گنجور

شمارهٔ ۴۳ - در مدح خواجه خلیل

ای رفته و باز آمده از ارض مقدس
در حفظ خداوند تعالی و تقدس
ای خواچهٔ دریا دل و خورشید عطائی
کز رأی تو شد عرصهٔ آفاق مشمس
نام تو خلیل است و شود آتش نمرود
از خلُق تو ریحان و گل و لاله و نرگس
روی زمی از فرط سخای تو محدب
پشت فلک از بار عطای تو مقوس
با سرعت عزم تو برابر نشود خصم
با باد صبا لاف دلیری نزند خس
در شرح ثنای تو بود عاقله الکن
در وصف کمال تو شود ناطقه اخرس
ای کنگرهٔ قدر تو چرخی که حضیضش
از علو دهد اوج به نُه طاق مقرنس
هر چند که ابرام بود باز نمایم
جز پیش کسان درد دل خود نبرد کس
گر کس به تأمل نگرد هست هنر عیب
آری چه عجب آفت سر شد پر کرکس
از نور چو اجرام بود زینت ناصر
آن به که نباشد به لباسات ملبس
آئینه که از آب و هوا زنگ بر آرد
او را نمد جام به از جامهٔ اطلس
ارکان مربع چو صلیب است جهان را
زنهار مکن تکیه برین دیر مسدس
انفاس تو آن داد که از قوت ترکیب
یکران سخن شد به زمان تو مجنس
احسان تو باید که بدین قطعه توان یافت
تحسین من از جملهٔ ارواح مقدس
فریاد رهی گر چه رسیده‌ست به هر جای
لطفی کن و اینجا تو به فریاد رهی رس
امروز که از ساده دلی بر ورق سبز
روی چمن آورد خط از چتر مطوس
باغ طرب و عیش تو با برگ و نوا باد
الطایر ما صوت و الصبح تنفس

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای رفته و باز آمده از ارض مقدس
در حفظ خداوند تعالی و تقدس
هوش مصنوعی: ای کسی که از سرزمین مقدس رفته‌ای و دوباره بازگشته‌ای، در پناه و حفاظت خدای بزرگ و مقدس هستی.
ای خواچهٔ دریا دل و خورشید عطائی
کز رأی تو شد عرصهٔ آفاق مشمس
هوش مصنوعی: ای دل دریایی و ای خورشید بخشنده، که به خاطر نظر و رأی تو، همه جا روشن و نورانی شده است.
نام تو خلیل است و شود آتش نمرود
از خلُق تو ریحان و گل و لاله و نرگس
هوش مصنوعی: نام تو خلیل است و آتش نمرود به خاطر صفات تو به ریحان و گل و لاله و نرگس تبدیل می‌شود.
روی زمی از فرط سخای تو محدب
پشت فلک از بار عطای تو مقوس
هوش مصنوعی: از بزرگی و سخاوت تو، زمین پر از نعمت است و آسمان به خاطر عطای تو، به شکل قوس در آمده است.
با سرعت عزم تو برابر نشود خصم
با باد صبا لاف دلیری نزند خس
هوش مصنوعی: با سرعتی که تو در حرکت داری، هیچ دشمنی نمی‌تواند برابرت بیاید. حتی باد صبا هم جرأت نمی‌کند به ناز و لاف دلیری از خود نشان دهد.
در شرح ثنای تو بود عاقله الکن
در وصف کمال تو شود ناطقه اخرس
هوش مصنوعی: در توصیف زیبایی‌ها و کمالات تو، افراد دانا و فرهیخته نیز زبانشان بند می‌آید و نمی‌توانند به درستی بیان کنند.
ای کنگرهٔ قدر تو چرخی که حضیضش
از علو دهد اوج به نُه طاق مقرنس
هوش مصنوعی: ای کنگرهٔ تو، ویژگی‌ات چنان است که پایین‌ترین نقطه‌ات به بالاترین قسمت‌ها اوج می‌دهد و به زیبایی در نه طاق و مقرنس خودنمایی می‌کند.
هر چند که ابرام بود باز نمایم
جز پیش کسان درد دل خود نبرد کس
هوش مصنوعی: هر چند که خودم سختی‌ها و مشکلات زیادی دارم، اما فقط به خاطر دیگران نمی‌توانم از احساسات واقعی‌ام صحبت کنم و دردهایم را بیان کنم.
گر کس به تأمل نگرد هست هنر عیب
آری چه عجب آفت سر شد پر کرکس
هوش مصنوعی: اگر کسی بدون دقت و تأمل به چیزی نگاه کند، جای تعجب نیست که هنر را به عیب تعبیر کند. چه اینکه بلای سر انسان به مانند حملهٔ کفتارها است.
از نور چو اجرام بود زینت ناصر
آن به که نباشد به لباسات ملبس
هوش مصنوعی: نور و زیبایی اجرام آسمانی به مانند زینتی برای ناصر است و این زیبایی بهتر از آن است که به لباس‌های معمولی و ظاهری دنیایی متصف شود.
آئینه که از آب و هوا زنگ بر آرد
او را نمد جام به از جامهٔ اطلس
هوش مصنوعی: آئینه‌ای که به خاطر رطوبت و تغییرات جوی دچار زنگ‌زدگی می‌شود، بهتر است به چرخی که از پارچهٔ نازک ساخته شده است، فکر کرد.
ارکان مربع چو صلیب است جهان را
زنهار مکن تکیه برین دیر مسدس
هوش مصنوعی: جهان را مثل یک مربع بدان که ارکان آن مانند صلیب است. پس مراقب باش که به این بنیاد نامطمئن تکیه نکنی.
انفاس تو آن داد که از قوت ترکیب
یکران سخن شد به زمان تو مجنس
هوش مصنوعی: نفس‌های تو، آن‌قدر قوت داشت که به واسطه ترکیب و پیوندشان، در زمان تو کلامی تازه و قابل توجه به وجود آمد.
احسان تو باید که بدین قطعه توان یافت
تحسین من از جملهٔ ارواح مقدس
هوش مصنوعی: نیکوکاری تو باید به گونه‌ای باشد که من بتوانم از جمله روح‌های مقدس تو را ستایش کنم.
فریاد رهی گر چه رسیده‌ست به هر جای
لطفی کن و اینجا تو به فریاد رهی رس
هوش مصنوعی: اگر صدای فریاد من به هر جایی رسیده، لطفی کن و به من کمک کن.
امروز که از ساده دلی بر ورق سبز
روی چمن آورد خط از چتر مطوس
هوش مصنوعی: امروز به خاطر سادگی و بی‌خبری، بر روی چمن سبز، خطی کشیده شده که نشان‌دهنده باز شدن چتر است.
باغ طرب و عیش تو با برگ و نوا باد
الطایر ما صوت و الصبح تنفس
هوش مصنوعی: باغ خوشی و شادی تو با زیبایی‌های طبیعی پر شده است و پرنده‌ها آواز می‌خوانند و صبح نیز هوای تازه‌ای می‌وزد.