شمارهٔ ۱۶۱
چو باد گر ز سر کوی یار خواهم رفت
به سوی روضهٔ رضوان چه کار خواهم رفت
مرا ز روز شمار ای فقیه کم ترسان
که من به دیر مغان بیشمار خواهم رفت
شراب خوردم و پوشیده میروم در شهر
اگر تو منع کنی آشکار خواهم رفت
به روز مرگم اگر در کنار خاک نهند
ز گریه خون دل اندر کنار خواهم رفت
به داغ هجر اگر از دیار دوست روم
همان شکسته دل و دوستدار خواهم رفت
جواب طعنهٔ اغیار اگر ز من پرسی
همین بس است که در عشقِ یار خواهم رفت
چنان ز عشق تو اندر غبار دل ماندم
که همچو آینه زیر غبار خواهم رفت
بساز چارهٔ کارم که رفت کار از دست
وگر ملول شوی من ز کار خواهم رفت
ز سوز مهر تو ناصر بسوخت چون منصور
چو سرّ عشق تو گفتم به دار خواهم رفت
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو باد گر ز سر کوی یار خواهم رفت
به سوی روضهٔ رضوان چه کار خواهم رفت
هوش مصنوعی: اگر از سر کوی محبوب بگذرم، به سمت باغ بهشت خواهم رفت و هیچ کاری نخواهم داشت.
مرا ز روز شمار ای فقیه کم ترسان
که من به دیر مغان بیشمار خواهم رفت
هوش مصنوعی: ای فقیه، از روز شمار و حساب من نترسان، چون من قصد دارم به میخانهها بروم و از آنجا لذت ببرم.
شراب خوردم و پوشیده میروم در شهر
اگر تو منع کنی آشکار خواهم رفت
هوش مصنوعی: من شراب نوشیدهام و در شهر به طور پنهانی میگردم. اگر تو مانع شوی، بیپروا به وضوح ظاهر خواهم شد.
به روز مرگم اگر در کنار خاک نهند
ز گریه خون دل اندر کنار خواهم رفت
هوش مصنوعی: اگر روز مرگم در کنار خاک دفن شوم، از شدت گریه و اندوه، خون دل میریزم و به خاطر این درد داخل خاک خواهم رفت.
به داغ هجر اگر از دیار دوست روم
همان شکسته دل و دوستدار خواهم رفت
هوش مصنوعی: اگر به خاطر دوری از محبوب به دیار او بروم، باز هم با دلی شکسته و عشقی در دل خواهم رفت.
جواب طعنهٔ اغیار اگر ز من پرسی
همین بس است که در عشقِ یار خواهم رفت
هوش مصنوعی: اگر از من بپرسی که به انتقادهای دیگران چه جوابی میدهم، میگویم که تنها کافی است بدانند که من در عشق معشوق خود حرکت خواهم کرد و به آن ادامه میدهم.
چنان ز عشق تو اندر غبار دل ماندم
که همچو آینه زیر غبار خواهم رفت
هوش مصنوعی: به دلیل عشق تو، در دل خود به قدری غرق شدم که مانند آینهای که زیر غبار پنهان شده، به زودی محو و ناپدید خواهم شد.
بساز چارهٔ کارم که رفت کار از دست
وگر ملول شوی من ز کار خواهم رفت
هوش مصنوعی: کمکی کن تا مشکلاتم حل شود، چرا که اوضاع بر من سخت شده و اگر تو ناامید شوی، من از تلاش کردن دست برمیدارم.
ز سوز مهر تو ناصر بسوخت چون منصور
چو سرّ عشق تو گفتم به دار خواهم رفت
هوش مصنوعی: از شدت عشق تو، ناصر مانند منصور سوخته شده است. وقتی که راز عشق تو را فاش کردم، احساس میکنم که به خاطر آن، باید به دار آویخته شوم.