شمارهٔ ۳۲
قبا کشیده به بر قامت بلند تو را
شکر گرفته در آغوش نوشخند تو را
هلال تا به رکاب تو سر نهد چون نعل
هزار بار ببوسد سم سمند تو را
دلم شکسته و عمریست آرزو دارد
هوای سنبل زلف شکسته بند تو را
به حال خسته خود این همه تغافل چیست
فراق زیر و زبر کرده دردمند تو را
چو سیدا نبود ساده لوح در ره عشق
نشان لطف گمان کرده زهرخند تو را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قبا کشیده به بر قامت بلند تو را
شکر گرفته در آغوش نوشخند تو را
هوش مصنوعی: لباسی زیبا به تن کردهام و قامت بلند تو را در آغوش لبخند شیرینت میستایم.
هلال تا به رکاب تو سر نهد چون نعل
هزار بار ببوسد سم سمند تو را
هوش مصنوعی: هلال برای آنکه به تو احترام بگذارد، با سر خود مانند نعل، هزار بار پایت را خواهد بوسید.
دلم شکسته و عمریست آرزو دارد
هوای سنبل زلف شکسته بند تو را
هوش مصنوعی: دل من پریشان و غمگین است و مدتهاست که آرزو دارم با عطر و زیبایی زلفهای تو آرامش پیدا کنم.
به حال خسته خود این همه تغافل چیست
فراق زیر و زبر کرده دردمند تو را
هوش مصنوعی: چرا به حال خسته خود توجه نمیکنی؟ جدایی به شدت وضعیت تو را دگرگون کرده و درد تو را افزایش داده است.
چو سیدا نبود ساده لوح در ره عشق
نشان لطف گمان کرده زهرخند تو را
هوش مصنوعی: زمانی که کسی در عشق و محبت با سادگی و بیپیش زمینه قدم برمیدارد، ممکن است به اشتباه از محبت و لبخند تو تعبیر کند و آن را نشانهای از لطف بداند، در حالی که در واقع ممکن است در پس آن صحنهها چیز دیگری نهفته باشد.