گنجور

شمارهٔ ۴۲

ای به یادت چشمه زمزم در کاشانه‌ها
کعبه افتادگانت آستان خانه‌ها
خانه بر دوشم به شمعی انتظاری می‌کشم
بوریای کلبه‌ام باشد پر پروانه‌ها
اهل همت را نظر امروز بر دست گداست
کاسه چشم طمع باشند این پیمانه‌ها
دست خود کوته کن ای مشاطه از افسونگری
زلف او باشد خبردار از اصول شانه‌ها
در دل خود هر چه دارد ساقی بی‌رحم ما
می‌توان خواند از خط پشت لب پیمانه‌ها
اهل دولت رفته‌اند از خود به تکلیف جنون
نیست جز زنجیر بر درهای مهمانخانه‌ها
گوش‌ها تا در حجاب پرده غفلت شدند
بر لب افسانه‌گویان شد گره افسانه‌ها
پای سودای مرا زنجیر چین دامن است
خرقه من باشد از موی سر دیوانه‌ها
سیدا امروز خلوت‌ها ز اهل دل تهی‌ست
نیست آثاری ز میخواران درین میخانه‌ها

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای به یادت چشمه زمزم در کاشانه‌ها
کعبه افتادگانت آستان خانه‌ها
هوش مصنوعی: ای که یاد تو باعث برکت و قدسیت در خانه‌هاست، همچون چشمه زمزم در کعبه‌ای که در انتظار زائرانش است.
خانه بر دوشم به شمعی انتظاری می‌کشم
بوریای کلبه‌ام باشد پر پروانه‌ها
هوش مصنوعی: در خانه‌ای که بر دوش دارم، با نور شمعی به انتظار نشسته‌ام، و امیدوارم که این کلبه‌ی کوچک من پر از پروانه‌ها باشد.
اهل همت را نظر امروز بر دست گداست
کاسه چشم طمع باشند این پیمانه‌ها
هوش مصنوعی: افراد با همت و تلاش، امروز توجهشان به دست کسی است که نیازمند است، زیرا این افراد همچون کاسه‌ای چشم طمع دارند که به دنبال فراوانی و برآورده شدن آرزوها هستند.
دست خود کوته کن ای مشاطه از افسونگری
زلف او باشد خبردار از اصول شانه‌ها
هوش مصنوعی: ای آرایشگر، دست خود را کوتاه کن، چون افسون زلف او تو را آگاه به فنون آرایش می‌کند.
در دل خود هر چه دارد ساقی بی‌رحم ما
می‌توان خواند از خط پشت لب پیمانه‌ها
هوش مصنوعی: ساقی بی‌رحم ما در دل خود هر آنچه دارد را می‌توانیم از خط‌های پشت لیوان‌ها بخوانیم. به این معنا که می‌توان فهمید او چه احساسی دارد و چه افکاری در دلش می‌پروراند.
اهل دولت رفته‌اند از خود به تکلیف جنون
نیست جز زنجیر بر درهای مهمانخانه‌ها
هوش مصنوعی: افراد مسئول و با نفوذ از حالت طبیعی خود خارج شده‌اند و در این وضعیت جنون‌آمیز، تنها چیزی که باقی‌مانده زنجیرهایی است که درب مهمانخانه‌ها را بسته‌اند.
گوش‌ها تا در حجاب پرده غفلت شدند
بر لب افسانه‌گویان شد گره افسانه‌ها
هوش مصنوعی: زمانی که گوش‌ها تحت تاثیر حجاب غفلت قرار گرفتند، ارتباط ما با قصه‌گویان قطع شد و افسانه‌ها به دست فراموشی سپرده شدند.
پای سودای مرا زنجیر چین دامن است
خرقه من باشد از موی سر دیوانه‌ها
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تصویر کشیده است که برای او آرزوها و رویاهایش مانند زنجیری به دامن زندگی‌اش چسبیده‌اند، و این که خودش را تحت تأثیر دیوانگی و آشفتگی می‌بیند. لباس او هم نمادی از این حال و اوضاع به هم ریخته است که از موی دیوانه‌ها ساخته شده است، نشان‌دهندهٔ شدت آشفتگی و عدم تعادل در زندگی‌اش.
سیدا امروز خلوت‌ها ز اهل دل تهی‌ست
نیست آثاری ز میخواران درین میخانه‌ها
هوش مصنوعی: امروز در مکان‌های خلوت، دل‌باختگان یافت نمی‌شوند و در این میخانه‌ها هیچ نشانه‌ای از میخواران نیست.