گنجور

شمارهٔ ۲۳ - پا یکی

پا یکی امرد چلیم نقره یی بر کف رسید
آتش سودای او دود از دماغ او کشید
سوختم مانند تماکو چو نی بر لب نهاد
آتشم گل کرد و از خاکسترم سنبل دمید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پا یکی امرد چلیم نقره یی بر کف رسید
آتش سودای او دود از دماغ او کشید
هوش مصنوعی: یک جوان زیبا با پای نازک، سرش را به چلیپای نقره‌ای تزیین کرده بود و وقتی پایش به آتش عشقش رسید، دود آن عشق از بینی‌اش برخواسته بود.
سوختم مانند تماکو چو نی بر لب نهاد
آتشم گل کرد و از خاکسترم سنبل دمید
هوش مصنوعی: من به شدت دلم سوخته و مانند تمباکو که بر لب نی قرار گرفته، آتش‌ام شعله‌ور شده است. از خاکسترم، گلی سرسبز و خوشبو به وجود آمده است.