گنجور

شمارهٔ ۹ - فی نعت حضرت خیرالبشر صلی الله و سلم و آله و اصحاب اجمعین

ای به گرد روضه ات هر شب ملایک در طواف
دشمنان را زنگ بسته تیغ باشد در غلاف
تا علم شد در جهان شمشیر دینت چون هلال
سینه ات با نیک و بد ماننده آئینه صاف
بت پرستان را بتان شد سرنگون در بتکده
همچو شمع کشته کوته شد زبان اهل لاف
شیشه های میکشان زین پیش درد آلود بود
باده وحدت به دور احتسابت گشت صاف
پیکرت لبریز از علم لدنی ساختند
جبرئیل آن دم که زد بر سینه صافت شکاف
راستی گل می کند چون سرو از رفتار تو
هیچ کس را نیست بر اقوال و افعالت خلاف
کرده آهو در بیابان لشکرت را رهبری
غوطه زد اولاد او در نافه چین تا به ناف
یا رسول الله تو را نبود به خلوت احتیاج
از برای امتان خویش منشین اعتکاف
ای ضمیرت متصف پیوسته با جبار صدق
وی کلامت مشتمل بر استعارات مصاف
جنس فضلت می دهد از جوهر عالم خبر
ذات پاکت می شود محمول بر هر اتصاف
بر کمند حلقه فتراک تو آویختند
عاقبت سرهای خود را صاحبان کبر و لاف
کور برخیزد به روز رسته خیز از زیر خاک
هر که در دین تو پیدا کرده راه اختلاف
از وجودت تا شده عبدالمطلب را نسب
ای ز اسمت زنده نام هاشم عبد مناف
هر که بر آئینه ات روی نیاز آورده است
کرده او را عالم اسرار صاحب انکشاف
جبه و جوشن سپاهت را نباشد احتیاج
پشت بر کوهند لشکر از تو در روز مصاف
نیزه ات را جای چون مژگان به چشم مشرکان
تیغ خون ریز تو را باشد تن خصمان غلاف
رخت هستی بستی و از مکه بیرون آمدی
جاهلان کردند تا بر آل و اصحابت خلاف
در مدینه خانه های خود مزین ساختند
بهر استقبال تو بافنده زربفت باف
یا رسول الله در این دعوی رسول بر حقی
شاهد قولت به قرآن یاسن و طه و کاف
قامتم از ضعف خم گردیده مانند هلال
تندرستی با من دلخسته دارد اعتراف
صحت از ناشکریی اعضای من رنجیده است
یا رسول الله به جرم خویش دارم انحراف
سایلان صف بسته گرد روضه ات ایستاده اند
هر یکی را جرم افزون تر بود از کوه قاف
ای طبیبا گر نسازی گوش بر فریاد من
سینه ام از ناله جانکاه خواهد شد شکاف
آستانت قبله ارباب حاجت آمده
از تو دارد سیدا امروز امید معاف!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای به گرد روضه ات هر شب ملایک در طواف
دشمنان را زنگ بسته تیغ باشد در غلاف
هوش مصنوعی: هر شب فرشتگان دور مرقد تو در حال طواف هستند و در این میان، دشمنان تو با زنگی در تیغ‌های خود، نشان از شکست و ناتوانی دارند.
تا علم شد در جهان شمشیر دینت چون هلال
سینه ات با نیک و بد ماننده آئینه صاف
هوش مصنوعی: وقتی علم و دانش در دنیا مشاهده می‌شود، مانند شمشیر دین تو درخشان و تیز است، و سینه‌ات، مانند هلال، به وضوح خوبی‌ها و بدی‌ها را منعکس می‌کند.
بت پرستان را بتان شد سرنگون در بتکده
همچو شمع کشته کوته شد زبان اهل لاف
هوش مصنوعی: بت‌پرستان در بتکده با فروپاشی بت‌های خود روبرو می‌شوند و مانند شمعی که خاموش می‌شود، قدرت کلام و ادعای اهل لاف و گزاف به شدت کاهش می‌یابد.
شیشه های میکشان زین پیش درد آلود بود
باده وحدت به دور احتسابت گشت صاف
هوش مصنوعی: شیشه‌های میکده قبلاً پر از درد و غم بودند، اما اکنون به خاطر باده‌ای که از اتحاد به دست آمده، صاف و زلال شده‌اند.
پیکرت لبریز از علم لدنی ساختند
جبرئیل آن دم که زد بر سینه صافت شکاف
هوش مصنوعی: در لحظه‌ای که جبرئیل به سینه‌ات ضربه زد، وجود تو پر از دانش خاص و با ارزش شد.
راستی گل می کند چون سرو از رفتار تو
هیچ کس را نیست بر اقوال و افعالت خلاف
هوش مصنوعی: گل به زیبایی و قامت سرو مانند توست، زیرا هیچ کس نمی‌تواند در مورد کارها و رفتارهای تو نظری مخالف داشته باشد.
کرده آهو در بیابان لشکرت را رهبری
غوطه زد اولاد او در نافه چین تا به ناف
هوش مصنوعی: آهو در بیابان سربازانش را رهبری می‌کند و فرزندان او را در جایی که عطر و بوی خوش است غوطه‌ور می‌بیند.
یا رسول الله تو را نبود به خلوت احتیاج
از برای امتان خویش منشین اعتکاف
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، تو برای ارتباط با امتیانت نیازی به خلوت و دوری از مردم نداری، پس در اعتکاف نمان.
ای ضمیرت متصف پیوسته با جبار صدق
وی کلامت مشتمل بر استعارات مصاف
هوش مصنوعی: ای درون تو همواره به صفاتی بزرگ و مقتدر شناخته شده است. سخنان تو پر از تشبیهات و استعاره‌های پر معانی است.
جنس فضلت می دهد از جوهر عالم خبر
ذات پاکت می شود محمول بر هر اتصاف
هوش مصنوعی: فضیلت تو از ویژگی‌های جهان آگاه می‌شود و ذات پاک تو بر هر صفتی قابل حمل است.
بر کمند حلقه فتراک تو آویختند
عاقبت سرهای خود را صاحبان کبر و لاف
هوش مصنوعی: سرانجام کسانی که به خود فخر می‌فروختند و متکبر بودند، به دام افتادند و سرهای خود را تسلیم تقدیر کردند.
کور برخیزد به روز رسته خیز از زیر خاک
هر که در دین تو پیدا کرده راه اختلاف
هوش مصنوعی: کسی که در دین تو راه انحراف و جدایی را پیدا کرده، همچون فرد نابینایی که از زیر خاک بیرون می‌آید، در روز قیامت خواهد برخاست.
از وجودت تا شده عبدالمطلب را نسب
ای ز اسمت زنده نام هاشم عبد مناف
هوش مصنوعی: از وجود تو، نسب عبدالمطلب زنده مانده است. تو به خاطر پاکی و عظمت خود، نام هاشم و عبد مناف را در تاریخ زنده نگه داشته‌ای.
هر که بر آئینه ات روی نیاز آورده است
کرده او را عالم اسرار صاحب انکشاف
هوش مصنوعی: هر کسی که با درخواست و نیاز به تو نگاه کند، او را عالم اسرار و صاحب دانش و آگاهی می‌سازد.
جبه و جوشن سپاهت را نباشد احتیاج
پشت بر کوهند لشکر از تو در روز مصاف
هوش مصنوعی: زور و قدرت سپاه تو، نیازی به پناه بردن به کوه‌ها ندارد، زیرا لشکر دشمن در روز نبرد از تو وحشت دارد.
نیزه ات را جای چون مژگان به چشم مشرکان
تیغ خون ریز تو را باشد تن خصمان غلاف
هوش مصنوعی: نیزه‌ات مانند مژگان در چشم کافران می‌زند و تیغ خون‌ریز تو، برای دشمنان، همچون غلافی است که آن‌ها را در خود می‌پوشاند.
رخت هستی بستی و از مکه بیرون آمدی
جاهلان کردند تا بر آل و اصحابت خلاف
هوش مصنوعی: تو زندگی‌ات را ترک کردی و از مکه خارج شدی و نادان‌ها اقدام کردند تا بر خانواده و یارانت مخالف شوند.
در مدینه خانه های خود مزین ساختند
بهر استقبال تو بافنده زربفت باف
هوش مصنوعی: در شهر مدینه، مردم خانه‌های خود را به زیبایی آراسته‌اند تا از تو استقبال کنند، و بافنده‌هایی که پارچه‌های طلایی می‌بافند نیز در این بستر به کار مشغولند.
یا رسول الله در این دعوی رسول بر حقی
شاهد قولت به قرآن یاسن و طه و کاف
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، در این ادعا که تو فرستاده‌ای از سوی حق هستی، شاهد بر سخن تو قرآن است؛ سوره‌های یاسین، طه و کاف نیز بر حقانیت تو گواهی می‌دهند.
قامتم از ضعف خم گردیده مانند هلال
تندرستی با من دلخسته دارد اعتراف
هوش مصنوعی: قامت من به خاطر ضعف و ناتوانی خم شده است، مانند ماه هلال که هنوز تندرستی را به یاد دارد و دل من نیز از این وضعیت نگران و دل‌زده است.
صحت از ناشکریی اعضای من رنجیده است
یا رسول الله به جرم خویش دارم انحراف
هوش مصنوعی: ای رسول خدا، من به خاطر ناشکری اعضای بدنم در رنج هستم و به دلیل گناهی که مرتکب شده‌ام، از راه راست منحرف شده‌ام.
سایلان صف بسته گرد روضه ات ایستاده اند
هر یکی را جرم افزون تر بود از کوه قاف
هوش مصنوعی: گروهی از گنوهکاران در برابر تو ایستاده‌اند، هر کدام از آن‌ها گناهشان بیشتر از کوه قاف است.
ای طبیبا گر نسازی گوش بر فریاد من
سینه ام از ناله جانکاه خواهد شد شکاف
هوش مصنوعی: ای پزشک، اگر به فریاد من توجه نکنی، قلبم از شدت درد و anguish جایی خواهد شکافت.
آستانت قبله ارباب حاجت آمده
از تو دارد سیدا امروز امید معاف!
هوش مصنوعی: امروز کسی که درخواستی دارد و به دنبال کمک است، به سراغ تو آمده و امیدوار است که مورد بخشش و لطف تو قرار بگیرد، ای بزرگوار!