شمارهٔ ۱۷۹
از صبا گر در سر زلف تو چین خواهد فتاد
دل که در هندوستان گم شد به چین خواهد فتاد
گر نسیم بینیازی خواهد از کویت وزید
آتشی در روزگار کفر و دین خواهد فتاد
گر خیالی از گل رویت فتد در صومعه
خار خاری در دل خلوت نشین خواهد فتاد
تا بمالد روی خود بر خاک کویت آفتاب
هر سحر از بام گردون بر زمین خواهد فتاد
تاختی اسب و نمودی رخ، دل من مات شد
من چه دانستم که بازی اینچنین خواهد فتاد
من یقین دانم که جز نام از میانت هیچ نیست
گر کمر بندی گمانی در یقین خواهد فتاد
این سخن آخر نشد ناصر هنوز و زین سخن
حسرتی در اولین و آخرین خواهد فتاد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از صبا گر در سر زلف تو چین خواهد فتاد
دل که در هندوستان گم شد به چین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: اگر نسیم صبحگاهی بخواهد در لابهلای موهای تو چین بخورد، دل من که در هندوستان گم شده، به چین خواهد افتاد.
گر نسیم بینیازی خواهد از کویت وزید
آتشی در روزگار کفر و دین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: اگر نسیم بینیازی بخواهد از سمت تو بوزد، آتشی در دنیای کفر و ایمان خواهد افروخت.
گر خیالی از گل رویت فتد در صومعه
خار خاری در دل خلوت نشین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: اگر تصوری از زیبایی چهرهات در دل کسی بیفتد، حتی در جایی دور و خلوت، آن شخص دچار حسرت و غم خواهد شد.
تا بمالد روی خود بر خاک کویت آفتاب
هر سحر از بام گردون بر زمین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: هر روز صبح، آفتاب از بالای آسمان بر زمین خواهد تابید، تا اینکه صورت زیبای خود را بر خاک کوی تو بمالد.
تاختی اسب و نمودی رخ، دل من مات شد
من چه دانستم که بازی اینچنین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: وقتی سواری کردی و زیباییات را نشان دادی، قلب من دچار شگفتی و حیرت شد. من نمیدانستم که این بازی سرانجام به این شکل پیش خواهد رفت.
من یقین دانم که جز نام از میانت هیچ نیست
گر کمر بندی گمانی در یقین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: من به خوبی میدانم که تو به جز نامت هیچ چیزی نداری. اگر کسی بخواهد به یقین برسد، نمیتواند به گمانهایش تکیه کند.
این سخن آخر نشد ناصر هنوز و زین سخن
حسرتی در اولین و آخرین خواهد فتاد
هوش مصنوعی: این صحبت هنوز به پایان نرسیده و ناصر باید بداند که از این حرف حسرتی برای همه، از اولین تا آخرین، به جا خواهد ماند.

ناصر بخارایی