گنجور

شمارهٔ ۳۶۶

خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم
صدساله شدیم و به جوانی نرسیدیم
در بر نکشیدیم شبی سیمبری را
آغوش شدیم و به میانی نرسیدیم
چون لاله ز سر منزل ما دود برآید
داغیم که با سوخته جانی نرسیدیم
چون ناوک پر ریخته از پای فتادیم
از سعی کمانی به نشانی نرسیدیم
از بس که ندامت ز گنه نیست کسی را
انگشت شدیم و به دهانی نرسیدیم
چون شمع شدیم انجمن آرای حریفان
افسوس که با چرب زبانی نرسیدیم
رفتیم و کشیدیم کمان همه کس را
در معرکه سخت کمانی نرسیدیم
شد نوخط ما پیر و کناری نگرفتیم
هرگز به بهاری و خزانی نرسیدیم
عمریست که هستیم در این باغ چو سید
با سرو قد غنچه دهانی نرسیدیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم
صدساله شدیم و به جوانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: به خاطر ظرافت و زیبایی جوانی، زمان زیادی گذشته است و ما نتوانسته‌ایم به آنچه که به دنبال آن بودیم، برسیم. در حالی که در طول این مدت به بلوغ و تجربه رسیده‌ایم، آرزوهای جوانی کماکان در ما باقی مانده است.
در بر نکشیدیم شبی سیمبری را
آغوش شدیم و به میانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما شبی را در آغوش کسی گذراندیم، اما نتوانستیم به نقطه‌ نظری میان این رابطه برسیم.
چون لاله ز سر منزل ما دود برآید
داغیم که با سوخته جانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: وقتی که از خانه‌ام بوی سوختگی مانند گل لاله به مشام می‌رسد، احساس داغی و سوزش می‌کنم که با وجود درد و رنجی که کشیدم، نتوانستم به آنچه می‌خواستم برسم.
چون ناوک پر ریخته از پای فتادیم
از سعی کمانی به نشانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: مانند تیری که از کمان رها شده و به زمین افتاده‌ایم، از تلاش‌ها و کوشش‌های خود نتیجه‌ای نگرفته‌ایم.
از بس که ندامت ز گنه نیست کسی را
انگشت شدیم و به دهانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه هیچ‌کس از گناهش پشیمان نیست، ما انگشت به دهان مانده‌ایم و هیچ راهی برای ابراز این ندامت پیدا نکرده‌ایم.
چون شمع شدیم انجمن آرای حریفان
افسوس که با چرب زبانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما مانند شمعی در جمع دوستان درخشان شدیم، اما افسوس که با سخن‌وری و شیرینی کلام نتوانستیم به هدف‌مان برسیم.
رفتیم و کشیدیم کمان همه کس را
در معرکه سخت کمانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما به میدان رفتیم و تلاش کردیم تا هر کسی را هدف قرار دهیم، اما در شرایط سخت نتوانستیم به هیچ هدفی برسیم.
شد نوخط ما پیر و کناری نگرفتیم
هرگز به بهاری و خزانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما به تدریج با گذشت زمان تغییر کردیم و هرگز نتوانستیم به لحظات شادی یا غمی دست پیدا کنیم.
عمریست که هستیم در این باغ چو سید
با سرو قد غنچه دهانی نرسیدیم
هوش مصنوعی: سال‌هاست که در این باغ زندگی می‌کنیم، اما مانند سيدی با قد بلند و چهره‌ای زیبا، به شادی و سرزندگی نرسیده‌ایم.