گنجور

شمارهٔ ۵۷

یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا
لطف کن افتاده ام از پا عصایی ده مرا
مشت گل را داده جان و مرغ عیسی کرده ایی
قوت اعضا کرم کن دست و پایی ده مرا
بر زبان ناتوانی غنچه باشد ناله ام
بلبل گلزار صحبت کن نوایی ده مرا
می زند نبضم بر انگشت طبیبان پشت دست
با تو روی آورده ام یارب دوایی ده مرا
می کنی از تنگنای خاک گلشن ها برون
غنچه ام امروز باغ دلگشایی ده مرا
سینه را وا کرده برخیزم ز جا مانند گل
از نسیم عافیت باد و هوایی ده مرا
بی کسم از کعبه مقصود دور افتاده ام
جز تو غمخواری ندارم رهنمایی ده مرا
بهر طاعت گوشه محراب را منزل کنم
بی ریا توفیق کنم پشت دوتایی ده مرا
آرزو دارم که ایثارت کنم چون سیدا
یا کریم الاکرمین دست رسایی ده مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا
لطف کن افتاده ام از پا عصایی ده مرا
هوش مصنوعی: پروردگارا، از رحمت خود دوایی به من بده، که به لطف تو به زمین افتاده‌ام و به عصایی نیاز دارم تا به پا بیایم.
مشت گل را داده جان و مرغ عیسی کرده ایی
قوت اعضا کرم کن دست و پایی ده مرا
هوش مصنوعی: تو زندگی و جانم را به زیبایی و محبت گل‌ها داده‌ای و مثل مرغ عیسی که قوت و انرژی دارد، به من نیز نیرویی ببخش و کمکم کن تا راه بروم و حرکت کنم.
بر زبان ناتوانی غنچه باشد ناله ام
بلبل گلزار صحبت کن نوایی ده مرا
هوش مصنوعی: در زبان ناتوانی من، غنچه مانند ناله‌ای است، ای بلبل گلزار! به من کلامی بگویی.
می زند نبضم بر انگشت طبیبان پشت دست
با تو روی آورده ام یارب دوایی ده مرا
هوش مصنوعی: نبض من در دستان پزشکان می‌زند، و من برای درمان دردهایم به تو رو آورده‌ام، ای پروردگار، پس لطفاً دارویی به من عطا کن.
می کنی از تنگنای خاک گلشن ها برون
غنچه ام امروز باغ دلگشایی ده مرا
هوش مصنوعی: امروز به من فرصتی بده تا از سختی ها و دشواری های زندگی خارج شوم و به دنیای شادی و زیبایی وارد شوم.
سینه را وا کرده برخیزم ز جا مانند گل
از نسیم عافیت باد و هوایی ده مرا
هوش مصنوعی: سینه‌ام را باز می‌کنم و از جا بلند می‌شوم، مانند گلی که در نسیم ملایم برمی‌خیزد. به من بادی و هوایی عطا کن.
بی کسم از کعبه مقصود دور افتاده ام
جز تو غمخواری ندارم رهنمایی ده مرا
هوش مصنوعی: تنها مانده‌ام و از معبد به دور هستم. جز تو هیچ‌کس را ندارم که به من کمک کند و راهنمایی‌ام کند.
بهر طاعت گوشه محراب را منزل کنم
بی ریا توفیق کنم پشت دوتایی ده مرا
هوش مصنوعی: برای عبادت در گوشه‌ی محراب اقامت گزینی می‌کنم، بی‌ریا و خالص. امیدوارم توفیق یابم که با دوستی همراهی کنم که مرا در این راه یاری دهد.
آرزو دارم که ایثارت کنم چون سیدا
یا کریم الاکرمین دست رسایی ده مرا
هوش مصنوعی: می‌خواهم به تو شخصیت و رفتار نیکو و فداکاری را نشان دهم، مانند سید و کریم. برای این کار از تو می‌خواهم که کمکم کنی تا به هدفم برسم.