گنجور

بخش ۵۷ - تتمه حکایت مرد عارف با زن خود

گفت آن عارف که با من گفت باز
آن نگار روح بخش دل نواز
هر گناهی را بیامرزم ولی
می نبخشم گر بجز من مایلی
گر تورا در دل هوای غیر ماست
ترک آن دل کن که آتش را سزاست
هرکه با من غیر من انباز کرد
هفت دوزخ را بخود در باز کرد
کین گنه کاریست کو معذور نیست
این گنه در نزد ما مغفور نیست
از نبی آن حکم سرمد را عیان
انه لا یغفر ان یشرک بخوان
وز نبی بشنو به صد بانگ و نوا
کل ذنب ما سوی الاعراض را
رو بگردان آنچه می خواهی بگوی
سوی ما آی آنچه می خواهی بجوی
دل به ما ده ما خریدار دلیم
نی خریدار تن و آب و گلیم
گر نماز و روزه ات فرموده ام
زان بسوی خود رهت بنموده ام
هم زکوة و خمس و هم حج و جهاد
مطلب از جمله بود صرف فؤاد
تا بگردانی دل از مال و وطن
از عیال و خانمان و جان و تن
روی برتابی از اینها یکسره
روی آری سوی آن یار سره
معنی اینها همه یکسان بود
روی دل کردن سوی جانان بود
زین سبب بیقصد و دل زینها یکی
نیست مقبول خداوند اندکی
لیک میل دل بود آنجا قبول
گرچه تن را از عمل باشد زهول

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت آن عارف که با من گفت باز
آن نگار روح بخش دل نواز
هوش مصنوعی: عارفی به من گفت که آن محبوب زیبا، روح‌افزا و دل‌نواز است.
هر گناهی را بیامرزم ولی
می نبخشم گر بجز من مایلی
هوش مصنوعی: هر گناهی را که بخواهم می‌بخشم، اما اگر کسی جز من به تو علاقه‌مند باشد، اصلاً نمی‌توانم آن را تحمل کنم.
گر تورا در دل هوای غیر ماست
ترک آن دل کن که آتش را سزاست
هوش مصنوعی: اگر در دل تو عشق و علاقه‌ای به کسی غیر از ما وجود دارد، بهتر است که آن عشق را رها کنی، زیرا دل، همچون آتش است و باید از آن دوری جست.
هرکه با من غیر من انباز کرد
هفت دوزخ را بخود در باز کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که با من، به جز خودم، رفیق و هم‌نشینی داشته باشد، در حقیقت درهای هفت دوزخ را به روی خود باز کرده است.
کین گنه کاریست کو معذور نیست
این گنه در نزد ما مغفور نیست
هوش مصنوعی: این شخص گناهکار است و نمی‌تواند بهانه‌ای برای کارهایش بیاورد؛ این گناه در نظر ما قابل بخشش نیست.
از نبی آن حکم سرمد را عیان
انه لا یغفر ان یشرک بخوان
هوش مصنوعی: از پیامبر روشن شده است که خدا هیچ گاه نخواهد بخشید کسی را که شریک برای او قرار دهد.
وز نبی بشنو به صد بانگ و نوا
کل ذنب ما سوی الاعراض را
هوش مصنوعی: از پیامبر بشنو که با صدای بلند و زیبا می‌گوید: هر گناهی جز ترک رویت را ببخشید.
رو بگردان آنچه می خواهی بگوی
سوی ما آی آنچه می خواهی بجوی
هوش مصنوعی: به آنچه می‌خواهی فکر نکن، بلکه به ما نگاه کن و آنچه را که در جستجویش هستی، از ما بخواه.
دل به ما ده ما خریدار دلیم
نی خریدار تن و آب و گلیم
هوش مصنوعی: دل خود را به ما بسپار، ما تنها به دنبال روح و احساسات تو هستیم، نه به دنبال جسم و مادیات.
گر نماز و روزه ات فرموده ام
زان بسوی خود رهت بنموده ام
هوش مصنوعی: اگر من به تو دستور داده‌ام که نماز و روزه به‌جای آور، به این دلیل است که راهی به سوی خودم را به تو نشان دهم.
هم زکوة و خمس و هم حج و جهاد
مطلب از جمله بود صرف فؤاد
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که انجام احکام و عبادات دینی مانند زکات، خمس، حج و جهاد همه باید با تمام وجود و احساس واقعی انجام شوند. مهم این است که در انجام این امور، قلب و جان انسان درگیر باشد و این کارها فقط به شکل ظاهری و بدون توجه به عمق معنوی آن‌ها انجام نشود.
تا بگردانی دل از مال و وطن
از عیال و خانمان و جان و تن
هوش مصنوعی: باید قلبت را از مال و میهن و خانواده و خانه و جان و جسمت جدا کنی.
روی برتابی از اینها یکسره
روی آری سوی آن یار سره
هوش مصنوعی: با این مسائل و دغدغه ها خداحافظی کن و تمام توجهت را به سوی محبوب واقعی‌ات متمرکز کن.
معنی اینها همه یکسان بود
روی دل کردن سوی جانان بود
هوش مصنوعی: این همه احساساتی که بیان شده، در واقع یک معنا دارند و آن هم این است که همه این عواطف و توجهات به سمت معشوق و محبوب دل است.
زین سبب بیقصد و دل زینها یکی
نیست مقبول خداوند اندکی
هوش مصنوعی: از این رو، کسی که بدون قصد و نیت خالصانه عمل کند، در نظر خداوند به اندازه‌ای که شایسته است، مقبول نخواهد بود.
لیک میل دل بود آنجا قبول
گرچه تن را از عمل باشد زهول
هوش مصنوعی: اما در آنجا خواسته دل پذیرفته است، هرچند تن از عمل غافل است.