شمارهٔ ۴۴
جانب ما دیده را وا کرده پوشیدن چرا
آشنایی کردن و بیگانه گردیدن چرا
چرخ را در ناله آرد تیر آه خستگان
از نظر افتادگان را دیر پرسیدن چرا
سرمه بیگانه را در چشم خود جا داده یی
اینقدر از آشنایی دور گردیدن چرا
خفتگان خاک را یاد رقیبان داغ کرد
دوستان از یکدگر بیهوده رنجیدن چرا
استماع صد سخن از خار چون گل می کنی
یک سخن از عندلیب خویش نشنیدن چرا
از غم موی میان نازک او سیدا
سنبل آسا اینقدر بر خویش پیچیدن چرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانب ما دیده را وا کرده پوشیدن چرا
آشنایی کردن و بیگانه گردیدن چرا
هوش مصنوعی: چرا وقتی که به ما نگاه میکنی چشمانت را میپوشانی؟ چرا باید با آشنا شدن، به بیگانه تبدیل شوی؟
چرخ را در ناله آرد تیر آه خستگان
از نظر افتادگان را دیر پرسیدن چرا
هوش مصنوعی: سرنوشت و زمان به کسانی که در زحمت و فراق هستند، توجهی نمیکند و نالههای آنان در فضا طنین انداز میشود. این دردی است که وقت به درستی درک نمیشود و از نگاه کسانی که در حال افسردگی و ناامیدیاند، به سادگی نادیده گرفته میشود.
سرمه بیگانه را در چشم خود جا داده یی
اینقدر از آشنایی دور گردیدن چرا
هوش مصنوعی: چرا آنقدر از دوستان و آشنایان دور شدهای که به دیگران اجازه دادهای در وجودت نفوذ کنند و جایی برای آنها باز کنی؟
خفتگان خاک را یاد رقیبان داغ کرد
دوستان از یکدگر بیهوده رنجیدن چرا
هوش مصنوعی: خواب آلودگان در خاک، به یاد رقیبان خود ناراحت و مضطرب شدهاند. حال آنکه دوستان چرا باید بیدلیل یکدیگر را آزار دهند؟
استماع صد سخن از خار چون گل می کنی
یک سخن از عندلیب خویش نشنیدن چرا
هوش مصنوعی: تو به هزاران سخن بیارزش گوش میدهی، اما چرا یک کلام شیرین و دلنشین از پرنده مورد علاقهات را نمیشنوی؟
از غم موی میان نازک او سیدا
سنبل آسا اینقدر بر خویش پیچیدن چرا
هوش مصنوعی: از نگرانی و دلتنگی به خاطر موی نازک او، چرا اینقدر خود را به زحمت میافکنم و در پیچیدگی غم فرو میروم؟