گنجور

شمارهٔ ۳۴۰

تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خویش
من و بیچارگی و عجز و نیاز و سر خویش
بهر تکلیف تو ای خانه برانداز چو شمع
بارها ریخته ام رنگ ز خاکستر خویش
غنچه صورتم اوراق چو اسم صبح است
روزگاریست که آسوده ام از دفتر خویش
از رخش بوسه طلب می کنم و می گوید
کی دهد آئینه ام مزد به روشنگر خویش
دست رد بر سخنم خصم گذارد چه عجب
نیست اقرار ابوجهل به پیغمبر خویش
تاز انعام مکرر نشوم خام طمع
می نهم حلقه صفت پنبه به گوش کر خویش
هر که را گنج دهد روی گلو تنگ شود
می کشد تشنه لبی ها صدف از گوهر خویش
سیدا خامه من غنچه صفت خاموش است
تا جدا گشته ام از میر سخن پرور خویش

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خویش
من و بیچارگی و عجز و نیاز و سر خویش
هوش مصنوعی: تو سرشار از شور و هیجان و عشق به کشتن هستی، در حالی که من در ضعف و helplessness و آرزوهای خود غوطه‌ورم.
بهر تکلیف تو ای خانه برانداز چو شمع
بارها ریخته ام رنگ ز خاکستر خویش
هوش مصنوعی: به خاطر وظیفه‌ای که داری، ای کسی که زندگی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهی، من بارها مانند شمع، رنگ و زیبایی‌ام را از خاکستر خود به چالش کشیده‌ام.
غنچه صورتم اوراق چو اسم صبح است
روزگاریست که آسوده ام از دفتر خویش
هوش مصنوعی: صورت من به شکل غنچه است و مانند نام صبح می‌باشد. مدت زمانی است که از کارها و مشغولیات خود نگرانی ندارم و آسوده هستم.
از رخش بوسه طلب می کنم و می گوید
کی دهد آئینه ام مزد به روشنگر خویش
هوش مصنوعی: از چهره‌اش تقاضای بوسه می‌کنم، اما او می‌گوید کی کسی می‌تواند به آینه‌اش پاداشی بدهد که تصویرش را زنده می‌کند.
دست رد بر سخنم خصم گذارد چه عجب
نیست اقرار ابوجهل به پیغمبر خویش
هوش مصنوعی: عجبی ندارد که دشمنان به سخنان من توجهی نکرده و آنها را رد کنند، چرا که ابوجهل نیز هرگز به نبوّت پیغمبر خود اعتراف نکرد.
تاز انعام مکرر نشوم خام طمع
می نهم حلقه صفت پنبه به گوش کر خویش
هوش مصنوعی: من دوباره به دام حوادث نمی‌افتم و به طمع و آرزوهای بیهوده گرفتار نمی‌شوم، چرا که به خودم قول داده‌ام که از مشکلات و سختی‌ها درس بگیرم و به دردسرهای بی‌فایده گوش نکنم.
هر که را گنج دهد روی گلو تنگ شود
می کشد تشنه لبی ها صدف از گوهر خویش
هوش مصنوعی: هر کسی که دارایی و ثروت دارد، سختی‌های زندگی او را به چالش می‌کشد و او نمی‌تواند به راحتی از آن بهره‌مند شود. در عوض، این شخص به دیگران کمک می‌کند و از صفای وجود خود برای رفع نیازهای دیگران استفاده می‌کند.
سیدا خامه من غنچه صفت خاموش است
تا جدا گشته ام از میر سخن پرور خویش
هوش مصنوعی: قلم من که مانند غنچه‌ای خاموش است، تا زمانی که از استاد سخن‌آور خود جدا نشده‌ام.