شمارهٔ ۵۸
عید شد آمد به رقص از جوش می دستارها
ساغر خورشید گل کرد از سهر کهسارها
ساقیان کردند پای انداز خم دیدارها
روزه محمل بست و شد میخانه گلزارها
خلعت عیدی گرفت از رنگ می رخسارها
از هجوم نازنینان قصر شیرین گشت شهر
غیرت خورشید و ماه رشک پروین گشت شهر
پیش چشم باغبان دامان گلچین گشت شهر
بس که از خوبان گلگون پوش رنگین گشت شهر
می نهد صیاد بلبل دام در گلزارها
ماه نو کرد از خم ابروی خود ایجاد عید
در خروش آورد مکتب خانه ها را یاد عید
همچو طفلان ساختند ارواح را آزاد عید
مردگان را جان درآمد از مبارکباد عید
شور محشر شد عیان از صورت دیوارها
عیدگاه امروز شد از مقدم شه دلفریب
مسجد و محراب شد تا کعبه مقصد دل قریب
خانقه را داد زاهد زینت از بوی حبیب
بت پرستان هم بتان خویش را دادند ادیب
از نشاط عید شد تسبیح گو دستارها
سیدا برخیز از جا چست یکجا چون نسیم
می دهد جوش خلایق مژده از عیش قدیم
می توان چون سرو در صحن مصلا شد مقیم
شد بهشتی عیدگاه از خوبرویان ای کلیم
رفت بیرون از دل آئینه ها زنگارها
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عید شد آمد به رقص از جوش می دستارها
ساغر خورشید گل کرد از سهر کهسارها
هوش مصنوعی: عید فرامیرسد و مردم شاد و سرزنده در حال رقص و شادی هستند. در این روز خاص، به نظر میرسد که خورشید نیز با شکوه و زیبایی خاصی در حال درخشش است و گلها از زیبایی طبیعت در کوهها جوانه زدهاند.
ساقیان کردند پای انداز خم دیدارها
روزه محمل بست و شد میخانه گلزارها
هوش مصنوعی: صنعتگران جامهای شراب آماده کردند و برای ملاقاتها با هم قرار گذاشتند. روزی که در میان گلها و باغها جشن و سرور برپا شد.
خلعت عیدی گرفت از رنگ می رخسارها
هوش مصنوعی: در روز عید، چهرههای زیبا با رنگ و روحی شاداب و تازه شدهاند.
از هجوم نازنینان قصر شیرین گشت شهر
غیرت خورشید و ماه رشک پروین گشت شهر
هوش مصنوعی: با ورود محبوبان، شهر به مکانی زیبا و دلپذیر تبدیل شد و شکوه و افتخار آفتاب و ماه نیز به اندازهای رسید که به ستاره پروین حسادت کردند.
پیش چشم باغبان دامان گلچین گشت شهر
بس که از خوبان گلگون پوش رنگین گشت شهر
هوش مصنوعی: باغبان با دیدن گلها و زیباییهای شهر تحت تأثیر قرار گرفت و به خاطر حضور زیبایانی که مانند گلهای رنگی بودند، شهر بسیار رنگارنگ و زیبا شد.
می نهد صیاد بلبل دام در گلزارها
هوش مصنوعی: صیاد در باغها دام میگذارد تا بلبل را شکار کند.
ماه نو کرد از خم ابروی خود ایجاد عید
در خروش آورد مکتب خانه ها را یاد عید
هوش مصنوعی: ماه نو با نرمی و زیبایی ابروی خود، باعث شکوفایی و جشن و سرور در دلها شد و یادآور عید و شادی در مدرسهها گردید.
همچو طفلان ساختند ارواح را آزاد عید
مردگان را جان درآمد از مبارکباد عید
هوش مصنوعی: مانند کودکان، روحها را آزاد کردند و روز عید مردگان را جشن گرفتند که جان به خاطر این عید شاد و خوشحال شد.
شور محشر شد عیان از صورت دیوارها
هوش مصنوعی: شور و هیجان زیادی در فضا وجود داشت و همه چیز به وضوح نمایان بود.
عیدگاه امروز شد از مقدم شه دلفریب
مسجد و محراب شد تا کعبه مقصد دل قریب
هوش مصنوعی: امروز به خاطر ورود پادشاه دلربا، عیدگاهی برپا شده است. مسجد و محراب به کعبهای که آرمان دلهاست، تبدیل شدهاند.
خانقه را داد زاهد زینت از بوی حبیب
بت پرستان هم بتان خویش را دادند ادیب
هوش مصنوعی: زاهد به خانقاه زیبایی از عطر محبوب بخشید، اما بتپرستان نیز به ادیبان خود زیبایی خاصی را تقدیم کردند.
از نشاط عید شد تسبیح گو دستارها
هوش مصنوعی: از خوشحالی عید تسبیحها به حرکت درآمدند و دستارها به جنب و جوش افتادند.
سیدا برخیز از جا چست یکجا چون نسیم
می دهد جوش خلایق مژده از عیش قدیم
هوش مصنوعی: ای سید، از جایت برخیز و با نشاط بایست؛ چون نسیم، زندگی و نشاط را به مردم بشارت میدهد و یادآور لذتهای گذشته است.
می توان چون سرو در صحن مصلا شد مقیم
شد بهشتی عیدگاه از خوبرویان ای کلیم
هوش مصنوعی: میتوان مانند سرو در محل نماز برپا ماند و در روز عید بهشتی شد، در کنار معشوقانی که زیبا هستند، ای کلیم.
رفت بیرون از دل آئینه ها زنگارها
هوش مصنوعی: از دل آئینهها کدورتها و زنگارها خارج شد.