شمارهٔ ۵۲
نو خط من از پی دلهای بی حاصل بیا
بر سر لب تشنگان ای ابر دریا دل بیا
روزگاری شد به تیغت انتظاری می برم
از هلاک من مکن اندیشه ای قاتل بیا
کعبه می گردد به صحرای جنون چون گردباد
بر سر مجنون خود بی پرده ای محمل بیا
از صف دل غمزه او مرد می سازد طلب
سینه را واکرده در میدانش ای بسمل بیا
قامتش را جلوه تکلیف گلستان کرده است
بهر استقبال او ای سرو پا در گل بیا
پرده های دیده را نظاره مشتاق من
فرش راهت کرده است ای صاحب منزل بیا
جان خود را سیدا در پشت پنهان کرده است
از برای امتحان ای شوخ سنگین دل بیا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نو خط من از پی دلهای بی حاصل بیا
بر سر لب تشنگان ای ابر دریا دل بیا
هوش مصنوعی: ای ابر بزرگ، بیا و بر دلهای بیثمر و خشک ما ببار، تا لبهای تشنهامان سیراب شوند.
روزگاری شد به تیغت انتظاری می برم
از هلاک من مکن اندیشه ای قاتل بیا
هوش مصنوعی: مدتی است که به خاطر تو در انتظارم و از این وضعیت جانم در خطر است، ای قاتل، لطفاً به فکر نباش و بیا.
کعبه می گردد به صحرای جنون چون گردباد
بر سر مجنون خود بی پرده ای محمل بیا
هوش مصنوعی: در حالتی شگفتانگیز و غریب، کعبه به بیابان جنون میرود، مانند گردبادی که بر سر مجنون میچرخد. حالا بیپرده و به دور از هر ناز و تنبلی، به ماجراجویی بپرداز.
از صف دل غمزه او مرد می سازد طلب
سینه را واکرده در میدانش ای بسمل بیا
هوش مصنوعی: او با نگاه افسونگرش دلها را شگفته میکند و داغ عاشقانه را بر سینهها میگذارد. ای دلی که به عشق مبتلا شدهای، به میدان عشق برو و با آن رنجها کنار بیا.
قامتش را جلوه تکلیف گلستان کرده است
بهر استقبال او ای سرو پا در گل بیا
هوش مصنوعی: قامت او را به زیبایی و شکوهی مانند گلستان تزیین کردهاند تا از او که مانند سرو خوشقد و بالا است، استقبال شود. بیا و در میان گلها حاضر شو.
پرده های دیده را نظاره مشتاق من
فرش راهت کرده است ای صاحب منزل بیا
هوش مصنوعی: چشمانم با اشتیاق به دیدن تو آماده شدهاند و راهت را برایت فرش کردهاند، ای صاحب خانه، به سوی ما بیا.
جان خود را سیدا در پشت پنهان کرده است
از برای امتحان ای شوخ سنگین دل بیا
هوش مصنوعی: آدمی در دلش احساسات و افکار گوناگونی دارد و در ظاهر خود را محجوب و پنهان نگه میدارد تا آزمایش کند. ای جان، بیمحابا بیا و خود را نشان بده.