شمارهٔ ۵۶
فتاده گوشه چشم تو تا به خانه ما
دکان سرمه فروش است آستانه ما
دماغ بلبل ما بس که نازک افتادست
به شاخ نکهت گل باشد آشیانه ما
بر آسمان نبود کهکشان که می بینی
به روی چرخ بود زخم تازیانه ما
حدیث زلف تو تقریر کی توان کردن
شکسته است چو خطت زبان شانه ما
شکسته ایم سر نفس و گردن شیطان
ز آسیا شده بیرون درست دانه ما
کسی که خیره نظر سیدا چو شبنم شد
به روی سبزه و گل پرورد زمانه ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فتاده گوشه چشم تو تا به خانه ما
دکان سرمه فروش است آستانه ما
هوش مصنوعی: چشم تو به طور اتفاقی به ما افتاده است، و چون در خانهمان دکان سرمه داریم، ما هم در آستانهمان چیزی داریم که توجهت را جلب کند.
دماغ بلبل ما بس که نازک افتادست
به شاخ نکهت گل باشد آشیانه ما
هوش مصنوعی: به خاطر لطافت و حساسیتی که بلبل ما دارد، جایگاهش به قدری زیبا و دلنشین شده که بر روی شاخههای گل به آرامی نشسته است.
بر آسمان نبود کهکشان که می بینی
به روی چرخ بود زخم تازیانه ما
هوش مصنوعی: کهکشانهایی که در آسمان میبینی، نتیجهی ضربههایی است که ما بر گردونه زمان وارد آوردهایم.
حدیث زلف تو تقریر کی توان کردن
شکسته است چو خطت زبان شانه ما
هوش مصنوعی: توصیف و شرح زلف تو کاری دشوار است، زیرا زیباییات آنقدر بینظیر است که مانند لبی که در آن خطی زیبا وجود داشته باشد، دیگر زبانی برایمان نمیماند.
شکسته ایم سر نفس و گردن شیطان
ز آسیا شده بیرون درست دانه ما
هوش مصنوعی: ما بر نفس خود و شیطان غلبه کردهایم و به زحمت از گرداب مشکلات، درست و سالم بیرون آمدهایم.
کسی که خیره نظر سیدا چو شبنم شد
به روی سبزه و گل پرورد زمانه ما
هوش مصنوعی: کسی که مانند شبنم بر روی سبزه و گل، زیبا و خیرهکننده است، در زمانه ما مورد توجه و پرورش قرار گرفته است.