گنجور

شمارهٔ ۲۵۸

ماه من چون سرو بالا می‌کشد
آه من سر بر ثریا می‌کشد
همچو خاک افتاده‌ام بر خاک پست
سرو من از بس که بالا می‌کشد
یار تنها، عاشقانش عالمی
جان شیرین بار تن‌ها می‌کشد
شمع روی او به خط عنبرین
صورت پروانه بر پا می‌کشد
جزع من هر دم به یاد لعل او
جرعهٔ یاقوت حمرا می‌کشد
زاهدان را از درون صومعه
بر در میخانه رسوا می‌کشد
چُست می‌بندد میان را همچو نی
زلف او چون چنگ در پا می‌کشد
حبّذا رندی که در دفع خمار
همچو ناصر جام صهبا می‌کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماه من چون سرو بالا می‌کشد
آه من سر بر ثریا می‌کشد
هوش مصنوعی: ماه من، مانند سروی بلند و زیبا، زمانی که خود را بالا می‌کشد، آه و ناله من نیز به اوج می‌رسد و بلند می‌شود.
همچو خاک افتاده‌ام بر خاک پست
سرو من از بس که بالا می‌کشد
هوش مصنوعی: من مانند خاکی هستم که بر زمین افتاده‌ام، در حالی که درخت سرو من به خاطر بلندی‌اش مدام بالا می‌رود.
یار تنها، عاشقانش عالمی
جان شیرین بار تن‌ها می‌کشد
هوش مصنوعی: محبوب تنها، برای عاشقانی که به او دل بسته‌اند، زندگی دلنشین و شیرینی را به همراه دارد.
شمع روی او به خط عنبرین
صورت پروانه بر پا می‌کشد
هوش مصنوعی: شمعی که روی چهره او قرار دارد، زیبایی‌هایی را به وجود می‌آورد که پروانه را به رقص وامی‌دارد.
جزع من هر دم به یاد لعل او
جرعهٔ یاقوت حمرا می‌کشد
هوش مصنوعی: هر لحظه به یاد زیبایی او دلم شکسته و برای التیام درد دلم، جرعه‌ای از یاقوت قرمز را می‌نوشم.
زاهدان را از درون صومعه
بر در میخانه رسوا می‌کشد
هوش مصنوعی: زاهدان، افرادی که به ظواهر دین و عبادت می‌پردازند، در درون صومعه‌های خود احساس تنهایی و ناکامی می‌کنند و همین موضوع آنها را به سمت میخانه‌ها و رونق‌های دنیوی می‌کشاند که در آنجا رسوا می‌شوند.
چُست می‌بندد میان را همچو نی
زلف او چون چنگ در پا می‌کشد
هوش مصنوعی: موهای او به گونه‌ای بسته می‌شود که مانند نی با ظرافت در بین ایجاد می‌شود، و این زلف‌ها همچون چنگ با پاها درهم می‌پیچند.
حبّذا رندی که در دفع خمار
همچو ناصر جام صهبا می‌کشد
هوش مصنوعی: چه خوب است رند و بازیگوشی که برای فرونشاندن خمار و تشنگی‌اش، مانند ناصر با شوق و ذوق شراب می‌نوشد.