گنجور

شمارهٔ ۲۹

رفتم شبی به کویش با قامت خمیده
با صد هوس نشستم چون گل به خون طپیده
دوران هنوز از خواب نکشاده بود دیده
آن خوش پسر برآمد از خانه می کشیده
مایل به او فتادن چون میوه رسیده
چشم کرشمه مستش هر جا که خورده باده
ساغر ز دست رفته مینا ز پا فتاده
طرف کله شکسته چون گل بغل کشاده
ناز بهانه جو را بر یک طرف نهاده
شرم ستیزه خو را در خاک و خون کشیده
کاکل چو شانه کرده در دهر مشک سوده
تنگ شکر شکسته چون پسته لب کشوده
آتش علم کشیده در خانه که بوده
برقی ز ابر جسته هر جا که رم نموده
سروی ز خاک رسته هر جا که آرمیده
سنبل ز فکر زلفش سرگشته و پریشان
نرگس ز رشک چشمش بر کار خویش حیران
سرو از حجاب قدش پیچیده پا به دامان
گل ز انفعال رویش در خاک گشته پنهان
ریحان ز شرم خطش بر خاک خط کشیده
هر صبحدم بروید خورشید جلوه گاهش
رخسار خود نهادست چون نقش پا به راهش
آتش زده به عالم چون نرگس سیاهش
برق سبک عنان را مژگان خوش نگاهش
میدان به طرح داده چون آهوی رمیده
هر جا سخن گذشته از دستگاه ساعد
آورده پنجه او مه را گواه ساعد
تا شمع طور آرد رو در پناه ساعد
مالیده آستین را تا بوسه گاه ساعد
تا ناف پیرهن را چون صبحدم دریده
خالی نیند خوبان در دهر از ملامت
دارد خدای او را ای سیدا سلامت
مانند سرو هر جا افراختست قامت
صایب ندیده خود را تا دامن قیامت
یکبار هر که او را مست و خراب دیده

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتم شبی به کویش با قامت خمیده
با صد هوس نشستم چون گل به خون طپیده
هوش مصنوعی: شبی به دیدن کوی تو رفتم، با حالتی دلbroken و آرزوهای بسیار. در آن جا مثل گلی که در خون غوطه ور است، نشستم.
دوران هنوز از خواب نکشاده بود دیده
آن خوش پسر برآمد از خانه می کشیده
هوش مصنوعی: هنوز صبح زود نشده بود و آن پسر خوش‌صورت با حالتی سرحال از خانه بیرون آمد و مشغول نوشیدن بود.
مایل به او فتادن چون میوه رسیده
هوش مصنوعی: من می‌خواهم مانند میوه‌ای رسیده به او نزدیک شوم و به او عشق بورزم.
چشم کرشمه مستش هر جا که خورده باده
ساغر ز دست رفته مینا ز پا فتاده
هوش مصنوعی: چشم زیبا و فریبنده‌اش در هر جایی که خودش را تحت تأثیر مشروب ببیند، ساغر مشروب از دستانش افتاده و مینا از پاهایش به زمین افتاده است.
طرف کله شکسته چون گل بغل کشاده
ناز بهانه جو را بر یک طرف نهاده
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که شخصی با حالت زیبای خود، توجه و محبت خود را به کسی نشان می‌دهد و در عین حال از ناز و لطافت برخوردار است. او به گونه‌ای خود را آراسته که مانند گلی زیباست و در کنار دیگری، آرامش و جذابیت را به نمایش می‌گذارد.
شرم ستیزه خو را در خاک و خون کشیده
هوش مصنوعی: شرم و حیا را با خشم و درگیری در هم آمیخته و به نوعی به نابودی کشانده است.
کاکل چو شانه کرده در دهر مشک سوده
تنگ شکر شکسته چون پسته لب کشوده
هوش مصنوعی: زمانی که موها را به صورت شانه‌ای زیبا آراسته می‌کند، عطر و بویی همچون مشک در فضا پخش می‌شود و لب‌هایش مانند شکر نرم و شیرین، باز شده و جذابیت خاصی دارد.
آتش علم کشیده در خانه که بوده
برقی ز ابر جسته هر جا که رم نموده
هوش مصنوعی: علم و دانش به گونه‌ای شعله‌ور و پرحرارت است که می‌تواند در هر جایی که برقی ناگهانی از آسمان بوجود می‌آید، تأثیرگذار باشد. این آتش علم، به تمام جاهایی که ممکن است در آنجا به روشنایی و آگاهی برسد، می‌رسد و تأثیر خود را می‌گذارد.
سروی ز خاک رسته هر جا که آرمیده
هوش مصنوعی: سروی که از خاک روییده است، هر جا که استراحت کند، نشانه‌ای از زیبایی و سربلندی خواهد بود.
سنبل ز فکر زلفش سرگشته و پریشان
نرگس ز رشک چشمش بر کار خویش حیران
هوش مصنوعی: سنبل از فکر و خیال زلف او در حال گیجی و سردرگمی است و نرگس به خاطر زیبایی و جذابیت چشمان او، نسبت به کار خودش دچار حیرت شده است.
سرو از حجاب قدش پیچیده پا به دامان
گل ز انفعال رویش در خاک گشته پنهان
هوش مصنوعی: سرو به خاطر قامتش، پوشیده شده و به گل گرایش پیدا کرده است؛ به طوری که به دلیل بی‌تحرکی و سکونش، در خاک مخفی شده است.
ریحان ز شرم خطش بر خاک خط کشیده
هوش مصنوعی: ریحان به خاطر شرم از خطی که بر روی صورتش است، آن را بر خاک کشیده.
هر صبحدم بروید خورشید جلوه گاهش
رخسار خود نهادست چون نقش پا به راهش
هوش مصنوعی: هر صبح، خورشید با زیبایی‌اش نمایان می‌شود و چهره‌اش را همانند اثر پا بر زمین می‌گذارد.
آتش زده به عالم چون نرگس سیاهش
برق سبک عنان را مژگان خوش نگاهش
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و جذاب او به قدری چشم‌نواز است که مانند یک نرگس سیاه عالم را روشن کرده و با حرکات سبک و سریع خود، دل‌ها را شگفت‌زده می‌کند.
میدان به طرح داده چون آهوی رمیده
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و ظرافتی اشاره دارد که طرح یا نقشه‌ای به مانند آهویی جنگلی و وحشی به نظر می‌رسد. این تصویر، حاکی از فراری بودن و گریزناکی است، به طوری که طرح به صورت ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی به وجود آمده است.
هر جا سخن گذشته از دستگاه ساعد
آورده پنجه او مه را گواه ساعد
هوش مصنوعی: هر جا که صحبت از توانایی و قدرت ساعد شده، اثر او همچون نشانه‌ای بر ماه درخشان است.
تا شمع طور آرد رو در پناه ساعد
مالیده آستین را تا بوسه گاه ساعد
هوش مصنوعی: تا وقتی که شمع روشنایی را به سمت آغوش خود بکشاند و آستین خود را برای بوسه‌ای آماده کند.
تا ناف پیرهن را چون صبحدم دریده
هوش مصنوعی: پیرهن را تا قسمتی که به ناف می‌رسد، مانند صبح روشن و درخشان، پاره کرده است.
خالی نیند خوبان در دهر از ملامت
دارد خدای او را ای سیدا سلامت
هوش مصنوعی: خوشا به حال خوبان که در دنیا از قضاوت و سرزنش خالی هستند، و خداوند به خاطر آن‌ها آسایش و سلامت را ارزانی داشته است. ای آقا، بر تو درود باد.
مانند سرو هر جا افراختست قامت
صایب ندیده خود را تا دامن قیامت
هوش مصنوعی: شخصی که همچون سرو بلند و استوار ایستاده است، هرگز خود را پایین نمی‌آورد و به عظمت و مقام خود اصرار دارد تا روز قیامت.
یکبار هر که او را مست و خراب دیده
هوش مصنوعی: هر کس که او را یک بار در حالی که مست و بی‌خود بود ببیند، او را به خاطر می‌سپارد.