بخش ۹۲ - در بیان راه تسخیر شیطان حصار دل را
خاصه وهمی کان ز جنس آتش است
زین رهش نسبت به دیو سرکش است
اصل دیوِ وهم از آتش بود
هرچه از آتش بود سرکش بود
آن غضب هم از سلال آذر است
آذر ایشان را پدر هم مادر است
زین ره ایشان راست با شیطان نسب
روح را هستند دشمن زین سبب
لیک تا باشد خرد منزل نشین
روح را باشد وزیر راستین
طوعاً و کرهاً به قیدش اندر است
روح را خواهی نخواهی چاکر است
لیکن از هم جنسی اهریمنان
هستشان با اهرمن میلی نهان
ره نمایند اهرمن را سوی دل
صد پیام آرند از وی متصل
وهم آرد بهر خدام حصار
هر زمانی وعدههای بیشمار
از هوا آرد سوی دل مژدهها
وز هوس او را نماید جلوهها
محفل آراید همی در بزم دل
اندر آن بنشسته خوبان چگل
لعبتی را گاه آراید چو مهر
پیش نفسش پرده برگیرد ز چهر
گه کند از سیم و زر خروارها
پیش نفس آرد از آن قِنطارها
گه کند صد چشمه در صحرا روان
گه ز روم و هند آرد کاروان
گه تو را شد دشمنی سینه شکاف
نفس را با او گذارد در مصاف
در گه و بیگاه در شام و سحر
همنشین نفس سازد این صور
اندک اندک خو کند نفس نفیس
با هواها و هوسهای خبیس
جفت گردد روز و شب با این صور
در نماز و طاعت و در خواب و خَور
زان خیالاتش نباشد انفکاک
سوی دلشان او رود بی بیم و باک
تا شوند از مدخل و مخرج خبیر
راهها یابند از بالا و زیر
عقلِ دور اندیش را غافل کند
رخنهها اندر حصار دل کند
عقل گوید روح را کی شه بتار
زین رفیقان الحذار و الحذار
ای خدا از این رفیقان الحذر
این سپاه دشمن است ای بیخبر
در حصار دل مده ره زینهار
این گروه حیله ساز نابکار
نفسِ محو جلوههای آن صور
پندِ عقل او را کجا بخشد اثر
نفس مسکین محو و شیطان هوشیار
غافل این از کار و آن در فکر کار
هر خیالی راست دیوی همعنان
آید این پیدا آن از پی نهان
تا هوایی را به دل افتد گذار
هست دیوی را در آن منزل قرار
چون هوا در خانهٔ دل راه یافت
راه آنجا در گه و بیگاه یافت
بخش ۹۱ - در بیان اهریمن نفس: خود شود شیطان چه شیطان ای امانبخش ۹۳ - در تفسیر آیه مبارکه و من یعش عن ذکرالرحمن الی آخر: یاد حق بربندد از آن خانه رخت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خاصه وهمی کان ز جنس آتش است
زین رهش نسبت به دیو سرکش است
هوش مصنوعی: این بیان به نوعی اشاره دارد به ذهن و خیالهایی که از جنس آتش هستند، یعنی بسیار پرشور و آتشین. همچنین به نوعی به دیوهایی که سرکش و غیرقابل کنترلاند، نسبت داده میشود. به طور کلی، این جمله به قدرت و خطرناک بودن این اوهام و خیالها اشاره میکند.
اصل دیوِ وهم از آتش بود
هرچه از آتش بود سرکش بود
هوش مصنوعی: خاستگاه موجودات خبیث و بد از آتش است و هر چیزی که ویژگی آتش را داشته باشد، سرکش و نافرمان است.
آن غضب هم از سلال آذر است
آذر ایشان را پدر هم مادر است
هوش مصنوعی: هم خشم و هم آتش از نسل آذر است. آتش برای آنها هم پدر و هم مادر محسوب میشود.
زین ره ایشان راست با شیطان نسب
روح را هستند دشمن زین سبب
هوش مصنوعی: از این راه، ایشان با شیطان رابطه دارند و روح را دشمن میدانند و به همین دلیل در برابر آن قرار میگیرند.
لیک تا باشد خرد منزل نشین
روح را باشد وزیر راستین
هوش مصنوعی: اما تا زمانی که خرد در دل انسان باشد، روح میتواند از آن به عنوان راهنمای درست خود بهرهبرداری کند.
طوعاً و کرهاً به قیدش اندر است
روح را خواهی نخواهی چاکر است
خواهی نخواهی، روح مقید است و گوش به فرمان!
لیکن از هم جنسی اهریمنان
هستشان با اهرمن میلی نهان
هوش مصنوعی: اما در واقع، بین آنها به نوعی پیوند و همنشینی با نیروهای منفی وجود دارد که این ارتباط در دلشان نهفته است.
ره نمایند اهرمن را سوی دل
صد پیام آرند از وی متصل
هوش مصنوعی: اهریمن به سمت دل راهنمایی میشود و از او پیامهای بسیار و پیوستهای میرسد.
وهم آرد بهر خدام حصار
هر زمانی وعدههای بیشمار
هوش مصنوعی: فکرها و خیالها در هر زمان برای خدمتگزاران، وعدههای زیادی به ارمغان میآورد.
از هوا آرد سوی دل مژدهها
وز هوس او را نماید جلوهها
هوش مصنوعی: هوا خبرهایی خوش را به دل میآورد و خواستهها جلوههایی زیبا را به او نشان میدهد.
محفل آراید همی در بزم دل
اندر آن بنشسته خوبان چگل
هوش مصنوعی: در محفلی شاد و زیبا، دلهای عاشق کنار هم جمع شدهاند و در آنجا، زیباییها و دلرباییها درخشیدهاند.
لعبتی را گاه آراید چو مهر
پیش نفسش پرده برگیرد ز چهر
هوش مصنوعی: گاهی زنی زیبایی را برای بازی به دست میآورد، چون خورشید در برابر نفسش پردهای از چهره برمیدارد.
گه کند از سیم و زر خروارها
پیش نفس آرد از آن قِنطارها
هوش مصنوعی: گاهی از طلا و نقره مقدار زیادی جمع میکند، اما در مقابل، نفس خود را با مقدار کمتری از آن خوش میکند.
گه کند صد چشمه در صحرا روان
گه ز روم و هند آرد کاروان
هوش مصنوعی: گاهی چشمههای زیادی در بیابان جاری میشود و گاهی کاروانهایی از روم و هند میآیند.
گه تو را شد دشمنی سینه شکاف
نفس را با او گذارد در مصاف
هوش مصنوعی: هر زمانی که دشمنی بین کسانی باشد، نفس انسان در تلاش است تا در مواجهه با او سینهای باز کند و در برابر او ایستادگی کند.
در گه و بیگاه در شام و سحر
همنشین نفس سازد این صور
هوش مصنوعی: در هر زمان و مکانی، چه در شب و چه در صبحگاه، وجود آدمی با نفس خود همصحبت میشود و در تعامل است.
اندک اندک خو کند نفس نفیس
با هواها و هوسهای خبیس
هوش مصنوعی: به آرامی نفس ارزشمند انسان به آرزوها و تمایلات ناپاک عادت میکند.
جفت گردد روز و شب با این صور
در نماز و طاعت و در خواب و خَور
هوش مصنوعی: روز و شب با این حالتها هماهنگ میشوند، چه در عبادت و نماز یا در خواب و غذا.
زان خیالاتش نباشد انفکاک
سوی دلشان او رود بی بیم و باک
هوش مصنوعی: از آن خیالها جدا نمیشود، بنابراین او به دلشان میرود بدون ترس و نگرانی.
تا شوند از مدخل و مخرج خبیر
راهها یابند از بالا و زیر
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف و کشف راهها، باید از نقاط ورود و خروج با آگاهی حرکت کرد و به جستجو در بالا و پایین پرداخته شود.
عقلِ دور اندیش را غافل کند
رخنهها اندر حصار دل کند
هوش مصنوعی: عقل خردمند وقتی با نقاط ضعف و خللهایی مواجه میشود که در دل آدمی وجود دارد، ممکن است غافل و بیتوجه شود و نتواند از آنها در برابر خطرات محافظت کند.
عقل گوید روح را کی شه بتار
زین رفیقان الحذار و الحذار
عقل به روح میگوید که شاها دور شو و از این همنشینان پرهیز کن پرهیز!
ای خدا از این رفیقان الحذر
این سپاه دشمن است ای بیخبر
هوش مصنوعی: ای خدا، از این دوستان دوری کن؛ اینان در واقع سپاهی از دشمنان هستند، ای کسی که خبر نداری.
در حصار دل مده ره زینهار
این گروه حیله ساز نابکار
هوش مصنوعی: در دل خود محافظت کن و اجازه نده که به راحتی به آن دسترسی پیدا کنند، زیرا این گروه ممکن است با نیرنگ و فریب به تو آسیب برسانند.
نفسِ محو جلوههای آن صور
پندِ عقل او را کجا بخشد اثر
هوش مصنوعی: نفس انسان در زیباییهای آن صورتها غرق میشود و عقل او دیگر جایی برای اثر گذاشتن پیدا نمیکند.
نفس مسکین محو و شیطان هوشیار
غافل این از کار و آن در فکر کار
هوش مصنوعی: نفس بیچارهای که تحت تأثیر شیطان است، به طور هوشیارانه در حال غفلت از حقیقتها و درگیر مسائل خود است.
هر خیالی راست دیوی همعنان
آید این پیدا آن از پی نهان
هوش مصنوعی: هر خیال و اندیشهای ممکن است که به شیطان و دیو شبیه باشد، و این ستم و بیداد از درون ما ناشی میشود و به طور پنهانی بر ما تاثیر میگذارد.
تا هوایی را به دل افتد گذار
هست دیوی را در آن منزل قرار
هوش مصنوعی: وقتی احساس خاصی به دل ما دست میدهد، نشاندهنده وجود نیروهایی است که در آن مکان تأثیرگذارند.
چون هوا در خانهٔ دل راه یافت
راه آنجا در گه و بیگاه یافت
هوش مصنوعی: زمانی که احساسات و حسهای درونی به قلب انسان راه پیدا کند، در هر زمان و مکان میتوان آنها را درک کرد و به آنها توجه داشت.
حاشیه ها
1404/03/12 23:06
احمد خرمآبادیزاد
1-مصرع نخست بیت دوم به شکل «اصل دیو و دد هم از آتش بود» هم میلنگد و هم نادرست است! به دلیل اینکه شاعر این بخش را با «خانۀ وهم» آغاز کرده، و نیز به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، مصرع یاد شده باید به شکل زیر باشد:
«اصل دیوِ وهم از آتش بود»
سخن گفتن از «وهم» و «خیال» (به ترتیب در مصرع نخست بیت 9 و 27)، شکی در درستی تصحیح باقی نمیگذارد.
2-بیت شماره 26 (به دلیل آشفتگی و نامفهوم بودن)، به شکل زیر نادرست:
«نفس مسکین محو شیطان هوشیار/غافل از این کاروان در فکر کار»
با توجه به ایراد بالا و به استناد نسخه خطی مجلس، شکل درست بیت چنین است:
«نفس مسکین محو و شیطان هوشیار/غافل این از کار و آن در فکر کار»
*بهره گیری از نگرش سیستمی یعنی کاهش احتمال خطا در انجام هر کار!