شمارهٔ ۱۱۵ - کهنه روز
کهنه دوز امرد که دارد دایما کارش برار
هر که دید از دور او را گفت هست این کهنه کار
شمارهٔ ۱۱۴ - کپانی: از غم آن شوخ کپانی فغان دارم چو سنجشمارهٔ ۱۱۶ - کهنه روز: کهنه دوز امرد که او را صاحب ده ساختم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کهنه دوز امرد که دارد دایما کارش برار
هر که دید از دور او را گفت هست این کهنه کار
هوش مصنوعی: یک مرد کهنسال و بیخبر از زمان که همیشه مشغول کار است، وقتی از دور دیده میشود، به نظر میآید که همچنان مشغول کارهای همیشگیاش است و ظاهرش نشان میدهد که هنوز در حال فعالیت است.