شمارهٔ ۸
ای محو رنگ و روی تو جان خراب ما
پروانه چراغ تو مرغ کباب ما
از سنگ سرمه زیر سر ماست بالشی
ای شوخ چشم آمده یی تا به خواب ما
موی سفید پخته کند حرص خام را
چون آفتاب گرم بود ماهتاب ما
ما با وجود قامت خم مست غفلتیم
پیچیده موج باده به رگهای خواب ما
عاشق به وعده دادن جان می کند وفا
دام فریب نیست به موج سراب ما
چشم طبیب چشمه سیماب می شود
انگشت اگر نهد برگ اضطراب ما
بحر محیط بیش ز یک کاسه آب نیست
گرداب در تلاش بود با حباب ما
این رشته ها که چرخ به گوهر کشیده است
شیرازه گسسته بود از کتاب ما
از بس که در قملرو فهم امتیاز نیست
شد زیر مشق ما ورق انتخاب ما
از صندل است ساغر ما بس که سیدا
درد سر خمار ندارد شراب ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای محو رنگ و روی تو جان خراب ما
پروانه چراغ تو مرغ کباب ما
هوش مصنوعی: ای معشوق، به خاطر زیبایی و جلال تو، جان ما در آتش عشق تو میسوزد، مانند پروانهای که به گرد روشنایی تو میچرخد و مرغی که بر اثر حرارت عشق تو کباب شده است.
از سنگ سرمه زیر سر ماست بالشی
ای شوخ چشم آمده یی تا به خواب ما
هوش مصنوعی: بالش ما از سنگ و سرمه ساخته شده است، و ای چشمان شوخ، تو به خواب ما آمدهای.
موی سفید پخته کند حرص خام را
چون آفتاب گرم بود ماهتاب ما
هوش مصنوعی: موهای سفید تجربه و دانایی، بر اشتیاق ناپخته و خام تاثیر میگذارد؛ مانند اینکه آفتاب گرما و روشنی خاصی دارد که ماهتاب را تحت تاثیر قرار میدهد.
ما با وجود قامت خم مست غفلتیم
پیچیده موج باده به رگهای خواب ما
هوش مصنوعی: ما با وجود اینکه قامت خمیدهای داریم، غرق در غفلت هستیم و موج باده در رگهای خواب ما جریان دارد.
عاشق به وعده دادن جان می کند وفا
دام فریب نیست به موج سراب ما
هوش مصنوعی: عاشق به وعدهها و قولهایی که داده است، با جان و دل پایبند است. اما فریب و deception در واقعیت وجود ندارد، همچنان که در یک سراب نمیتوان به حقیقت دست یافت.
چشم طبیب چشمه سیماب می شود
انگشت اگر نهد برگ اضطراب ما
هوش مصنوعی: چشمان پزشک مانند چشمهای نقرهای میشود اگر بر روی حال ما دست بگذارد و وضعیت اضطرابزا را ببیند.
بحر محیط بیش ز یک کاسه آب نیست
گرداب در تلاش بود با حباب ما
هوش مصنوعی: دریای وسیع بیشتر از یک کاسه آب نیست، و گرداب در تلاش است تا با حباب ما مواجه شود.
این رشته ها که چرخ به گوهر کشیده است
شیرازه گسسته بود از کتاب ما
هوش مصنوعی: این زنجیرهایی که چرخ سرنوشت به جواهر وصل کرده، نشان از این دارد که انسجام ما از داستان و زندگیامان جدا شده است.
از بس که در قملرو فهم امتیاز نیست
شد زیر مشق ما ورق انتخاب ما
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در عرصهی درک و فهم تفاوتی وجود ندارد، برگهی انتخاب ما زیر نوشتههای ما قرار گرفته است.
از صندل است ساغر ما بس که سیدا
درد سر خمار ندارد شراب ما
هوش مصنوعی: میگوید که جام ما از چوب صندل ساخته شده و به همین دلیل بوی خوشی دارد. همچنین، از آنجایی که این شراب از خمار و نشئگی دور است، برای کسی که دچار دردسر شده، مناسب است.