شمارهٔ ۷ - نعت
ای حریم روضه ات باشد بهشت عنبرین
پاسبان آستانت روز و شب روح الامین
دعوی پیغمبری می کرد نور پاک تو
پیش از آن ساعت که بود آدم میان ما و طین
سبز و خرم از تو شد نخل وجود انبیا
اولیاالله گرد خرمنت را خوشه چین
جبرئیل آمد به تکلیف شبی از سوی حق
با براق گرم رفتاری چو بوی یاسمین
وه چه شب چون سنبل حوران جنت مشکبار
گفت برخیز ای رسول حق نشین بر پشت زین
از زمین مکه روح انبیا صف بسته اند
بهر استقبال تو تا آسمان هفتمین
تا نهادی در شب معراج پا بر ساق عرش
شد ز یمن مقدمت نعلین تو کرسی نشین
در کنار دایه ات می کرد پابوسی تو را
داغ خدمتگاریت را ماه دارد بر جبین
چشمه کوثر تمنا می کند سرو تو را
می کند پابوسیت را آرزو ماه معین
کرد کار ذوالفقار انگشت تو با مشرکان
دست خود روزی که بیرون ساختی از آستین
نامداران بر زبان کردند مهر خاموشی
تا تو در انگشت خود انداختی انگشترین
در میان انبیا باشد محمد نام تو
بر زبان اهل عالم هست القابت امین
چار یارت اهل دین را پیشوا و رهنما
در خلافت هر یکی باشند امیرالمومنین
حامی اسلام دین یعنی ابوبکر و عمر
حضرت عثمان و حیدر سرور اهل یقین
نور چشم احمد مرسل حسین است و حسن
قرة العین علی شهزاده زین العابدین
تا به مهدی آل و اصحاب تو از خرد و بزرگ
فاضل و دانا و کامل طیبین و طاهرین
ای به توصیف جمالت آیت شمس الضحی
وی به ذاتت گشته نازل رحمة للعالمین
در حریم روضه ات هر کس اقامت می کند
می رسد او را ندای «فادخلوها خالدین »
شبنم روی گلت را بر فلک برد آفتاب
سایه سرو قدت برداشت خود را از زمین
رو نمی تابند اصحاب تو از میدان خصم
پشت بر کوهند از تو لشکر اسلام و دین
شاه من روزی که فتح مکه کردی آمدند
تهنیت گویان ملایک از یسار و از یمین
کردی از جنانه تا پشت مبارک را جدا
در فراقت ماند همچون سایه پهلو بر زمین
داد آگاهی تحیر معجزت با کاروان
تا نهادی بر درخت خشک پشت نازنین
من همان نخلم ز برگ و بار دور افتاده ام
آرزو دارم که گردم چون زمان اولین
یا رسول الله شفاعت کن ز حق جرم مرا
بر جبین دارم خجالت از کرام الکاتبین
بر کدامین توبه آدم بر در تو آب و روی
دارم از شرمندگی امروز سر در آستین
هر چه کردم بی رضای حق پشیمان گشته ام
گوشه چشمی به سویم ای شفیع المؤمنین
از طبیبان شهریارا دست کوته کرده ام
روزگاری شد که دارم خاطر اندوهگین
از کف دست تو رنجوران شفاها یافتند
آرزو دارم که در پای تو بگذارم جبین
من کیم خود را کشم در سلک مداحان تو
جغد را چون بلبلان نبود نوای دلنشین
خادمان آستانت را کمینه چاکرم
سیدا اخلاص مندان تو را از مخلصین
شمارهٔ ۶ - قصیده نوروزی: نوبهار آمد گلستان از پی نشو و نماستشمارهٔ ۸ - نعت: ای روضه تو قبله ارباب انس و جان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حریم روضه ات باشد بهشت عنبرین
پاسبان آستانت روز و شب روح الامین
هوش مصنوعی: ای حریم گلزار تو، بهشتی خوشبو و معطر است که در تمام روز و شب، روح الامین (فرشتهی وحی) نگهبان درگاهت است.
دعوی پیغمبری می کرد نور پاک تو
پیش از آن ساعت که بود آدم میان ما و طین
هوش مصنوعی: نور پاک تو قبل از آن که آدم در میان ما و خاک قرار گیرد، ادعای پیامبری میکرد.
سبز و خرم از تو شد نخل وجود انبیا
اولیاالله گرد خرمنت را خوشه چین
هوش مصنوعی: وجود انبیا و اولیا، به سبب برکت و وجود تو، مانند نخلهایی سرسبز و پرخوشه شده است. آنها در مسیر تو حرکت کرده و از ثمرات وجود تو بهرهمند شدهاند.
جبرئیل آمد به تکلیف شبی از سوی حق
با براق گرم رفتاری چو بوی یاسمین
هوش مصنوعی: جبرئیل در شبی خاص به فرمان خداوند آمد و با مرکبی سریع و خوشبو مانند عطر یاسمن، حرکت کرد.
وه چه شب چون سنبل حوران جنت مشکبار
گفت برخیز ای رسول حق نشین بر پشت زین
هوش مصنوعی: ای چه شبی همچون بوی خوش سنبل بهشتی، که گویندهای در دل آن شب گفت: ای پیامآور حق، بر خیز و سوار بر زین شو.
از زمین مکه روح انبیا صف بسته اند
بهر استقبال تو تا آسمان هفتمین
هوش مصنوعی: روح پیامبران از زمین مکه جمع شدهاند تا به شرف دیدار تو بشتابند و به آسمان هفتم برسند.
تا نهادی در شب معراج پا بر ساق عرش
شد ز یمن مقدمت نعلین تو کرسی نشین
هوش مصنوعی: زمانی که تو در شب معراج پا بر روی عرش گذاشتی، به خاطر ورود مبارکت، نعلین تو موجب شد که تخت خداوندی قرار گیرد.
در کنار دایه ات می کرد پابوسی تو را
داغ خدمتگاریت را ماه دارد بر جبین
هوش مصنوعی: در کنار پرستارت، به احترام تو خم میشود و نشان خدمتگزاریات همچون ماه بر پیشانیاش میدرخشد.
چشمه کوثر تمنا می کند سرو تو را
می کند پابوسیت را آرزو ماه معین
هوش مصنوعی: چشمه کوثر دلش به حضور تو خوش میشود و به خاطر تو به زمین میافتد. او همیشه دلتنگ دیدن تو است و آرزو دارد که ماه معین همچون تو در آسمان بدرخشد.
کرد کار ذوالفقار انگشت تو با مشرکان
دست خود روزی که بیرون ساختی از آستین
هوش مصنوعی: در روزی که تو با دست خودت مخالفان را به چالشی دشوار کشیدی، همچون ذوالفقار که با قدرت و دقت کار را انجام میدهد.
نامداران بر زبان کردند مهر خاموشی
تا تو در انگشت خود انداختی انگشترین
هوش مصنوعی: افراد مشهور و شناختهشده به خاطر احترام به تو سکوت کردند، تا تو بتوانی با انگشتانت انگشتر خود را بیندازی.
در میان انبیا باشد محمد نام تو
بر زبان اهل عالم هست القابت امین
هوش مصنوعی: محمد، تو در میان پیامبران قرار داری و نام تو بر زبانهای مردم جهان جاری است و لقب تو امین است.
چار یارت اهل دین را پیشوا و رهنما
در خلافت هر یکی باشند امیرالمومنین
هوش مصنوعی: چهار یار اهل دین، که در خلافت هر یک از آنها امیرالمومنین هستند، باید پیشوایی و رهبری کنند.
حامی اسلام دین یعنی ابوبکر و عمر
حضرت عثمان و حیدر سرور اهل یقین
هوش مصنوعی: این بیت به تمجید از چهار شخصیت مهم در تاریخ اسلام میپردازد که به عنوان حامیان دین شناخته میشوند: ابوبکر، عمر، عثمان و علی. این افراد به عنوان رهبران و پیشوایان مذهبی، تأثیر زیادی در گسترش و ترویج اسلام داشتهاند و از آنها به عنوان مثالهایی از ایمان و یقین یاد میشود.
نور چشم احمد مرسل حسین است و حسن
قرة العین علی شهزاده زین العابدین
هوش مصنوعی: چشمهای احمد پیغمبر به حسین روشنایی میدهد و حسن، عزیز دل علی، فرزند زینالعابدین است.
تا به مهدی آل و اصحاب تو از خرد و بزرگ
فاضل و دانا و کامل طیبین و طاهرین
هوش مصنوعی: تا زمانی که مهدی و یارانش وجود دارند، از کوچک و بزرگ، همه فاضل و دانا و پاک و مطهر خواهند بود.
ای به توصیف جمالت آیت شمس الضحی
وی به ذاتت گشته نازل رحمة للعالمین
هوش مصنوعی: تو نمونهای از زیبایی هستی که مانند آیهای از صبح روشن میدرخشی و وجودت به عنوان رحمت برای جهانیان نازل شده است.
در حریم روضه ات هر کس اقامت می کند
می رسد او را ندای «فادخلوها خالدین »
هوش مصنوعی: هر کسی که در فضای مقدس روضه تو ساکن شود، صدای «وارد شوید و همیشه در آنجا بمانید» به او میرسد.
شبنم روی گلت را بر فلک برد آفتاب
سایه سرو قدت برداشت خود را از زمین
هوش مصنوعی: آفتاب شبنم روی گل تو را به آسمان برد و سایه قد بلند تو را از زمین برداشت.
رو نمی تابند اصحاب تو از میدان خصم
پشت بر کوهند از تو لشکر اسلام و دین
هوش مصنوعی: دوستان تو در میدان جنگ از ترس دشمنی که در برابرشان است، به کوهها پناه میبرند. آنها از تو و لشکر اسلام و دین فاصله میگیرند.
شاه من روزی که فتح مکه کردی آمدند
تهنیت گویان ملایک از یسار و از یمین
هوش مصنوعی: روزی که تو مکه را فتح کردی، فرشتگان از سمت چپ و راست به تهنیت و تبریک آمدند.
کردی از جنانه تا پشت مبارک را جدا
در فراقت ماند همچون سایه پهلو بر زمین
هوش مصنوعی: برای تو هر کاری کردم، حتی لباسهایم را از هم جدا کردم. در غم فراق تو، مثل سایهای در کنارم روی زمین ماندم.
داد آگاهی تحیر معجزت با کاروان
تا نهادی بر درخت خشک پشت نازنین
هوش مصنوعی: پیام این بیت به این معناست که با نشان دادن شگفتیهای معجزهآسا، به کاروانی از آگاهی و دانش متوجه شو و وقتی بر درختی بیثمر و خشک تکیه میزنی، با ناز و زیبایی به این کار ادامه بده.
من همان نخلم ز برگ و بار دور افتاده ام
آرزو دارم که گردم چون زمان اولین
هوش مصنوعی: من به مانند نخی هستم که از شاخ و برگش دور افتادهام و آرزو دارم که دوباره به زمان اولیهام برگردم.
یا رسول الله شفاعت کن ز حق جرم مرا
بر جبین دارم خجالت از کرام الکاتبین
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، از طرف من شفاعت کن؛ زیرا که من بر پیشانیام نشانه گناهانی دارم و از نویسندگان درشتقلم خجالتزدهام.
بر کدامین توبه آدم بر در تو آب و روی
دارم از شرمندگی امروز سر در آستین
هوش مصنوعی: به کدامین دلیل از آدم، من امروز با حالتی شرمنده و سر در آستین، به درگاه تو آمدهام؟
هر چه کردم بی رضای حق پشیمان گشته ام
گوشه چشمی به سویم ای شفیع المؤمنین
هوش مصنوعی: هر کاری که کردهام بدون اجازه و رضایت خدا، الآن از آن کارها پشیمان هستم. ای شفیع مؤمنین، به من نگاه کن و به حال من رحم کن.
از طبیبان شهریارا دست کوته کرده ام
روزگاری شد که دارم خاطر اندوهگین
هوش مصنوعی: مدتی است که از پزشکان کمک نمیخواهم و به همین دلیل، دلم غمگین و ناراحت شده است.
از کف دست تو رنجوران شفاها یافتند
آرزو دارم که در پای تو بگذارم جبین
هوش مصنوعی: رنجبران و درماندگان به برکت دست تو درمان یافتهاند. آرزو دارم که پیش پای تو سرسجده کنم.
من کیم خود را کشم در سلک مداحان تو
جغد را چون بلبلان نبود نوای دلنشین
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم که خود را در جمع ستایندگان تو قرار دهم؟ مانند جغدی هستم که نمیتواند آهنگ دلنشینی مانند بلبلان بخواند.
خادمان آستانت را کمینه چاکرم
سیدا اخلاص مندان تو را از مخلصین
هوش مصنوعی: من به خدمتگزاران تو، ای سرورم، ارادت میورزم و از جمله افراد صادق و مخلص برای تو هستم.