درد عشق روزی
این هم که سوخت کلّی از درد آن نکو شد
هوش مصنوعی: گفتم روزی دل از درد عشق بهتر خواهد شد، اما حالا می‌بینم که به‌طور کامل از درد عشق سوخته و خراب شده است.
تنها نگشت ناصر در راه عشق گمره
در وادی مَحبت صد کاروان فرو شد
هوش مصنوعی: ناصر در مسیر عشق تنها نبود، زیرا در وادی محبت، بسیاری از کاروان‌ها نیز به اشتباه افتاده بودند و گم شدند.