شمارهٔ ۲۳ - در موعظه و بی اعتباری دنیا
ایزد اساس قصر بقا بر فنا نهاد
بنیاد خاک بر سر باد هوا نهاد
ما را چو دانه خرد کند آسیای چرخ
کو معنی دقیق در این آسیا نهاد
کرد از وجود قافله سوی عدم روان
آن گه زمام جمله به دست قضا نهاد
دیوانه کرد نفس و هوا را قضای او
دل را چو شیشه در کف نفس و هوا نهاد
هر دل که تیره بود بزد نفس بر زمین
هر پاره زیر دامن کوه جفا نهاد
وان دل که روشن است در آید هوای عشق
از دست نفس برد و به دست هوا نهاد
با اصبعین قدرت او هر طرف که خواست
گاهی به درد خواند و گهی بر دوا نهاد
خاصیت است عشق در انسان ز کردگار
مانند جذب کاه که در کهربا نهاد
هر آدمی ندارد از این خاصیت خبر
صانع کجا شکر به نی بوریا نهاد
فرعون را به میل شقاوت کشید نیل
آن رهبری که د رکف موسی عصا نهاد
مردم به روی خاک لگدکوب انجماند
الا کسی که بر سر اجرام پا نهاد
او نیز که در خطر است از قبول و رد
بر دل چه داغها ست کز آن ابتدا نهاد
هر کس که از عدم بنهد پای در وجود
خونش به گردن است که سر در بلا نهاد
هر کس به کار و بار جهان التفات کرد
خود را به قصد در دهن اژدها نهاد
وین نام و ننگ خلق صدائی ست از سپهر
ابله کسی که گوش به سوی صدا نهاد
مرد خدا به دنیی و عقبی نظر نکرد
حیوان بود که چشم بر آب و گیا نهاد
هر رنگ و بوی در دو جهان راه و رهزنی ست
شرط است روی در قدم رهنما نهاد
آن کس نجات یافت ز دزدان راهزن
کو رخت دل به زاویهٔ انزوا نهاد
خیاط صنع دوخت ز چرخ و زمین قبا
مائیم همچو حشو که اندر قبا نهاد
ناصر متاع دهر نشد پای بند تو
زنجیر بر صبا نتوان از هبا نهاد
از حق بخواه دولت دنیا و آخرت
کان دید دولتی که نظر بر رضا نهاد
شمارهٔ ۲۲ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: خدای خواست که بدهد جهانیان را دادشمارهٔ ۲۴ - در مدح مجدالدین صدر: میزند خوش نفس باد صبا جان دارد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایزد اساس قصر بقا بر فنا نهاد
بنیاد خاک بر سر باد هوا نهاد
هوش مصنوعی: خداوند پایهگذار زندگی جاویدان را بر اساس فنا قرار داد و بنای آن را بر خاک و زیر تأثیر بادها گذاشت.
ما را چو دانه خرد کند آسیای چرخ
کو معنی دقیق در این آسیا نهاد
هوش مصنوعی: ما را مانند دانهای در آسیاب زندگی خرد میکند چرخ روزگار، پس بدان که این آسیاب چه معنای دقیقی دارد.
کرد از وجود قافله سوی عدم روان
آن گه زمام جمله به دست قضا نهاد
هوش مصنوعی: او از وجود قافله به سوی نیستی حرکت کرد و سپس رهبری همه را به دست قضا سپرد.
دیوانه کرد نفس و هوا را قضای او
دل را چو شیشه در کف نفس و هوا نهاد
هوش مصنوعی: عشق و آرزو، دل را همچون شیشهای در دستان نفس و خواستهها قرار داده و به شدت آن را تحت تأثیر قرار دادهاند. دیوانگی و اشتیاق، باعث شدهاند که انسان نتواند از آنها رهایی یابد.
هر دل که تیره بود بزد نفس بر زمین
هر پاره زیر دامن کوه جفا نهاد
هوش مصنوعی: هر دلی که تاریک و غمگین باشد، بر زمین افتاده و در زیر دامن کوههای سختی و زجر، ناپدید میشود.
وان دل که روشن است در آید هوای عشق
از دست نفس برد و به دست هوا نهاد
هوش مصنوعی: دل روشن، نشانهای از عشق واقعی است که نمیتواند تحت تأثیر خواستههای نفس قرار گیرد. این دل باید عشق را در دست گرفته و از خواستههای مادی دور شود تا به حالت ایدهآل خود برسد.
با اصبعین قدرت او هر طرف که خواست
گاهی به درد خواند و گهی بر دوا نهاد
هوش مصنوعی: با دو انگشت قدرت او، هر زمانی که بخواهد، گاهی چیزی را به شدت درد تبدیل میکند و گاهی دیگر، به دوای شفابخش تبدیل مینماید.
خاصیت است عشق در انسان ز کردگار
مانند جذب کاه که در کهربا نهاد
هوش مصنوعی: عشق در وجود انسان تاثیر خاصی دارد که مانند نیرویی است که کاه را به خود جذب میکند وقتی در کنار کهربا قرار میگیرد. این نشان دهنده قدرت و جذابیت عشق است.
هر آدمی ندارد از این خاصیت خبر
صانع کجا شکر به نی بوریا نهاد
هوش مصنوعی: هر انسانی از این ویژگی آگاه نیست که خالق به کجا شکر را در نیبوریا قرار داده است.
فرعون را به میل شقاوت کشید نیل
آن رهبری که د رکف موسی عصا نهاد
هوش مصنوعی: نهر نیل فرعون را به سمت شقاوت و بدی سوق داد، آن رهبری که عصای خود را در دست موسی گذاشت.
مردم به روی خاک لگدکوب انجماند
الا کسی که بر سر اجرام پا نهاد
هوش مصنوعی: مردم در زندگی خاکی خود، مانند خاک زیر پا به شدت تحت فشار و عذاب هستند، جز افرادی که مانند ستارهها بر مراتب بلندتر و بالاتر از آن فعالیت میکنند و به کمال میرسند.
او نیز که در خطر است از قبول و رد
بر دل چه داغها ست کز آن ابتدا نهاد
هوش مصنوعی: کسی که خود نیز در معرض خطر قرار دارد، باید با دلش کنار بیاید که چه دردهای زیادی به خاطر شروع این موضوع متحمل شده است.
هر کس که از عدم بنهد پای در وجود
خونش به گردن است که سر در بلا نهاد
هوش مصنوعی: هر کسی که از عدم و وجود به زندگی پایی بگذارد، مسئولیت مشکلات و سختیهایی که به چهرهاش میزند را بر عهده دارد.
هر کس به کار و بار جهان التفات کرد
خود را به قصد در دهن اژدها نهاد
هوش مصنوعی: هر کسی که به امور دنیوی و مسائل زندگی توجه کند، خود را در خطر و چالشهای بزرگ قرار میدهد.
وین نام و ننگ خلق صدائی ست از سپهر
ابله کسی که گوش به سوی صدا نهاد
هوش مصنوعی: این نام و ننگ مردم، صدایی است که از آسمان برمیخیزد، و تنها فرد نادانی به این صدا توجه میکند.
مرد خدا به دنیی و عقبی نظر نکرد
حیوان بود که چشم بر آب و گیا نهاد
هوش مصنوعی: مردی که به خدا ایمان دارد، به دنیا و آخرت توجه نکرد. او مانند حیوانی بود که فقط به آب و گیاه نگاه میکرد و به چیزهای دیگر اهمیت نمیداد.
هر رنگ و بوی در دو جهان راه و رهزنی ست
شرط است روی در قدم رهنما نهاد
هوش مصنوعی: در هر دو دنیا، تمام زیباییها و جذابیتها میتواند ما را به سمت گمراهی بکشاند. لذا لازم است که در مسیر زندگی، به دلیلی روشن و هدایتگر نگاه کنیم تا درست و بهجا قدم برداریم.
آن کس نجات یافت ز دزدان راهزن
کو رخت دل به زاویهٔ انزوا نهاد
هوش مصنوعی: کسی که از دست دزدان و راهزنان نجات پیدا کرده است، آن فردی است که دل خود را به گوشهای از انزوا و دوری از هیاهو سپرده است.
خیاط صنع دوخت ز چرخ و زمین قبا
مائیم همچو حشو که اندر قبا نهاد
هوش مصنوعی: ما مانند پارچهای هستیم که خیاط از دوخت و برش و زمین به ما شکل میدهد و در این قبا، ما تنها نقش حشو را داریم.
ناصر متاع دهر نشد پای بند تو
زنجیر بر صبا نتوان از هبا نهاد
هوش مصنوعی: ناصر، دنیای پر از نازو نعمت و زیباییها نمیتواند تو را به خود وابسته کند، چون نمیتوان به وزش نسیم، زنجیری بست.
از حق بخواه دولت دنیا و آخرت
کان دید دولتی که نظر بر رضا نهاد
هوش مصنوعی: از خدا بخواه که به تو سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت عطا کند، زیرا سعادت حقیقی در رضایت او نهفته است.

ناصر بخارایی