شمارهٔ ۶۸
خداوندا مده از جوی غفلت آب تاکم را
ز دست معصیت کوتاه کن دامان پاکم را
کند پرهیز انگشت حکیم از جنبش نبضم
نباشد چاره یی غیر از تو جان دردناکم را
تنم را همچو گل کردی به داغ آلوده صبری ده
دهان شکرگویان ساز زخم سینه چاکم را
به خدمت بندگان تقصیر سازند از گرانجانی
ز باد و آتشم مالی کرم کن آب و خاکم را
مرا چون سیدا کین کسی در دل نمی باشد
گرفتار بلا کن هر که می خواهد هلاکم را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خداوندا مده از جوی غفلت آب تاکم را
ز دست معصیت کوتاه کن دامان پاکم را
هوش مصنوعی: خدایا، از آبِ غفلت به من نده، تا نتوانم از گناه دور شوم و دامن پاکم را حفظ کنم.
کند پرهیز انگشت حکیم از جنبش نبضم
نباشد چاره یی غیر از تو جان دردناکم را
هوش مصنوعی: حکیم به خاطر احتیاط، دستش را از حرکت نبض من کنار میکشد و این نشان میدهد که برای درد جانکاه من هیچ چارهای جز تو وجود ندارد.
تنم را همچو گل کردی به داغ آلوده صبری ده
دهان شکرگویان ساز زخم سینه چاکم را
هوش مصنوعی: تنم را مانند گل با درد و رنج آ adornیدی و صبرم را افزایش بده. بگذار با شیرینی سخن بگویم تا زخم سینهام را درمان کنم.
به خدمت بندگان تقصیر سازند از گرانجانی
ز باد و آتشم مالی کرم کن آب و خاکم را
هوش مصنوعی: بندگان معصیتها یا خطاهای خود را با تلاش و خدمت جبران میکنند، و من از دلگرفتگی و سختیهای ناشی از آتش و طوفان خواستهام که ابر رحمت و نعمت بر من نازل کنی و به من کمک کنی تا از لطافت آب و خاک بهرهمند شوم.
مرا چون سیدا کین کسی در دل نمی باشد
گرفتار بلا کن هر که می خواهد هلاکم را
هوش مصنوعی: من را چون آقایی که در دل کسی جایی ندارد، در درد و رنج گرفتار کن؛ هر که میخواهد مرا به نابودی بکشاند.

سیدای نسفی