گنجور

بخش ۲۸ - ادامه ی داستان طوطی و شاه و رفتن به جزیره

باز گردم بر سر آن داستان
داستان طوطی و شاه جهان
منتظر ایستاده آن طوطی براه
تا چه فرماید دگر آن پادشاه
پادشه فرمود کای شیرین کلام
آنچه باید گفت من گفتم تمام
وقت رفتن شد کنون پرواز کن
چشم و هوش و گوش خود را باز کن
بال و پر زد طوطی و از دست شاه
کرد پرواز و نمود آهنگ راه
راهها طی کرد و منزلها برید
تا پس از قرنی به آن بنگه رسید
سبزه دید و آب صاف و مرغزار
باغ و بستان پر درخت میوه دار
هر طرف مرغان رنگین پر و بال
طایرانی جملگی پر خط و خال
طوطی مسکین شکسته بال و پر
دیده بس آسیب و محنت در سفر
گه فراز کوه و گاهی قعر چاه
گه غم منزلگه و گه بیم راه
روزها شب کرده از کهسارها
شامها سر برده اندر غارها
پس پریده در هواهای عفن
بس بریده راههای بس خشن
دیده بس بالا و پستی در طریق
زین مضیق افتاده اندر آن مضیق
رفته از یادش شه و دوران او
وسعت درگاه بی پایان او
چشمه اندر چشمه اندر زندگیش
وه چه چشمه هریک از صد دجله بیش
جدول اندر جدول از آب حیوة
وه چه جدول رشک جیحون فرات
گلشن اندر گلشن خلوتگهش
گلستان در گلستان درگهش
وان همه مرغان خوش الحان او
طایران کنگر ایوان او
طوطیان نغمه ساز خوش بیان
وان کبوترهای قدسی آشیان
ناز طاووسان باغ ناز او
نغمه ی مرغان خوش آواز او
شکرستانهای شربت خانه اش
خانه ها و نعمت شاهانه اش
زین ره آمد آن جزیره جلوه گر
پیش چشم طوطی صاحبنظر
گل شمرد آن خارهایش سربسر
بارکینش کوثر آمد در نظر
تنگنایی را گمان کرد و فراخ
آغلی را هم شمرد ایوان و کاخ
جغد شومش چون هما میمون گرفت
ماند از رفتار و زاغش در شگفت
گرگها دید و گمان کرد او غزال
غولها را هم رفیق ماه و سال
حال طوطی نیک باشد ای پسر
همچو حال پادشاه باختر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز گردم بر سر آن داستان
داستان طوطی و شاه جهان
هوش مصنوعی: به سراغ همان روایت قدیمی طوطی و شاه جهان برمی‌گردم.
منتظر ایستاده آن طوطی براه
تا چه فرماید دگر آن پادشاه
هوش مصنوعی: آن طوطی منتظر است که ببیند آن پادشاه چه دستوری خواهد داد.
پادشه فرمود کای شیرین کلام
آنچه باید گفت من گفتم تمام
هوش مصنوعی: پادشاه گفت: ای کسی که زیبا سخن می‌گویی، هر آنچه که لازم بود بگویم، به طور کامل بیان کردم.
وقت رفتن شد کنون پرواز کن
چشم و هوش و گوش خود را باز کن
هوش مصنوعی: الان زمان Departure است، پس با دقت تمام و با تمرکز کامل، آماده حرکت باش.
بال و پر زد طوطی و از دست شاه
کرد پرواز و نمود آهنگ راه
هوش مصنوعی: طوطی از قفس آزاد شد و به پرواز در آمد و راهی را انتخاب کرد.
راهها طی کرد و منزلها برید
تا پس از قرنی به آن بنگه رسید
هوش مصنوعی: او مسیرهای زیادی را پیمود و مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت تا بعد از یک قرن به آن مقصد رسید.
سبزه دید و آب صاف و مرغزار
باغ و بستان پر درخت میوه دار
هوش مصنوعی: چمن سبز و آب زلال، دشت پر از گل و باغ پر درختان میوه‌دار را دید.
هر طرف مرغان رنگین پر و بال
طایرانی جملگی پر خط و خال
هوش مصنوعی: در هر سو پرندگان رنگارنگ و زیبا پرواز می‌کنند و همه آن‌ها دارای نشانه‌ها و رگه‌های خاصی هستند.
طوطی مسکین شکسته بال و پر
دیده بس آسیب و محنت در سفر
هوش مصنوعی: طوطی بیچاره با بال و پر آسیب‌دیده، در سفر مشکلات و رنج‌های زیادی را تجربه کرده است.
گه فراز کوه و گاهی قعر چاه
گه غم منزلگه و گه بیم راه
هوش مصنوعی: گاهی در قله کوه قرار داریم و گاهی در عمق چاه، گاهی در سفر ناراحتی‌های زندگی هستیم و گاهی نگران مسیر آینده.
روزها شب کرده از کهسارها
شامها سر برده اندر غارها
هوش مصنوعی: در طول روز، شب‌ها از کوه‌ها به درون غارها رفته‌اند و شب را در آنها سپری می‌کنند.
پس پریده در هواهای عفن
بس بریده راههای بس خشن
هوش مصنوعی: پس در هوای آلوده و نامطلوب بسیاری از راه‌ها بسته و دشوار شده است.
دیده بس بالا و پستی در طریق
زین مضیق افتاده اندر آن مضیق
هوش مصنوعی: چشمی که در مسیر پر پیچ و خم زندگی، هم شاهد اوج‌ها بوده و هم نشیب‌ها، اکنون در آن تنگنا و سختی گرفتار شده است.
رفته از یادش شه و دوران او
وسعت درگاه بی پایان او
هوش مصنوعی: او از یاد رفته و زمان او، فضایی نامحدود و همیشه باز دارد.
چشمه اندر چشمه اندر زندگیش
وه چه چشمه هریک از صد دجله بیش
هوش مصنوعی: زندگی او مانند چشمه‌ای پرتلاطم و سرشار از زندگی است، به گونه‌ای که هر چشمه، نشان‌دهنده‌ی انرژی و صفای بیشتری نسبت به صدها رودخانه‌ی بزرگ است.
جدول اندر جدول از آب حیوة
وه چه جدول رشک جیحون فرات
هوش مصنوعی: در دل دریا، جویبارهایی وجود دارند که زنده‌اند و حیات می‌بخشند؛ این جویبارها به قدری زیبایند که حتی رودخانه‌های بزرگ مثل جیحون و فرات را به حسادت وامی‌دارند.
گلشن اندر گلشن خلوتگهش
گلستان در گلستان درگهش
هوش مصنوعی: در باغی پر از گل، مکان آرامش او مانند گلستانی در میان باغ است.
وان همه مرغان خوش الحان او
طایران کنگر ایوان او
هوش مصنوعی: تمامی پرندگان خوش صدا، پرندگان باغ و سرای او هستند.
طوطیان نغمه ساز خوش بیان
وان کبوترهای قدسی آشیان
هوش مصنوعی: پرندگان زیبا و خوش صدا، با آواز دل‌نواز خود، و همین‌طور کبوترهای با صفا و پاک، که در جایگاه مقدسی سکونت دارند، همگی به توصیف زیبایی‌ها و لطافت‌های زندگی اشاره دارند.
ناز طاووسان باغ ناز او
نغمه ی مرغان خوش آواز او
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز طاووسان در باغ او به همراه آواز دلنواز پرندگان آنجا است.
شکرستانهای شربت خانه اش
خانه ها و نعمت شاهانه اش
هوش مصنوعی: باغ‌های سرشار از شکر و خانه‌های پرنعمت او همانند قصرهای شاهانه هستند.
زین ره آمد آن جزیره جلوه گر
پیش چشم طوطی صاحبنظر
هوش مصنوعی: از این مسیر، آن جزیره که جلوه‌ای زیبا دارد، در برابر چشمان طوطی آگاه ظاهر شد.
گل شمرد آن خارهایش سربسر
بارکینش کوثر آمد در نظر
هوش مصنوعی: گل، خارهایش را شمارش کرد و بر سرش بارانی از آب کوثر، در نظر آمد.
تنگنایی را گمان کرد و فراخ
آغلی را هم شمرد ایوان و کاخ
هوش مصنوعی: در یک تنگنا، او تصور کرد که به مشکل برخورد کرده و در عین حال، جایی را که باید به عنوان خانه‌اش بشناسد، به عنوان جایی بزرگ و باشکوه قلمداد کرد.
جغد شومش چون هما میمون گرفت
ماند از رفتار و زاغش در شگفت
هوش مصنوعی: جغد نحس مانند پرنده‌ ای خوشحال و شاداب به نظر می‌رسد و زاغش رفتاری عجیب و غریب دارد.
گرگها دید و گمان کرد او غزال
غولها را هم رفیق ماه و سال
هوش مصنوعی: گرگ‌ها را دید و فکر کرد که او نیز مانند غزال‌ها، دوستانی از جنس خود دارد که در طول زمان و شب‌های ماه با هم هستند.
حال طوطی نیک باشد ای پسر
همچو حال پادشاه باختر
هوش مصنوعی: حالت طوطی خوب است؛ پسرم، مانند حال پادشاه سرزمین باختر.