گنجور

شمارهٔ ۱۴۶

بیش از این‌ام سر این خاطر شیدائی نیست
طاقت این دل شوریدهٔ سودائی نیست
هر زمان از غم عشقم المی پیش آید
که از او فایده جز حاصل رسوائی نیست
سایه‌ات بر سر هر بنده که افتاد، افتاد
دولت و بخت به بازوی توانائی نیست
مهر با چهرهٔ خوب تو چه نسبت دارد
ماه رخسار تو تنها رو و هر جائی نیست
کنه اسرار تو عقلم نتواند دریافت
قصهٔ شوق تو در دفتر دانائی نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیش از این‌ام سر این خاطر شیدائی نیست
طاقت این دل شوریدهٔ سودائی نیست
هوش مصنوعی: دیگر نمی‌توانم بیشتر از این برای این احساس شیدایی خودم صبر کنم؛ زیرا این دل پرتب و تاب من دیگر توان تحمل ندارد.
هر زمان از غم عشقم المی پیش آید
که از او فایده جز حاصل رسوائی نیست
هوش مصنوعی: هر بار که از غم عشق به یاد او می‌افتم، حس می‌کنم که تنها نتیجه‌اش رسوایی و عذاب است و چیزی جز این به دست نمی‌آورم.
سایه‌ات بر سر هر بنده که افتاد، افتاد
دولت و بخت به بازوی توانائی نیست
هوش مصنوعی: وقتی سایه‌ات بر سر هر کسی بیفتد، خوشبختی و موفقیت به او روی می‌آورد و دیگر نیازی به قدرت و توانایی‌های بزرگ نیست.
مهر با چهرهٔ خوب تو چه نسبت دارد
ماه رخسار تو تنها رو و هر جائی نیست
هوش مصنوعی: محبت و زیبایی که تو داری قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نیست. چهرهٔ تو به قدری زیباست که هیچ شباهتی به ماه ندارد و زیبایی‌ات منحصر به فرد است.
کنه اسرار تو عقلم نتواند دریافت
قصهٔ شوق تو در دفتر دانائی نیست
هوش مصنوعی: عقل من نمی‌تواند رازهای عاشقانه‌ات را درک کند و داستان عشق تو در دایره‌ی دانش من نیست.