شمارهٔ ۵۷
اسیرم کرده جادویی جهان زو کافرستانی
خرابم کرده ظالم مشربی صحبت گریزانی
فریبم می دهد صیاد هوشی برق جولانی
ز من رم می کند آهو نگاهی آفت جانی
به وحشت آشنا چشمی فرنگی زاده مژگانی
بدن گلقند ترکیبی شکرآمیز گفتاری
کمند افگن پری زادی قوی بازو ستمگاری
بلاانگیز بالایی سمن آغوش رخساری
چمن گلبرگ اعضایی بهارانگیز رفتاری
به قامت رو موزونی به رخ شمع شبستانی
غزال دشت پیمایی بیابان گرد نخجیری
عداوت جوی بی رحمی ز سر تا پای تزویری
جبین از خشم پرچینی کمان از کینه پر تیری
غضب آلوده ابرویی به خون تر کرده شمشیری
کجا از دست این کافر امان یابد مسلمانی
سیه چشمی گل اندامی نظر عاشق خریداری
سراپا ناز مطلوبی به حسن خود گرفتاری
تماشا دوست محبوبی تجلی بخش دیداری
نگه دل برده معشوقی صفا آئینه کرداری
به شوخی فتنه دهری به ناز آشوب دورانی
به دوش افگنده می آیی پریشان کرده کاکل
مرا چون سیدا باشد به ره دست تهی از مل
تو را طبعی چو می خرم مرا احوال چون سنبل
من از دست تو مجنونی تو از فریاد من چون گل
تو داری یک قفس بلبل ادا چاک گریبانی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اسیرم کرده جادویی جهان زو کافرستانی
خرابم کرده ظالم مشربی صحبت گریزانی
هوش مصنوعی: من در دام جادویی از این جهان گرفتار شدهام، به طوری که این کافرستان مرا به ویرانی کشانده است. صحبتهای ظالمانه و گریزانی که از آنها دوری میکنم، بیشتر بر درد و رنج من میافزاید.
فریبم می دهد صیاد هوشی برق جولانی
ز من رم می کند آهو نگاهی آفت جانی
هوش مصنوعی: صیاد با هوشیاری و زبردستیاش مرا فریب میدهد، و به همین خاطر وقتی که به من نگاه میکند، آهو با نگاهی پر از ترس از من فرار میکند.
به وحشت آشنا چشمی فرنگی زاده مژگانی
هوش مصنوعی: چشمی که به وحشت عادت کرده، از مژگان فرنگیها نشانهای دارد.
بدن گلقند ترکیبی شکرآمیز گفتاری
کمند افگن پری زادی قوی بازو ستمگاری
هوش مصنوعی: بدن گلقند مانند یک ترکیب شیرین است که گویی در کلامش یک تله برای گرفتار کردن شنونده وجود دارد. او دختری زیبا و قوی است که به شدت بر دیگران سلطه دارد.
بلاانگیز بالایی سمن آغوش رخساری
چمن گلبرگ اعضایی بهارانگیز رفتاری
هوش مصنوعی: سایهسار درختان زیبا و گلها در آغوش طبیعت، حرکات دلربا و خوشایندی را به نمایش میگذارند که روح را شاداب میکند.
به قامت رو موزونی به رخ شمع شبستانی
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و تناسب اندام تو، چون شمعی در شب تاریک میدرخشی.
غزال دشت پیمایی بیابان گرد نخجیری
عداوت جوی بی رحمی ز سر تا پای تزویری
هوش مصنوعی: این شعر به ویژگیهای یک غزال زیبا و آزاد در دشت میپردازد که با نرمی و زیباییاش در حال حرکت است. او به نحوی میرقصد که گویی در بیابان زندگی میکند، اما در عین حال نشانههای دشمنی و خشونت را در اطرافش حس میکند. این غزال، با وجود دشمنانش، هنوز به زندگی ادامه میدهد و از زیبایی و لطافت خود دست نمیکشد.
جبین از خشم پرچینی کمان از کینه پر تیری
غضب آلوده ابرویی به خون تر کرده شمشیری
هوش مصنوعی: پیشانیای که از خشم درهم شده، کمانی پر از تیرهایی ناشی از کینه. ابروهایی که به خون آلودهاند، همچون شمشیری قوی و خطرناک.
کجا از دست این کافر امان یابد مسلمانی
هوش مصنوعی: مسلمان چگونه میتواند از دست این کافر نجات یابد؟
سیه چشمی گل اندامی نظر عاشق خریداری
سراپا ناز مطلوبی به حسن خود گرفتاری
هوش مصنوعی: دختری با چشمان سیاه و اندام زیبا، دل عاشق را به راحتی به دست آورد. او با ناز و زیبایی خود، احساسات و توجه همه را جلب کرد و باعث شد که عاشق در دام زیباییاش گرفتار شود.
تماشا دوست محبوبی تجلی بخش دیداری
نگه دل برده معشوقی صفا آئینه کرداری
هوش مصنوعی: نگاه کردن به زیبایی محبوبی که جلوهای از عشق را میسازد، دل را از معشوقی پر میکند که صفا و روشنی کردار او مانند آینهای است.
به شوخی فتنه دهری به ناز آشوب دورانی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به صورت کنایهآمیز از بیثباتی و تغییرات همیشگی زندگی و زمان صحبت میکند. او به نوعی اشاره دارد که این تغییرات و ناپایداریها را میتوان با ناز و شوخی گرفت، و به این ترتیب با نگرش مثبت به مشکلات و بحرانها نگاه کرد.
به دوش افگنده می آیی پریشان کرده کاکل
مرا چون سیدا باشد به ره دست تهی از مل
هوش مصنوعی: تو با ظاهری آشفته و غمگین به نزد من میآیی، گویی که بر دوش خود بار سنگینی را حمل میکنی. موهای من هم به هم ریخته و پریشان شده است، مانند کسی که در مسیر زندگی دچار تنگدستی و خجالت است.
تو را طبعی چو می خرم مرا احوال چون سنبل
من از دست تو مجنونی تو از فریاد من چون گل
هوش مصنوعی: تو مثل میهستی و من احوالم شبیه سنبل. من مجنون عشق توام و تو از فریاد من مثل گلی درخشان هستی.
تو داری یک قفس بلبل ادا چاک گریبانی
هوش مصنوعی: تو یک قفس داری که بلبل در آن آواز سر میدهد و چاک گریبان تو را نشان میدهد.