بخش ۶۸ - در بیان مذمت و نکوهش فلاسفه
آن یکی گردیده محو فلسفه
خویش را دانا شمرده از سفه
فکر او تحدید اطراف و جهات
کار او تشریح حیوان و نبات
از قدیم آمد جهان یا حادث است
آفریدش یا عبث یا عابثست
بیخبر لیکن ز احکام اله
می نداند جز نمازی گه گاه
صد دلیل آری پی تجرید نفس
نفس او لیکن به صد زنجیر حبس
طفره باطل می کند در آن و این
خود ولی از طفره ات از کار دین
سر خلق ک.. همی گوید درست
لیک نتواند که ک.. خویش شست
لیک می فهمد هیولای و صور
از هیولای خود اما بیخبر
نغز می گوید اشارات شفا
مبتلا لیکن به درد بی دوا
از نماز و روزه گر پرسند ازو
خنده آرد زیر لب چین بر برو
کان فلان این را برو از عامه پرس
نه ز من علامه فهامه پرس
اهل فضل و علم و دانش را بگو
از نماز و روزه و غسل و وضو
ای خیو بر روی علم و فضل تو
تیره صد مدرس بود از جهل تو
وهم و پنداری بهم آمیختی
شوری از چون و چرا آمیختی
نامش استدلال و برهان ساختی
مهره چیدی و قماری باختی
صد خطا زین گونه استدلالها
دیده ای در ماهها و سالها
برخلاف فهم تو قوم دگر
کرده استدلالها بیحد و مر
زینهمه واقع نباشد جز یکی
بلکه در آنهم بسی باشد شکی
پس چنین فهمی چرا باشد کمال
نام او کن وهم و تصویر و خیال
چون ندانی در پس دیوار چیست
یا کسی کو خانه را در کوفت کیست
یا تورا امشب چه می آید بسر
یا کجا باشد تورا فردا گذر
چون شدی آگه به حال لامکان
عالم ارواح و عقل قدسیان
چون به عقل خود شدی تا کوه قاف
چون زدی از فهم عقل روح لاف
از کجا آمد خبر برگو تورا
از فراز عرش تا تحت الثری
اسب ذهنت برحیا چون تاختی
از ازل را تا ابد چون یافتی
کی شمردی عقل را ای بوالفضول
این فضولیها چرا ای ذوالعقول
بخش ۶۷ - حکایت آن شکمپرست پرخور که از قرآن کُلوا وَ اشْرَبوا را آموخته بود: آن یکی پرسید از پرخواره ایبخش ۶۹ - در بیان رفتن شیطان به در خانه ی فرعون: خانه ی فرعون را شیطان شبی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی گردیده محو فلسفه
خویش را دانا شمرده از سفه
هوش مصنوعی: یک نفر به شدت غرق در افکار و فلسفه های خود شده و خود را از سفه و نادانی می داند.
فکر او تحدید اطراف و جهات
کار او تشریح حیوان و نبات
هوش مصنوعی: ذهن او محدود به اطراف و جهات نیست و کارش توضیح و تشریح زندگی حیوانات و گیاهان است.
از قدیم آمد جهان یا حادث است
آفریدش یا عبث یا عابثست
هوش مصنوعی: جهان از گذشته تا کنون به دو صورت میتواند وجود داشته باشد: یا به طور آگاهانه و معنادار خلق شده، یا برحسب اتفاق و بدون هدف به وجود آمده است.
بیخبر لیکن ز احکام اله
می نداند جز نمازی گه گاه
هوش مصنوعی: این شخص گرچه از دستورات خداوند بیخبر است، اما تنها گاهی نماز میخواند.
صد دلیل آری پی تجرید نفس
نفس او لیکن به صد زنجیر حبس
هوش مصنوعی: دلایل زیادی برای جدا کردن روح از جسم او وجود دارد، اما او به دلیل هزاران زنجیر، اسیر است.
طفره باطل می کند در آن و این
خود ولی از طفره ات از کار دین
هوش مصنوعی: طفره رفتن و فرار از مسئولیتها در کار دین تاثیر منفی میگذارد و این خودش نشاندهنده ضعف در انجام وظایف دینی است.
سر خلق ک.. همی گوید درست
لیک نتواند که ک.. خویش شست
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که بعضی افراد درباره دیگران نظر میدهند و به آنها نصیحت میکنند، اما خودشان نمیتوانند مشکلات و نقصهای خود را ببینند یا حل کنند. به عبارتی دیگر، همواره در نظر دادن درباره دیگران راحتتر از این است که خود را اصلاح کنیم.
لیک می فهمد هیولای و صور
از هیولای خود اما بیخبر
هوش مصنوعی: اما موجودات غیرزنده و صورتها از ذات خود آگاهند، ولی در حقیقت از آن بیخبرند.
نغز می گوید اشارات شفا
مبتلا لیکن به درد بی دوا
هوش مصنوعی: شخصی با سخنان زیبا و دلنشینش موضوعات درمانگر را مطرح میکند، اما در عین حال به وضعیتی اشاره میکند که درمانی برای درد آن وجود ندارد.
از نماز و روزه گر پرسند ازو
خنده آرد زیر لب چین بر برو
هوش مصنوعی: اگر از او درباره نماز و روزه بپرسند، به یقه لبخندی میزند و پیشانیاش چین میخورد.
کان فلان این را برو از عامه پرس
نه ز من علامه فهامه پرس
هوش مصنوعی: فلانی، این موضوع را از مردم عادی بپرس نه از من که عالم و دانشمند هستم.
اهل فضل و علم و دانش را بگو
از نماز و روزه و غسل و وضو
هوش مصنوعی: به کسانی که به فضیلت و علم و دانش علاقه دارند بگو که بر روی اعمال عبادی مانند نماز، روزه، غسل و وضو تمرکز نکنند.
ای خیو بر روی علم و فضل تو
تیره صد مدرس بود از جهل تو
هوش مصنوعی: ای کسی که بر علم و دانش خود تکیه داری، اگر نیاز به هدایت ندارد، بسیاری از معلمان را هم از نادانی خود بینیاز میکنی.
وهم و پنداری بهم آمیختی
شوری از چون و چرا آمیختی
هوش مصنوعی: شما با افکار و برداشتهای خود، حالت خاصی از دلسوزی و پرسش را ایجاد کردهاید.
نامش استدلال و برهان ساختی
مهره چیدی و قماری باختی
هوش مصنوعی: اسمش استدلال و دلیل است، تو مهرهها را چیدهای و در این بازی شکست خوردهای.
صد خطا زین گونه استدلالها
دیده ای در ماهها و سالها
هوش مصنوعی: در طول ماهها و سالها، با این نوع استدلالها، خطاهای زیادی دیدهای.
برخلاف فهم تو قوم دگر
کرده استدلالها بیحد و مر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخلاف آنچه تو درک کردهای، گروهی دیگر دلایل و استدلالهای بسیار متنوع و زیادی ارائه دادهاند.
زینهمه واقع نباشد جز یکی
بلکه در آنهم بسی باشد شکی
هوش مصنوعی: از میان تمامی واقعیتها، فقط یک حقیقت وجود دارد، اما در آن نیز تردید و شکهای زیادی وجود دارد.
پس چنین فهمی چرا باشد کمال
نام او کن وهم و تصویر و خیال
هوش مصنوعی: چرا درک و فهمی که به دست آمده، به کمال نخواهد رسید؟ زیرا ماهیت او تنها در صورتی میتواند به نام نهاده شود که در قالب وهم، تصویر و خیال دیده شود.
چون ندانی در پس دیوار چیست
یا کسی کو خانه را در کوفت کیست
هوش مصنوعی: وقتی نمیدانی در پشت دیوار چه چیزی وجود دارد یا چه کسی به خانهات میزند، از نااگاهی و عدم شناخت برخوردار هستی.
یا تورا امشب چه می آید بسر
یا کجا باشد تورا فردا گذر
هوش مصنوعی: عزیز من، امشب چه حالی خواهی داشت؟ یا فردا کجا خواهی رفت؟
چون شدی آگه به حال لامکان
عالم ارواح و عقل قدسیان
هوش مصنوعی: وقتی که به وضعیت بیمکانی عالم ارواح و عقلهای مقدس آگاه شدی
چون به عقل خود شدی تا کوه قاف
چون زدی از فهم عقل روح لاف
هوش مصنوعی: وقتی به درک و فهم خود رسیدی، مانند کوه قاف محکم و استوار خواهی شد، اما اگر از این درک فراتر بروی، ممکن است به بیخود و لاف زنی دچار شوی.
از کجا آمد خبر برگو تورا
از فراز عرش تا تحت الثری
هوش مصنوعی: از کجا این خبر به تو رسید که از بالای آسمانها تا زیر زمین، میگویم؟
اسب ذهنت برحیا چون تاختی
از ازل را تا ابد چون یافتی
هوش مصنوعی: وقتی تو به شجاعت و جسارت فکر میکنی، به نظرت میآید که از ابتدا تا انتهای زندگی، به دستاوردهای زیادی دست یافتهای.
کی شمردی عقل را ای بوالفضول
این فضولیها چرا ای ذوالعقول
هوش مصنوعی: ای فرد پرحرف، تاکنون چندان به عقل و خرد توجه نکردهای؟ این همه فضولیهایی که میکنی، چرا انجام میدهی؟ تو که از فرزانگی و خرد برخورداری، چرا اینگونه بیمورد سخن میگویی؟