شمارهٔ ۲۴ - تماکو فروش
شوخ تماکو فروش هست سر تا پای غش
مارسانده بر لبش فریاد می سازد که کش
شمارهٔ ۲۳ - پا یکی: پا یکی امرد چلیم نقره یی بر کف رسیدشمارهٔ ۲۵ - درزی: از غم آن شوخ درزی جامه خود سوختم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شوخ تماکو فروش هست سر تا پای غش
مارسانده بر لبش فریاد می سازد که کش
هوش مصنوعی: در این شعر، شخصی را توصیف میکند که با لجاجت و شوخی در حال فروش تماک است. او به طرز خاصی خودش را به حالت انسانی غمگین و مظلوم نشان میدهد، در حالی که بر لبش فریادی از شادی و دعوت به خرید وجود دارد. این تضاد بین ظاهر و عمل او باعث جلب توجه میشود و نشاندهندهی بازیهای زبانی و رفتاری در هنر فروشندگی است.