شمارهٔ ۱۱۷ - شلغم فروش
دلبر شلغم فروش خویش را دیدم ز دور
گفتمش از پا فتادم گفت ای شل غم مخور
شمارهٔ ۱۱۶ - کهنه روز: کهنه دوز امرد که او را صاحب ده ساختمشمارهٔ ۱۱۸ - نانکش: شوخ نانکش عاشقان خویش را خواند پدر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلبر شلغم فروش خویش را دیدم ز دور
گفتمش از پا فتادم گفت ای شل غم مخور
هوش مصنوعی: من از دور محبوب شلغمفروش خود را دیدم و به او گفتم که به خاطر او به زانو درآمدهام. او در پاسخ گفت: «ای شلغم، نگران نباش!»