شمارهٔ ۳۵۹
افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام
می گیرد انتقام خود از سنگ شیشه ام
از مرگ همدمان دل سنگ آب می شود
خون می خورد به ماتم فرهاد تیشه ام
بر خاکسار محنت دنیا چه می کند
ایمن بود ز آفت ایام ریشه ام
عمریست سیدا ز هنر دست شسته ام
شد مدتی که گوشه نشینی است پیشه ام
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام
می گیرد انتقام خود از سنگ شیشه ام
هوش مصنوعی: آسمانها را میسوزاند، دل صبور من انتقام خود را از سختی و سفیدی این دنیا میگیرد.
از مرگ همدمان دل سنگ آب می شود
خون می خورد به ماتم فرهاد تیشه ام
هوش مصنوعی: وقتی که دوستانم از دنیا میروند، دل سنگی من نرم میشود و در غم فرهاد، مانند خون به ماتم مینشینم.
بر خاکسار محنت دنیا چه می کند
ایمن بود ز آفت ایام ریشه ام
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که شخصی که در برابر سختیها و مشکلات زندگی آسیبپذیر است، در عین حال امید دارد که از بروز بلایای زمانه در امان باشد و میخواهد ریشهاش در زندگی مستحکم و ایمن بماند. در واقع، او میخواهد از تاثیرات منفی دنیا محفوظ بماند و در برابر مشکلات مقاوم شود.
عمریست سیدا ز هنر دست شسته ام
شد مدتی که گوشه نشینی است پیشه ام
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که از هنر و مهارت خود فاصله گرفتهام و مدتی است که به گوشهنشینی و تنهایی روی آوردهام.