گنجور

شمارهٔ ۵۵

با بد و نیک جهان از بسکه همدوشیم ما
سرمه را چشمیم و حرف سخت را گوشیم ما
عقده ایی در هر خم زلفی که باشد شانه ایم
کاکلی هر جا پریشان می شود دوشیم ما
قامت ما خم شده و فکر کنار از سر نرفت
چون کمان حلقه تنگ از دست آغوشیم ما
زلف او را بنده ایم و کاکل او را اسیر
سنبل او را غلام حلقه در گوشیم ما
بس که امروز امتیاز از اهل عالم برده اند
زهر اگر در جام ما ریزند می نوشیم ما
هیچ کس از ما لباس تیره بختی را نبرد
روزگاری شد که چون کاکل سیه پوشیم ما
معنی در هر که می بینیم خدمت می کنیم
خانه زاد اهل فهم و بنده هوشیم ما
شکوه روشندلان را قاصدی در کار نیست
هر که از ما هرچه گوید در بناگوشیم ما
سیدا همصحبتان ما را نمی سازند یاد
غنچه سان از تنگدستی ها فراموشیم ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با بد و نیک جهان از بسکه همدوشیم ما
سرمه را چشمیم و حرف سخت را گوشیم ما
هوش مصنوعی: ما در زندگی به قدری با خوبی‌ها و بدی‌ها همراهیم که مانند سرمه‌ای در چشم، و مانند گوشی که سخنان سخت را می‌شنود، به هر دو جنبه توجه داریم.
عقده ایی در هر خم زلفی که باشد شانه ایم
کاکلی هر جا پریشان می شود دوشیم ما
هوش مصنوعی: ما در هر جایی که موهای زلفی بهم بریزد، در دل خود یک حسرت و درد داریم و همچون شانه‌ای که در آن موها گره خورده‌اند، با خود درگیر هستیم.
قامت ما خم شده و فکر کنار از سر نرفت
چون کمان حلقه تنگ از دست آغوشیم ما
هوش مصنوعی: اندام ما چنان خم شده است که در کنار هم بودن از ذهنمان خارج نمی‌شود، همچون کمانی که حلقه‌اش تنگ شده و ما از آغوش یکدیگر جدا نمی‌شویم.
زلف او را بنده ایم و کاکل او را اسیر
سنبل او را غلام حلقه در گوشیم ما
هوش مصنوعی: ما به زلف او وابسته و تسلیم هستیم و سر و سامان ما تحت تأثیر زیبایی و دلربایی او قرار دارد. زیبایی او ما را به خود دعوت کرده و در بند او هستیم.
بس که امروز امتیاز از اهل عالم برده اند
زهر اگر در جام ما ریزند می نوشیم ما
هوش مصنوعی: امروز به قدری از لذت‌ها و نعمت‌های دنیا از دیگران گرفته‌اند که اگر زهر هم در جام ما بریزند، باز هم آن را می‌نوشیم.
هیچ کس از ما لباس تیره بختی را نبرد
روزگاری شد که چون کاکل سیه پوشیم ما
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از ما در زندگی خود از سرنوشت بد خلاص نشده است، روزگاری به ما رسیده که زندگی‌مان مانند موهای سیاه و تیره به نظر می‌رسد.
معنی در هر که می بینیم خدمت می کنیم
خانه زاد اهل فهم و بنده هوشیم ما
هوش مصنوعی: ما در هر کسی که معنای حقیقی را ببینیم، به ایشان خدمت می کنیم، زیرا ما اهالی دانش و بندگان فهم هستیم.
شکوه روشندلان را قاصدی در کار نیست
هر که از ما هرچه گوید در بناگوشیم ما
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که کسانی که نور و روشنایی را در زندگی خود دارند، نیازی به پیامی از دیگران ندارند. هر چیزی که ما درباره آنها بگوییم، به سادگی در گوش آنها می‌نشیند و تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، آنچه ما می‌گوییم، در نظر آنها اهمیت خاصی ندارد و خودشان به خوبی می‌دانند که چه ارزش و جایگاهی دارند.
سیدا همصحبتان ما را نمی سازند یاد
غنچه سان از تنگدستی ها فراموشیم ما
هوش مصنوعی: ما را در کنار دیگران نمی‌سازند، زیرا همچون غنچه‌ای که از فقر و تنگدستی خود را فراموش کرده، ما نیز از مشقات زندگی بی‌خبر شده‌ایم.