شمارهٔ ۴۵
ز برق تیغ ابرویت فتاد آتش به کشورها
مه نو گشت میل آتشین در چشم اخترها
گرفتار تن خاکیست روح از پستی همت
به دام افتاده است این مرغ از کوتاهی پرها
ندارد مادر از تأدیب فرزند خود آسایش
صدف را سینه پر نم می گذارد حفظ گوهرها
نباشد رونقی در عهد ما کامل عیاران را
نهان در پرده زنگار گردیدند جوهر ها
ز نخل خشک آخر بهره می گیرند حق گویان
به مقصد می رساند واعظان را چوب منبرها
شود احوال من معلوم او از جبهه قاصد
بود مکتوب من منقوش بر بال کبوترها
به جای آب مردم بس که خون یکدگر خوردند
حباب آسا شدند از مغز خالی کاسه سرها
ز ارباب طمع خوان کریمان تخته بندی شد
کشادی نیست بر روی کسی دیگر از این درها
نباشد جز تردد روزیی دنیاپرستان را
به زیر بار ناکامی بمیرند آخر این خرها
به روی اهل عالم سفره خود پهن اگر سازی
شود روز قیامت بر سرت بر پای چادرها
گدازد خون گرمم سیدا مژگان خوبان را
به قتل من چو برگ بید می لرزند خنجرها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز برق تیغ ابرویت فتاد آتش به کشورها
مه نو گشت میل آتشین در چشم اخترها
هوش مصنوعی: برق تیز و زیبا از ابرویت باعث شد آتش در سرزمینها شعلهور شود. ماه جدید با اشتیاق آتشین در چشم ستارهها نمایان گشت.
گرفتار تن خاکیست روح از پستی همت
به دام افتاده است این مرغ از کوتاهی پرها
هوش مصنوعی: روح انسان به خاطر پایینیهای همت و تلاشش در محدودیتهای جسمانی گرفتار شده است، مانند پرندهای که به دلیل کوتاهی بالهایش در دام و اسارت قرار گرفته است.
ندارد مادر از تأدیب فرزند خود آسایش
صدف را سینه پر نم می گذارد حفظ گوهرها
هوش مصنوعی: مادر هیچگاه از تربیت فرزندش راحت نیست و همچون صدفی که درون خود مرواریدها را نگه میدارد، با صبوری و تحمل، از فرزند خود مراقبت میکند تا آن را در برابر مشکلات حفظ کند.
نباشد رونقی در عهد ما کامل عیاران را
نهان در پرده زنگار گردیدند جوهر ها
هوش مصنوعی: در زمانه ما، رونق و شکوفایی وجود ندارد و افراد با استعداد و با ارزش، به دلیل شرایط سخت و ناپایداری، در پس پرده قرار گرفته و کمتر دیده میشوند. ارزشهای واقعی و زیبا تحت تأثیر مشکلات پنهان ماندهاند.
ز نخل خشک آخر بهره می گیرند حق گویان
به مقصد می رساند واعظان را چوب منبرها
هوش مصنوعی: افرادی که به حقیقت و راستی سخن میگویند، در نهایت از بهترین نتیجهها بهرهمند میشوند، حتی اگر در ابتدا با مشکلاتی مواجه شوند. وعظکنندگان و کسانی که در مجالس وعظ سخن میگویند، نیز به دلیل تلاشهایشان به مقصود خود میرسند و کلامشان تأثیرگذار خواهد بود.
شود احوال من معلوم او از جبهه قاصد
بود مکتوب من منقوش بر بال کبوترها
هوش مصنوعی: حال و روز من را او میفهمد، چرا که نامهام بر بال کبوترها نوشته شده و به دست قاصد میرسد.
به جای آب مردم بس که خون یکدگر خوردند
حباب آسا شدند از مغز خالی کاسه سرها
هوش مصنوعی: مردم به جای آب یکدیگر را آزار داده و به خونریزی پرداختهاند، به گونهای که ذهن آنها خالی و پوچ شده است.
ز ارباب طمع خوان کریمان تخته بندی شد
کشادی نیست بر روی کسی دیگر از این درها
هوش مصنوعی: از صاحبان طمع، سفره بخشش و کرامت برچیده شده است و حالا دیگر جایی برای کسی در این درها نیست.
نباشد جز تردد روزیی دنیاپرستان را
به زیر بار ناکامی بمیرند آخر این خرها
هوش مصنوعی: فقط افرادی که به دنیا و مادیات وابسته هستند، در ادامه زندگیشان از دستاوردهای ناکام رنج میبرند و در نهایت، ناکامی و شکست نصیبشان میشود.
به روی اهل عالم سفره خود پهن اگر سازی
شود روز قیامت بر سرت بر پای چادرها
هوش مصنوعی: اگر به دیگران نیکی کنی و دست آنها را بگیری، در روز قیامت از آثار و نتایج خوب آن برخوردار خواهی شد.
گدازد خون گرمم سیدا مژگان خوبان را
به قتل من چو برگ بید می لرزند خنجرها
هوش مصنوعی: خون گرم من به شدت میجوشد، ای آقا! و مژگان زیبای محبوبان سبب میشوند که خنجرها به خاطر مرگ من مانند برگ بید بلرزند.