گنجور

شمارهٔ ۳۲۱

مرا بر سر کلاه از سایه بال هما بهتر
ز فرش مخملم در زیر پهلو بوریا بهتر
بود زنجیرها بر در ز چین جبهه حاجب
ز قصر زرنگار شاه مأوای گدا بهتر
قدم خم گشته را جز راستی نبود مددکاری
ز همراهان تو را در موسم پیری عصا بهتر
به دولتخانه اهل کرم ره نیست سایل را
از این درها دهان شیر و کام اژدها بهتر
چو میل سرمه آه سینه دل را می کند روشن
غبار خانه صاحب خانه را از توتیا بهتر
نمی بیند جبین گوشه گیران روی درد سر
بود خشت در غمخانه از دارالشفا بهتر
ز آب گوهر دریا دلان لب تر نمی گردد
از این گلشن سرایان تشنه را ماتم سرا بهتر
به اهل فضل هرگز نیست دنیا جوی را کاری
به چشم این خسیسان از زمرد کهربا بهتر
مروت بیش از بالانشین پایان نشین دارد
مرا از گردش افلاک سنگ آسیا بهتر
سخن را نیست پیش اهل دنیا سیدا قدری
به این ناآشنا طبعان نبودن آشنا بهتر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا بر سر کلاه از سایه بال هما بهتر
ز فرش مخملم در زیر پهلو بوریا بهتر
هوش مصنوعی: من در زیر یک کلاه و در سایه پرواز پرنده‌ای، خود را از فرش مخملی که زیر من است بهتر می‌بینم. زیرا برای من، زندگی ساده و بی‌پیرایه روی بوریا و زیر سایه آرامش‌بخش پرنده، از همه تجملات و راحتی‌ها ارزشمندتر است.
بود زنجیرها بر در ز چین جبهه حاجب
ز قصر زرنگار شاه مأوای گدا بهتر
هوش مصنوعی: زنجیرها بر در قصر شاهی، نشانه‌ای از قدرت و ثروت هستند. اما در این میان، زندگی یک گدا در این مکان، که به دور از تجملات و سختی‌هاست، به مراتب بهتر و خوش حال‌تر به نظر می‌رسد.
قدم خم گشته را جز راستی نبود مددکاری
ز همراهان تو را در موسم پیری عصا بهتر
هوش مصنوعی: در زمان پیری، تنها راستی و صداقت می‌تواند به تو کمک کند و در کنار دیگران، عصا به عنوان پشتیبان بهتری برایت خواهد بود.
به دولتخانه اهل کرم ره نیست سایل را
از این درها دهان شیر و کام اژدها بهتر
هوش مصنوعی: در دربار اهل فضل و generosity، جایی برای درخواست‌کنندگان نیست. بهتر است که از درهای دیگر وارد شد، چون در آنجا با سختی و خطر روبرو خواهی شد.
چو میل سرمه آه سینه دل را می کند روشن
غبار خانه صاحب خانه را از توتیا بهتر
هوش مصنوعی: وقتی که میل سرمه به دل می‌رسد، دل را روشن می‌کند و غبار خانه‌ آن که صاحب‌خانه‌اش سرمه‌دار است، از هر چیز دیگری بهتر و روشن‌تر است.
نمی بیند جبین گوشه گیران روی درد سر
بود خشت در غمخانه از دارالشفا بهتر
هوش مصنوعی: کسانی که در گوشه‌ها و کنج‌ها زندگی می‌کنند، به سختی می‌توانند احساسات و دردهایشان را به دیگران نشان دهند. برای آن‌ها، حتی یک کنج غم و اندوه نیز از جایی که می‌توانند کمک و درمان بگیرند، ارزشمندتر است.
ز آب گوهر دریا دلان لب تر نمی گردد
از این گلشن سرایان تشنه را ماتم سرا بهتر
هوش مصنوعی: در اینجا به این معنا اشاره شده که دل‌های پرعشق و احساس، حتی با وجود زیبایی‌های فراوان مانند دریا و گلشن، از عشق سیراب نمی‌شوند. کسانی که تشنه عشق و محبت هستند، در واقع بیشتر به یک مکان دلگیر و غمگین نیاز دارند تا به شادی‌های ظاهری.
به اهل فضل هرگز نیست دنیا جوی را کاری
به چشم این خسیسان از زمرد کهربا بهتر
هوش مصنوعی: فرزانگان و دانشمندان به دنبال دنیا و مادیات نیستند، آن‌ها به چیزهای ارزشمند و معنوی اهمیت می‌دهند، در حالی که افرادی که دلبسته مادیات هستند، به زیبایی‌ها و سنگ‌ها توجه می‌کنند و آن‌ها را برتر از معانی و ارزش‌های واقعی می‌دانند.
مروت بیش از بالانشین پایان نشین دارد
مرا از گردش افلاک سنگ آسیا بهتر
هوش مصنوعی: انسانیت و جوانمردی در من بیشتر از کسانی است که در مقام‌های بالا قرار دارند. من از چرخش روزگار و مشکلات زندگی نمی‌هراسم و آن را کمتر از سختی‌های دیگر می‌دانم.
سخن را نیست پیش اهل دنیا سیدا قدری
به این ناآشنا طبعان نبودن آشنا بهتر
هوش مصنوعی: سخن در مقابل مردم دنیا ارزش چندانی ندارد؛ زیرا این افراد به خوبی نمی‌توانند حس و حال شاعرانه را درک کنند و برای آن‌ها آشنا بودن با احساسات عمیق اهمیت بیشتری ندارد.