گنجور

بخش ۹۰ - در بیان اینکه وهم از حزب شیطان است

مخلصی از این مراحل باز جوی
کار وهم و قلعهٔ دل را بگوی
روح را بهر خلافت پادشاه
جانب جسمانیان بنموده راه
شهر بند تن نشیمن‌گاه او
صفهٔ دل مستقرگاه او
عقل را گفتا مهین دستور باش
شرع را گفتا چراغ نور باش
ای غضب تو شحنهٔ درگاه باش
ای حیا تو پردهٔ خرگاه باش
هان و هان ای وهم حیلت‌گر تو هم
حیله جو در جلب خیر و دفع غم
تیز بینی تو دقایق باز جوی
چونکه جستی با خلیفه باز گوی
ای خیال احوال را تحویل گیر
حافظه تو شغل گنجوری پذیر
ای نیاز و عجز و اقرار و فغان
ناله و زاری آب دیدگان
جملگی باشید نزد پادشاه
از گناه این خلیفه عذرخواه
ای جوارح راه خدمت پیش گیر
ای قوی، دامان خدمت را بگیر
جملتان اندر برِ آن روح پاک
سر گذارید از پی خدمت به خاک
هین بکن پی شور عقل ای روح کار
کار را با عقل دانا دل گذار
هین تو هم ای عقل راه شرع گیر
آنچه شرع آگهت گوید پذیر
جمله‌تان شهزاده را یاری کنید
قلعهٔ دل را نگهداری کنید
مستقرگاه روح است این حصار
باز داریدش ز دشمن زینهار
دشمنان هستند افزون از شمار
در کمین بنشسته در دور حصار
تا بگیرند این حصار بی نظیر
تا نمایند آن خلیفه حق اسیر
عقل را در چاه ظلمانی کنند
پس در آن اقلیم ویرانی کنند
عقل را دور افکنند از بزم روح
پس بر او بندند ابواب فتوح
هم ببندندش ره افلاک را
هم رهِ آمد شدِ املاک را
دور او گیرند پس اهریمنان
سوی خود خوانند او را هر زمان
تا به سوی خود کشند آن شاه را
منخسف سازند چهر ماه را
پس وزیر و پیشکار و پاسبان
دیو اهریمن کنندش ای فلان
هرکه زان دیوان کلان و زفت تر
بهر دستوری همی بندد کمر
خوی او در روح ظاهرتر شود
روح قدسی دیو را مظهر شود
آن یکش دستور دیوِ حرص و آز
وآن دگر یک دیو امید دراز
وان یکی اهریمن کبر و غرور
شد وزیرش کرد آثارش ظهور
آن دگر را دیو شهوت رهنما
وآن دگر را دیو مکر و حیله‌ها
آن یکی اهریمن ظلمش وزیر
وآن ز دیو غلّ و غش منّت پذیر
آن یکی دیو خیانت رهزنش
وآن نفاق آموزد از اهریمنش
هریکی را زین نمط دیوی لعین
می شود در ملک دُستور مهین
عاقبت آن همنشینی و وداد
می شود منجر به وصل و اتحاد
خود شود آن روح دیوی و چه دیو
هم ز مکرش جمله دیوان در غریو
روح گردد عاقبت اهریمنی
بلکه صد اهریمن از مکر افکنی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مخلصی از این مراحل باز جوی
کار وهم و قلعهٔ دل را بگوی
هوش مصنوعی: به دنبال راهی برای دستیابی به حقیقت و حقیقت وجودی خود باش و به من بگو که چگونه می‌توان از تله‌های ذهنی و موانع عاطفی عبور کرد.
روح را بهر خلافت پادشاه
جانب جسمانیان بنموده راه
هوش مصنوعی: روح برای اداره و سرپرستی بدن، به جسمانیات مسیر و راهی نشان داده است.
شهر بند تن نشیمن‌گاه او
صفهٔ دل مستقرگاه او
هوش مصنوعی: شهر، محلی است که او در آن زندگی می‌کند و دلش در آنجا ساکن است.
عقل را گفتا مهین دستور باش
شرع را گفتا چراغ نور باش
هوش مصنوعی: عقل به تو می‌گوید که باید humble و در خدمتی باشی، و دین هم به تو می‌آموزد که مثل یک چراغ نورانی برای دیگران باشی.
ای غضب تو شحنهٔ درگاه باش
ای حیا تو پردهٔ خرگاه باش
هوش مصنوعی: ای خشم تو نگهبان درگاه باش و ای حیا، مانند پرده‌ای در خیمه قرار بگیر.
هان و هان ای وهم حیلت‌گر تو هم
حیله جو در جلب خیر و دفع غم
هوش مصنوعی: ای کسی که به فریب و نیرنگ متوسل می‌شوی، اگر تو هم به دنبال نیرنگ برای جلب نیکی و دور کردن غم هستی، بدان که باید هوشیار باشی.
تیز بینی تو دقایق باز جوی
چونکه جستی با خلیفه باز گوی
هوش مصنوعی: توانایی تیزبین تو به قدری است که می‌توانی جزئیات را به خوبی درک کنی و اگر به دنبال حقیقت باشی، می‌توانی به راحتی با مقام‌های بالا صحبت کنی و به روشنی آنها را درک کنی.
ای خیال احوال را تحویل گیر
حافظه تو شغل گنجوری پذیر
هوش مصنوعی: ای خیال، حال و احوال مرا بپذیر و به مانند یک گنجور، مسئولیت این شغل را بر عهده بگیر.
ای نیاز و عجز و اقرار و فغان
ناله و زاری آب دیدگان
هوش مصنوعی: ای نیاز، کمبود، اعتراف و زجه، صدای ناله و زاری و اشک‌هایی که از چشمان می‌ریزد.
جملگی باشید نزد پادشاه
از گناه این خلیفه عذرخواه
هوش مصنوعی: همه شما در نزد پادشاه حاضر باشید و از گناه این خلیفه عذرخواهی کنید.
ای جوارح راه خدمت پیش گیر
ای قوی، دامان خدمت را بگیر
هوش مصنوعی: ای اعضای بدن، برای خدمت به دیگران آماده باش، ای نیرومند، به کار خدمت مشغول شو و آن را در دست بگیر.
جملتان اندر برِ آن روح پاک
سر گذارید از پی خدمت به خاک
هوش مصنوعی: همه شما به دنبال خدمت به خاک باشید و در نزد آن روح مقدس حضور پیدا کنید.
هین بکن پی شور عقل ای روح کار
کار را با عقل دانا دل گذار
هوش مصنوعی: ای روح، به آشفتگی عقل توجه نکن، کارها را با خرد و درک بجا انجام بده و به دل خود اعتماد کن.
هین تو هم ای عقل راه شرع گیر
آنچه شرع آگهت گوید پذیر
هوش مصنوعی: ای عقل، به راه دین و شرع توجه کن و هر آنچه که دین به تو می‌گوید، قبول کن.
جمله‌تان شهزاده را یاری کنید
قلعهٔ دل را نگهداری کنید
هوش مصنوعی: همه شما به شاهزاده کمک کنید و از قلعه دل خود حفاظت نمایید.
مستقرگاه روح است این حصار
باز داریدش ز دشمن زینهار
هوش مصنوعی: این دژ مکانی برای روح است، پس آن را از دشمنان دور نگه‌دارید. مراقب باشید!
دشمنان هستند افزون از شمار
در کمین بنشسته در دور حصار
هوش مصنوعی: دشمنان زیادی در اطراف ما وجود دارند و در حال آماده‌باش هستند تا هر لحظه به ما حمله کنند.
تا بگیرند این حصار بی نظیر
تا نمایند آن خلیفه حق اسیر
هوش مصنوعی: برای اینکه این حصار بی‌نظیر را در دست بگیرند، می‌خواهند آن خلیفه‌ی حق را اسیر کنند.
عقل را در چاه ظلمانی کنند
پس در آن اقلیم ویرانی کنند
هوش مصنوعی: عقل را در جایی تاریک و غم‌انگیز رها می‌کنند و در آنجا، محیطی نابسامان و ویران ایجاد می‌شود.
عقل را دور افکنند از بزم روح
پس بر او بندند ابواب فتوح
هوش مصنوعی: عقل را از جمع و سرگرمی های روحانی دور سازند، سپس درهای کامیابی را بر آن ببندند.
هم ببندندش ره افلاک را
هم رهِ آمد شدِ املاک را
هوش مصنوعی: هر دو مسیر را، هم راه آسمان‌ها را ببندند و هم راه زمین و ملک را بسته می‌شود.
دور او گیرند پس اهریمنان
سوی خود خوانند او را هر زمان
هوش مصنوعی: دور او را اهریمنان احاطه کرده‌اند و هر لحظه او را به سوی خود می‌خوانند.
تا به سوی خود کشند آن شاه را
منخسف سازند چهر ماه را
هوش مصنوعی: به سوی خود کشانده می‌شود آن پادشاه و چهره‌ی ماه مانند او را غبارآلود و زشت می‌کنند.
پس وزیر و پیشکار و پاسبان
دیو اهریمن کنندش ای فلان
هوش مصنوعی: این بیت نشان می‌دهد که برخی از افراد در مقام‌های حساس و مسئولیت‌پذیر ممکن است به وظایف خود به درستی عمل نکنند و باعث بروز ناامنی و مشکلات شوند. این موضوع به نوعی به ناتوانی و بی‌توجهی آنها به مسائل مهم اشاره دارد و احساس ناامیدی از وضعیت را منتقل می‌کند.
هرکه زان دیوان کلان و زفت تر
بهر دستوری همی بندد کمر
هوش مصنوعی: هر کسی که از آن نابغه بزرگ و با شخصیت، دستوراتی می‌گیرد و به آنها عمل می‌کند، به نوعی خود را آماده و مجهز می‌سازد.
خوی او در روح ظاهرتر شود
روح قدسی دیو را مظهر شود
هوش مصنوعی: طبیعت انسان در روح او بیشتر نمایان می‌شود و روح پاک، می‌تواند صفات منفی را به جلوه درمی‌آورد.
آن یکش دستور دیوِ حرص و آز
وآن دگر یک دیو امید دراز
هوش مصنوعی: یکی از آنها به خواسته‌ها و آز و طمع مربوط است، در حالی که دیگری به آرزوها و امیدهای بزرگ اشاره دارد.
وان یکی اهریمن کبر و غرور
شد وزیرش کرد آثارش ظهور
هوش مصنوعی: این شخصی که به اهریمن تبدیل شده است، به دلیل خودشاییدگی و خودبزرگ‌بینی‌اش، به مقام وزارت رسیده و آثار و نشانه‌های او از خودنمایی در آمده است.
آن دگر را دیو شهوت رهنما
وآن دگر را دیو مکر و حیله‌ها
هوش مصنوعی: در این بیات به دو نوع دسیسه و خواسته انسانی اشاره شده است. یکی از آنها تحت تأثیر شهوات و تمایلات نفسانی قرار دارد، در حالی که دیگری به فریب و نیرنگ متوسل می‌شود. در واقع، این دو نوع شخص به دو شیوه متفاوت به سوی اهداف خود می‌روند: یکی با پیروی از خواسته‌ها و دیگری با استفاده از حیله و ترفند.
آن یکی اهریمن ظلمش وزیر
وآن ز دیو غلّ و غش منّت پذیر
هوش مصنوعی: یکی از موجودات شرور، به ظلم و ستم خود مشغول است و دیگری که به نوعی دیو به حساب می‌آید، آماده پذیرش فریب و نیرنگ است.
آن یکی دیو خیانت رهزنش
وآن نفاق آموزد از اهریمنش
هوش مصنوعی: یکی از دیوان خیانت، او را گمراه می‌کند و آن نفاق را از اهریمن (شیطان) می‌آموزد.
هریکی را زین نمط دیوی لعین
می شود در ملک دُستور مهین
هوش مصنوعی: هر کس به این روش دچار دیو نکبت می‌شود و در قلمرو حقیقت تحت فرمان بزرگ قرار می‌گیرد.
عاقبت آن همنشینی و وداد
می شود منجر به وصل و اتحاد
هوش مصنوعی: سرانجام دوستی و نزدیکی به یکدیگر، به پیوستگی و همبستگی منتهی خواهد شد.
خود شود آن روح دیوی و چه دیو
هم ز مکرش جمله دیوان در غریو
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فردی که از نیات شوم و فریبکارانه برخوردار است، می‌تواند به راحتی دیگران را فریب دهد و بر آن‌ها تسلط یابد. این فرد فریبکار می‌تواند روح و ذات خود را به شیطانی تبدیل کند و در نتیجه به طریقی بر سایرانی که تحت تأثیر او قرار دارند، سلطه پیدا کند.
روح گردد عاقبت اهریمنی
بلکه صد اهریمن از مکر افکنی
هوش مصنوعی: در نهایت، روح انسان تحت تأثیر کارهای بد و شیطانی قرار می‌گیرد و ممکن است به صفات منفی دچار شود، به‌طوری‌که حتی صدها شیطان در ذهن او به وجود بیاید.

حاشیه ها

1404/03/13 10:06
احمد خرم‌آبادی‌زاد

1- در مصرع دوم بیت 8، «حافظه» (به جای «حافظ») درست است؛ زیرا شاعر از همان آغاز، روح، عقل، شرع و ... را خطاب می‌کند. در نسخه خطی مجلس (به شماره ثبت 5379) نیز «حافظه» ثبت شده است.

2-در مصرع نخست بیت 13، در راستای سازگاری با مصرع دوم و نیز بنا به نسخه خطی، «هین بکن» (به جای «هین مکن») درست است.

 

*به کار بستن نگرش سیستمی، یعنی افزایش دقت و درستی کار!

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.