گنجور

شمارهٔ ۱۳۷

نبود ز پند فایده آن را که هوش نیست
با من زبان مشو که مرا با تو گوش نیست
بلبل مکن نفیر که پروانه را ز عشق
می‌سوزد اندرون و زبان خروش نیست
عاشق مگوی مُدّعی‌ئی را که پیش او
از سوی یار نیش مساوی نوش نیست
دیگ امید شاید اگر سرد و خام شد
آن را که خون ز آتش سودا به جوش نیست
دیریست تا ز پردهٔ تقوی برون شدم
بشنو حکایتی که در او روی‌پوش نیست
زاهد مکن به روی ترش منع میکده
کان می فروش همچو تو سرکه فروش نیست
ناصر گر از سؤال وصالش شدی خموش
اشک تو سائلی‌ست که هرگز خموش نیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نبود ز پند فایده آن را که هوش نیست
با من زبان مشو که مرا با تو گوش نیست
هوش مصنوعی: فایده‌ای از نصیحت و پند وجود ندارد، چون من توان درک آن را ندارم. با من صحبت نکن، چون جایی برای شنیدن حرف‌های تو در من وجود ندارد.
بلبل مکن نفیر که پروانه را ز عشق
می‌سوزد اندرون و زبان خروش نیست
هوش مصنوعی: بلبل، ناله و فریاد نزن، چرا که پروانه به خاطر عشق در درونش می‌سوزد و نمی‌تواند صدایی از خود درآورد.
عاشق مگوی مُدّعی‌ئی را که پیش او
از سوی یار نیش مساوی نوش نیست
هوش مصنوعی: عاشق به کسی که ادعای عشق دارد نگو که در حضور او، برخورد با محبوب، تلخی و شیرینی ندارد.
دیگ امید شاید اگر سرد و خام شد
آن را که خون ز آتش سودا به جوش نیست
هوش مصنوعی: امید به خودی خود ممکن است روزی از بین برود و در حالت یأس و ناامیدی قرار بگیرد، اما کسی که از شوق و عشق و داغ دلش هنوز در حال جستجو و تلاش است، هرگز تسلیم نخواهد شد و همچنان بر آتش آرزوهای خود پافشاری می‌کند.
دیریست تا ز پردهٔ تقوی برون شدم
بشنو حکایتی که در او روی‌پوش نیست
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که از پوشش تقوا بیرون آمده‌ام. حالا داستانی را برایت تعریف می‌کنم که در آن هیچ پرده‌پوشی وجود ندارد.
زاهد مکن به روی ترش منع میکده
کان می فروش همچو تو سرکه فروش نیست
هوش مصنوعی: ای زاهد، با روی ترش از میخانه منع نکن، زیرا که فروشنده‌ی شراب مانند تو، فقط سرکه نمی‌فروشد.
ناصر گر از سؤال وصالش شدی خموش
اشک تو سائلی‌ست که هرگز خموش نیست
هوش مصنوعی: اگر ناصر به خاطر پرسش درباره وصال محبوبش ساکت مانده باشد، باید بداند که اشک‌های او خود نشانه‌ای از درخواستی هستند که هیچ‌گاه ساکت نمی‌شوند.