شمارهٔ ۲۷ - در مدح یکی از بزرگان و خواجگان و درخواست عبا
لطافت تو به آب خضر بقا بخشد
عبارت تو به در ثمین بها بخشد
صبا ز کوی تو از ضعف جان نخواهد برد
مگر که بوی خوشت قوت صبا بخشد
به چین زلف تو زد لاف مشک چین و خطاست
که چین زلف تو با مشک چین خطا بخشد
چه کم شود ز مسیحای لعل جان بخشت
به پرسشی اگر این درد را دوا پرسد
مراد ما توئی و در تو هیچکس نرسید
مگر خدایتعالی مراد ما بخشد
به سعی کس نشود هیچ وقت خوش حاصل
مگر که وقت خوشی بنده را خدا بخشد
بلاست آن قد و بالا و منتی است عظیم
به دوستان خود آن دوست گر بلا بخشد
کسی که بت بودش کعبه و ردا ز نار
زلال زمزم خم مر او را صفا بخشد
وفای صحبت نی را همیشه دارم گوش
که او نوای من رند بینوا بخشد
به مدح خواچه روم آنکه جوهر مدحش
مفرح است و قوی قوت قوا بخشد
ضیای دولت و دین آنکه رأی روشن او
به ماه نور دهد، مهر را ضیا بخشد
چو مهر طلعت او ماه را فروغ دهد
چو بحر بخشش او ابر را عطا بخشد
طبیب حاذق جودش به قوت قانون
علیل عارضهٔ آز را شفا بخشد
چو کلک مستوی قامتش کشد حرفی
به خط منحنی چرخ استوا بخشد
به دیدهٔ شفقت گر نظر به فقر کند
خواص همت او فقر را غنا بخشد
زهی کریم که الطاف تو به باد خزان
مزاج روح دهد، طبع کیمیا بخشد
اگر به حال ضعیفان گذر کند رایت
همه مآثر خورشید با سها بخشد
اگر نفاذ تو فتوی دهد به جر خواص
به کاه خاصیت و فعل کهربا بخشد
فلک غبار درت را به چشم دشمن و دوست
خواص نیل دهد، حکم توتیا بخشد
ترشح قلمت کز قریحهٔ صافیست
برای نشو به طوبی نم نما بخشد
کف کفیل تو ملک هزار سلطان را
چو دست جود گشاید به یک گدا بخشد
گدای مطبخ تو با مگس دهد عنقا
غلام سایس تو پیل پشه را بخشد
هنر پناها کز لفظ گوهر آموزت
به کوه قوت نطقیه از صدا بخشد
در آن مبین که در این شعر هست غث و سمین
که گاه باغ اگر گل دهد گیا بخشد
در این چنین سر وقتی که زرگر تقدیر
به باد صبح ز زر برگ گنجها بخشد
هوا چو سرد شود بحر از سماحت کف
ز ابر آستر اطلس سما بخشد
محب آل عبایم برای دفع البرد
زمانه شاید اگر بنده را عبا بخشد
زمانه کیست بفرمای تا عنایت تو
ز جامه خانهٔ جود خودم قبا بخشد
ترا بقای ابد باد و در دعا گویند
که کردگار ترا تا ابد بقا بخشد
شمارهٔ ۲۶ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: اگر نقاب شب از روی مه براندازدشمارهٔ ۲۸ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: ماه روز افزون من چون مهر خنجر میکشد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لطافت تو به آب خضر بقا بخشد
عبارت تو به در ثمین بها بخشد
هوش مصنوعی: لطافت تو به آب خضر، زندهگی جاویدان میدهد و سخنان تو به درهای با ارزش، ارزشی مضاعف میبخشد.
صبا ز کوی تو از ضعف جان نخواهد برد
مگر که بوی خوشت قوت صبا بخشد
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به خاطر ضعف جانم از کوی تو دور نخواهد شد مگر اینکه بوی خوش تو به آن نیرو و قوتی بدهد.
به چین زلف تو زد لاف مشک چین و خطاست
که چین زلف تو با مشک چین خطا بخشد
هوش مصنوعی: زلفهای تو به قدری زیبا و دلربا هستند که هیچ بویی یا زیبایی دیگری نمیتواند با آنها مقایسه شود. این زیبایی چنان منحصر به فرد است که واقعا نمیتوان از آن به سادگی گذشت.
چه کم شود ز مسیحای لعل جان بخشت
به پرسشی اگر این درد را دوا پرسد
هوش مصنوعی: اگر کسی با سوالی از مسیحای جانبخش هم کمک بگیرد، آیا درد او کم میشود؟
مراد ما توئی و در تو هیچکس نرسید
مگر خدایتعالی مراد ما بخشد
هوش مصنوعی: مقصود و آرزوی ما تنها تو هستی و هیچکس به تو نمیرسد مگر خداوند قادر. امیدواریم که خداوند آرزوی ما را برآورده کند.
به سعی کس نشود هیچ وقت خوش حاصل
مگر که وقت خوشی بنده را خدا بخشد
هوش مصنوعی: هیچگاه نمیتوان به دست آوردن چیزهای خوب را فقط با تلاش فردی تضمین کرد، مگر اینکه خداوند در زمان خوشی، به فرد توفیق دهد.
بلاست آن قد و بالا و منتی است عظیم
به دوستان خود آن دوست گر بلا بخشد
هوش مصنوعی: دوستی که قد و قامت زیبایی دارد و بر ما لطف و بزرگی میکند، اگر بخواهد بر دوستانش مشکل و سختی بیاورد، این کار او بزرگ و باارزش است.
کسی که بت بودش کعبه و ردا ز نار
زلال زمزم خم مر او را صفا بخشد
هوش مصنوعی: کسی که روزگاری بت بود و کعبه، حالا از آتش پاک و زلالی همچون آب زمزم، صفا و طهارت میگیرد.
وفای صحبت نی را همیشه دارم گوش
که او نوای من رند بینوا بخشد
هوش مصنوعی: من همیشه به حرفهای نی گوش میدهم، چون او میتواند به من که بینوا هستم، صدایی زیبا و دلنشین ببخشد.
به مدح خواچه روم آنکه جوهر مدحش
مفرح است و قوی قوت قوا بخشد
هوش مصنوعی: در ستایش کسی میروم که صفتهای خوبش شاداب و قوی است و قدرت را به دیگران میبخشد.
ضیای دولت و دین آنکه رأی روشن او
به ماه نور دهد، مهر را ضیا بخشد
هوش مصنوعی: نور و روشنی دولت و دین تنها از کسی میدرخشد که نظر روشنی داشته باشد و بتواند به مانند ماه تأثیرگذار باشد و حتی به خورشید نیز روشنی ببخشد.
چو مهر طلعت او ماه را فروغ دهد
چو بحر بخشش او ابر را عطا بخشد
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنشین او مانند خورشید، ماه را روشن میکند و مانند دریا، بخششها و نعمتهای او به ابرها سرازیر میشود.
طبیب حاذق جودش به قوت قانون
علیل عارضهٔ آز را شفا بخشد
هوش مصنوعی: پزشک ماهر با بخشندگیاش میتواند به قوت قانون، بیماری ناشی از آزمایش و امتحان را درمان کند.
چو کلک مستوی قامتش کشد حرفی
به خط منحنی چرخ استوا بخشد
هوش مصنوعی: وقتی که قلمی که به صورت مستقیم و راست کشیده میشود، چیزی را بنویسد، آن نوشته شکل و حالت منحنی دارد و به مانند دایرهای که به خط استوا مربوط میشود، زیبایی خاصی به کار میبخشد.
به دیدهٔ شفقت گر نظر به فقر کند
خواص همت او فقر را غنا بخشد
هوش مصنوعی: اگر افراد با نگاه مهربانی به فقرا بنگرند، توانایی و ارادهٔ آنها میتواند فقر را به ثروت تبدیل کند.
زهی کریم که الطاف تو به باد خزان
مزاج روح دهد، طبع کیمیا بخشد
هوش مصنوعی: آفرین بر مهربانی تو که بخششهایت، روح را در فصل خزان زنده میکند و به آن خواص گرانبهایی میبخشد.
اگر به حال ضعیفان گذر کند رایت
همه مآثر خورشید با سها بخشد
هوش مصنوعی: اگر پرچم افتخار بر سر ضعفا برافراشته شود، همهٔ شگفتیهای خورشید را میتواند به ستارهٔ سها ارزانی دارد.
اگر نفاذ تو فتوی دهد به جر خواص
به کاه خاصیت و فعل کهربا بخشد
هوش مصنوعی: اگر قدرت تو اجازه دهد، به جز گروه خاصی، میتوانی خواص و اثراتی شگفتانگیز را به چیزهای ساده و بیاهمیت بدهی.
فلک غبار درت را به چشم دشمن و دوست
خواص نیل دهد، حکم توتیا بخشد
هوش مصنوعی: آسمان گرد و غبار در خانهات را به چشم دشمن و دوست میزند و به تو قدرتی چون توتیا میدهد.
ترشح قلمت کز قریحهٔ صافیست
برای نشو به طوبی نم نما بخشد
هوش مصنوعی: انگار که قلم تو به خاطر نبوغ و فکر پاکت، برای رشد و پیدایش، میوهای از درخت طوبی را نشان میدهد.
کف کفیل تو ملک هزار سلطان را
چو دست جود گشاید به یک گدا بخشد
هوش مصنوعی: دست توانگر تو مانند دستان هزاران پادشاه است؛ هنگامی که دست generosity تو به روی یک گدا باز میشود، او را به نعمتهای فراوانی مینوازی.
گدای مطبخ تو با مگس دهد عنقا
غلام سایس تو پیل پشه را بخشد
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر کشیده است که حتی خدمتکاران ساده و بیپناه در حضور تو (مطبخ تو) به مقامهای بلند و ارزشمندی دست پیدا میکنند. به طوری که مگسها (موجودات بیاهمیت) تحت سرپرستی او، به عنقا (پرندهای افسانهای و نادر) تبدیل میشوند و در عوض، غلام و خدمتکار تو به پشهها (موجودات کوچکی) تقدیم میشوند. این تصویر نشاندهندهی بزرگی و اهمیت مقام و تاثیر تو بر دیگران است.
هنر پناها کز لفظ گوهر آموزت
به کوه قوت نطقیه از صدا بخشد
هوش مصنوعی: هنر به تو یاد میدهد که از کلمات ارزشمند بیاموزی و از نیروی صدای خود به قدرتمندی دست یابی.
در آن مبین که در این شعر هست غث و سمین
که گاه باغ اگر گل دهد گیا بخشد
هوش مصنوعی: در این شعر به وضوح نشان داده شده که گاهی در طبیعت نیز هم چیزهای بیارزش و زباله وجود دارد و هم چیزهای ارزشمند. به عنوان مثال، باغی که گل میدهد خود نشانهای از زیبایی و باروری است، اما در عین حال ممکن است علف هرز یا چیزهای نامناسبی نیز در آن وجود داشته باشد.
در این چنین سر وقتی که زرگر تقدیر
به باد صبح ز زر برگ گنجها بخشد
هوش مصنوعی: در این زمان که روز به صبح میرسد و سرنوشت مثل زرگری گنجها را به باد میدهد و تقسیم میکند، انسانها میتوانند از معانی و ثروتهای پنهان بهرهمند شوند.
هوا چو سرد شود بحر از سماحت کف
ز ابر آستر اطلس سما بخشد
هوش مصنوعی: وقتی هوا سرد میشود، دریا با بزرگواری و لطفش از ابرها پوشش نرم و لطیف خود را به ما میدهد.
محب آل عبایم برای دفع البرد
زمانه شاید اگر بنده را عبا بخشد
هوش مصنوعی: من از محبین اهل بیت هستم و امیدوارم که برای مقابله با مشکلات زمان، بنده را مورد لطف خود قرار دهد.
زمانه کیست بفرمای تا عنایت تو
ز جامه خانهٔ جود خودم قبا بخشد
هوش مصنوعی: زمانه را بفرمای تا از بخشش تو، جامهای از نعمت و لطف خود بر من بپوشاند.
ترا بقای ابد باد و در دعا گویند
که کردگار ترا تا ابد بقا بخشد
هوش مصنوعی: برای تو آرزوی جاودانگی دارم و در دعا میگویند که آفریدگار تو را برای همیشه زنده نگه دارد.

ناصر بخارایی