گنجور

شمارهٔ ۳۶۴

قبای خود چو گل امروز پاره پاره کنم
ز چاک سینه خیال تو را نظاره کنم
خروش ناله من از زمین برد آرام
شبی که ارزوی خواب گاهواره کنم
ز بس که نیست در ایام صحبت گرمی
روم چو آتش و منزل به سنگ خاره کنم
طبیب نبض دل را در اضطراب انداخت
کجا روم بکه گویم دگر چه چاره کنم
شبی به خواب من آن تندخو نمی آید
دمید صبح جز تا کی استخاره کنم
حساب روز قیامت به خود کنم آسان
گناه خویش من اینجا اگر شماره کنم
به خانه ماه من ای سیدا نمی آید
سفید اگر برهش چشم چون ستاره کنم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قبای خود چو گل امروز پاره پاره کنم
ز چاک سینه خیال تو را نظاره کنم
هوش مصنوعی: امروز لباس خود را مثل گل تکه‌تکه می‌کنم تا از درز سینه‌ام به تماشای خیال تو بپردازم.
خروش ناله من از زمین برد آرام
شبی که ارزوی خواب گاهواره کنم
هوش مصنوعی: صدای ناله‌ام از زمین به آسمان رفت و در شبی که آرزو دارم خواب راحتی را تجربه کنم، آرامش را از من گرفت.
ز بس که نیست در ایام صحبت گرمی
روم چو آتش و منزل به سنگ خاره کنم
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در روزگار گفتگوهایمان هیچ گرمی وجود ندارد، حالا مانند آتش می‌سوزم و می‌خواهم خانه‌ام را به سنگ سخت تبدیل کنم.
طبیب نبض دل را در اضطراب انداخت
کجا روم بکه گویم دگر چه چاره کنم
هوش مصنوعی: پزشک نبض دل مرا در حالت نگرانی قرار داد، نمی‌دانم به کجا بروم و چه کنم که از این درد رهایی یابم.
شبی به خواب من آن تندخو نمی آید
دمید صبح جز تا کی استخاره کنم
هوش مصنوعی: شبی کسی که بایه تندخو و خویشتن را می‌گیرد، در خواب من نمی‌آید و تنها در صبح می‌فهمم که باید تا کی به دعا و استخاره پردازم.
حساب روز قیامت به خود کنم آسان
گناه خویش من اینجا اگر شماره کنم
هوش مصنوعی: من حساب روز قیامت را برای خودم ساده می‌گیرم، زیرا اگر به گناهانم در اینجا حساب و کتاب کنم، کار دشواری خواهد بود.
به خانه ماه من ای سیدا نمی آید
سفید اگر برهش چشم چون ستاره کنم
هوش مصنوعی: اگر به خانه‌ی ماه من بیایی، نور و روشنی را خواهی دید. اما اگر به او نگاه کنی، مانند ستاره‌ها خواهد درخشید و زیبایی‌اش فراموش‌نشدنی خواهد بود.